Announcement

Collapse
No announcement yet.

Important Political News

Collapse
This is a sticky topic.
X
X
 
  • Filter
  • Time
  • Show
Clear All
new posts

  • فرمانده انتظامى خراسان رضوى گفت: شش هزار تصادف رانندگى طى مرداد ماه امسال در شهرها و جاده‌هاى اين استان اتفاق افتاد.

    فرماندهى انتظامى استان خراسان روز چهارشنبه به نقل از سردار سرتيپ دوم پاسدار احمدرضا رادان گزارش داد: اين سوانح رانندگى ‪ ۱۰۰‬نفر كشته و ‪۲۵۰۰‬ مجروح بر جاى گذاشت.

    وى گروه سنى عاملين عمده اين تصادفات را ‪ ۲۵‬تا ‪ ۴۵‬سال اعلام كرد.

    او همچنين گفت: شهروندان خراسانى طى همين مدت ‪ ۱۸۱‬هزار مورد تماس با مركز پليس ‪ ۱۱۰‬داشته‌اند. بر اين اساس ميانگين تعداد تماس با ‪ ۱۱۰‬در هر ‪ ۱۰۰‬ثانيه ‪ ۲۱۵‬مورد بوده است.

    فرمانده انتظامى خراسان رضوى افزود: ‪ ۴۱‬درصد اين تماسها منجر به عمليات پليسى شده، ‪ ۵۲‬درصد مربوط به اخذ اطلاعات و راهنمايى از پليس و هشت درصد هم غير قابل رسيدگى بوده است.

    وى شمار تماس با پليس ‪ ۱۱۰‬خراسان رضوى را از ابتداى امسال تاكنون نيز ‪ ۹۰۰‬هزار مورد اعلام كرد.

    او همچنين با اشاره به اقدامات نيروى انتظامى در كنترل و انسداد مرزها از ارتقاى وضعيت مرزهاى استان خبرداد و گفت: با تلاش پليس در پنج ماه نخست امسال ‪ ۴۵‬نفر از اشرار به هلاكت رسيدند و ‪ ۲۲۶‬قبضه سلاح جنگى و ‪ ۲۱‬تن انواع مواد مخدر كشف و ضبط شد.

    بر اساس اين گزارش طى مرداد ماه گذشته دو هزار و‪ ۲۸۱‬فقره نزاع فردي، ‪۴۴‬ فقره نزاع دست جمعى و ‪ ۱۳‬مورد چاقوكشى نيز در خراسان رضوى رخ داده است.

    فرمانده انتظامى خراسان رضوى در ادامه بدون توضيح بيشتر از كاهش ‪۸۷‬ درصدى موارد قتل در اين استان طى مرداد ماه خبر داد.

    سردار رادان گفت: در اين مدت ‪ ۳۵۰‬معتاد، ‪ ۸۲۰‬قاچاقچى و ‪ ۵۲‬نفر از اراذل و اوباش و افراد شرور هم دستگير شدند.

    وى افزود: طى مرداد ماه امسال ‪ ۱۱۳‬دستگاه انواع خودرو مسروقه نيز در سطح استان كشف شد

    Comment


    • وزير خارجه روسيه به طور ضمنی از امکان اعمال تحريم عليه ايران خبر داد. به گزارش خبرگزاری رويترز، سرگئی لاوروف که به همراه ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه در آفريقای جنوبی به سر مي‌برد گفته است هر گونه اعمال تحريم عليه ايران بايد بدون استفاده از زور صورت بگيرد. اظهارات لاوروف منعکس کننده نگراني‌های گذشته روسيه در مورد استفاده از تحريم است. با اين حال نشان ميدهد كه كرملين تصميم گرفته نخستين نشانه هاى نزديكى با آمريكا درباره قطعنامه آينده شوراى امنيت درباره فعاليتهاى هسته اى ايران را بروز دهد.
      لاوروف در گفت‌وگو با خبرنگاران افزود: هر گونه تحريم (عليه ايران) بايد بر اساس منشور سازمان ملل مبنی بر اينکه اقدامات اقتصادی بايد بدون استفاده از زور صورت بگيرد باشد.
      وزير خارجه روسيه تاکيد کرد در عين حال کشورش همچنان خواستار حل مساله هسته‌ای ايران از طريق مذاکره و گفت‌وگو است.

      پيش از اين نيز يکی از کارشناسان ارشد کاخ کرملين احتمال استفاده از تحريم عليه ايران و حمايت روسيه از آن را بعيد ندانسته بود هر چند از نظر وی اين اقدامات مي‌تواند نتايج معکوسی به همراه داشته باشد.

      اظهارات مقامات روسی در مورد امکان استفاده از تحريم عليه ايران در حالی صورت مي‌گيرد که تصور مي‌شد مسکو به دليل داشتن روابط نزديک تجاری با ايران از مخالفين عمده اعمال تحريم عليه تهران باشد.

      روسيه اگر چه با پيوستن به ائتلاف آمريکا و اروپا به قطعنامه‌ای که تعليق غني‌سازی در ايران را الزامی مي‌ساخت رای مثبت داد اما با پايان يافتن اين مهلت ظاهراً به نظر ميرسيد كه رهبران کرملين بار ديگر در موضع‌گيری خود در قبال ايران دچار ترديد شده و به سياست محتاطانه گذشته باز گشته‌اند.

      Comment


      • وزير امور خارجه فرانسه اظهارات رييس جمهورى آمريكا را كه ايران را با القاعده قابل مقايسه دانسته بود مردود شمرد.

        به گزارش خبرگزاری ,انتخاب,، فيليپ دوست بلازى در مصاحبه با راديو مونت كارلو، به آمريكا هشدار داد چنين اظهاراتى تاثيرات منفى دارد و تقويت نظريه بروز جنگ تمدنها بين ,جهان غرب با جهان اسلام, است.

        بلازى گفت: تفكر جنگ ميان تمدن‌ها بين غرب و جهان اسلام، هرگز پذيرفتنى نيست، واژه ,خير و شر, توسط كشورهاى غربى به هيچ كشور يا قاره‌اى اطلاق نشده است.

        گفتنی ست، جرج دبليو بوش مدعى شد: كشورهاى آزاد جهان به ايران اجازه نخواهند داد، تسليحات هسته‌اى بسازد.

        بوش ادعا كرد، حكومت ايران پيش از اين عزم خود را براى كشتار آمريكايي‌ها ثابت كرده و اكنون اين رژيم در تلاش براى دستيابى به تسليحات هسته‌اى است.

        بوش همچنين بدون اشاره به كمك‌هاى مالى واشنگتن به رژيم صهيونيستي، ايران را به حمايت مالى از حزب‌الله لبنان متهم كرد.

        بوش طى دومين سخنرانى انتخاباتى خود كه پيش از برگزارى انتخابات كنگره آمريكا در دفاع از سياستهاى خود درباره عراق و مبارزه با تروريسم ايراد كرد، مدعى شد: حكومت ايران همچون القاعده و افراط گرايان سنى اهداف آشكارى دارد و آنها مى خواهند بر خاورميانه بزرگ مسلط شوند.

        بوش به شدت از سخنان محمود احمدى نژاد رئيس جمهور اسلامى ايران كه در آن از آمريكايي‌ها خواسته در مقابل عظمت ملت ايران سر تعظيم فرود آورند، انتقاد كرد و گفت: ,آمريكا در برابر افراد مستبد و خودراى تسليم نخواهد شد.,

        بوش رئيس جمهور اسلامى ايران را فردى ,خودراى و مستبد, توصيف و مسئولان ايرانى را به تروريستهاى القاعده تشبيه كرد كه نمى توان به آنها اجازه داد به تسليحات هسته اى دست يابند.

        Comment


        • قرار است روز پنجشنبه نمايندگان پنج عضو دائمى شوراى امنيت و آلمان در برلين گردهم آيند، تا در مورد گام‌هاى بعديشان در قبال جمهورى اسلامى بحث و تبادل نظر كنند. به نظر مى‌رسد كه در اين ميان، لحن گفتار سياستمداران اين كشورها در مناقشه‌ى اتمى با ايران شديدتر شده است.

          آنگلا مركل، صدراعظم آلمان امروز در نشست عمومى پارلمان اين كشور بوندستاگ، اظهار داشت كه پاسخ جمهورى اسلامى ايران به بسته پيشنهادى كشورهاى ۵ + ۱ رضايت‌بخش نبوده و نمي‌توان دست روى دست گذاشت و شاهد نقض موازين و مقررات آژانس بين المللى انرژى اتمى بود.

          مركل در عين حال از باز بودن در مذاكرات سخن گفت و تصريح كرد كه گزينه‌ى نظامى در مورد ايران نامناسب است. صدراعظم آلمان تاكيد ورزيد كه تنها با يكپارچگى و موضعى واحد مي‌توان در مناقشه‌ى اتمى ايران به نتيجه رسيد.

          بنابر ديگر گزارش‌هاى رسيده، مقامات آمريكا اعلام كرده‌اند كه اكنون وقت تعيين تحريمات عليه جمهورى اسلامى فرا رسيده است.

          گريگورى شولته، رييس هيات مذاكره كننده آمريكا در آژانس بين‌المللى انرژى اتمى در اين راستا گفت كه جمهورى اسلامى ايران تصميم استراتژيك خود را درمورد دستيابى به سلاحهاى هسته‌اى گرفته است و از اين رو شوراى امنيت سازمان ملل بايد تحريماتى عليه ايران وضع كند.

          يوشكا فيشر وزير خارجه‌ى پيشين آلمان، در گفتگويى با هفته‌‌نامه‌ى آلمانى ,دى سايت,، خواهان يك تحريم اقتصادى مؤثر در مناقشه‌ى اتمى با ايران شد. به گفته‌ى فيشر غرب نبايد ترسى از رشد انفجارى قيمت نفت داشته باشد و بايد خود را در اين زمينه آماده كند. فيشر گفت كه من مطمئن هستم كه در چنين صورتى، تهران با احتياط واكنش نشان خواهد داد.

          از سوى ديگر جرج دبليو بوش، رييس جمهور آمريكا، دستيابى ايران به سلاح‌هاى هسته‌اى را خطرى براى جهان آزاد و تهديدى مرگ‌آفرين براى آمريكا خواند. بوش، احمدى‌نژاد رييس‌جمهورى ايران را جبار و رهبرى تهران را به اندازه‌ى شبكه‌ى ترور القاعده خطرناك خواند.

          فيليپ دوست بلازى وزير خارجه‌ى فرانسه در عين حال كه نسبت به ,جنگ فرهنگ‌ها, هشدار داد و مخالفت خود را با قرار دادن يك بلوك اسلامى در مقابل بلوك غرب اعلام كرد، نارضايتى خود را نسبت به خوددارى ايران از توقف غنى‌سازى اورانيوم نيز بر زبان آورد.

          از طرف ديگر، سرگئى لاوروف وزير خارجه‌ى روسيه نيز براى نخستين بار اعلام كرد كه اين كشور ديگر مجازات ايران را بطور اساسى نفى نمى‌كند. وى كه در جريان ديدار خود از آفريقاى جنوبى سخن مى‌گفت، خاطر نشان ساخت كه مسكو هدف منع گسترش جنگ‌افزار كشتار جمعى را دنبال مى‌كند و به همين دليل مجازات جمهورى اسلامى را مد نظر قرار خواهد داد. لاوروف ضمن مخالفت با اقدام نظامى گفت كه ميزان مجازات‌هاى اقتصادى بايد با تهديد واقعى براى امنيت جهانى متناسب باشد.

          فرستنده‌ى راديويى اتريش گزارش داد كه ديدار ميان خاوير سولانا سر ديپلمات اتحاديه‌ى اروپا و على لاريجانى دبير شوراى امنيت ملى جمهورى اسلامى ايران كه قرار بود امروز (چهارشنبه) در پايتخت اتريش صورت پذيرد، به تعويق افتاده است. اين فرستنده از قول على اصغر سلطانيه سفير ايران در وين اعلام كرد كه اين ديدار در روزهاى آينده برگذار خواهد شد. محل اين ديدار اعلام نشده است.

          در حاليكه گفتگوها و رايزنى‌هاى سياستمداران و ديپلمات‌هاى غربى درباره‌ى مناقشه اتمى ايران ادامه دارد، كاظم جلالى عضو كميسيون امنيت ملى و سياست خارجى مجلس شوراى اسلامى اعلام كرده، در صورتى كه شوراى امنيت سازمان ملل ايران را مورد تحريم قرار دهد، به بازرسي‌هاى ماموران آژانس بين المللى انرژى اتمى پايان خواهند داد. مجلس ايران در اين رابطه طرحی ‌را در دست بررسی و تصويب دارد

          Comment


          • رئيس مجلس شوراى اسلامى گفت:تلاش دارم تا از تشديد هرگونه تنش خوددارى و جلوگيرى كنم؛ چرا كه جار و جنجال را به سود كشور نمى دانم
            غلامعلى حداد عادل صبح امروز چهارشنبه در نشست مطبوعاتى خود در جمع خبرنگاران در مجلس شوراى اسلامى در پاسخ به سئوال خبرنگار روزنامه اعتماد مبنى بر اين كه با توجه به اين كه در نامه فاطمه رجبى در خصوص سفرهاى استانى رئيس مجلس شوراى اسلامى مطلبى آمده بود؛ چرا شما موضع‌گيرى نكرديد، گفت: حقيقت اين است كه من وقت خواندن اين مطالب را ندارم و وقت خود را صرف اين كارها و پاسخ دادن به اين مطالب نمي‌كنم.
            وى افزود:‌ اينجانب تلاش دارم تا از تشديد هرگونه تنش خوددارى و جلوگيرى كنم؛ چرا كه جار و جنجال را به سود كشور نمى دانم و ملت ايران نيز در انتخابات گذشته خود اين پيام را داده كه از جار و جنجال و اقداماتى كه موجب تنش مي‌شود، بيزار است.
            رئيس مجلس شوراى اسلامي،تاكيد كرد:مردم خواهان حل مشكلات خود هستند و من وارد اين گونه مباحث نمي‌شوم.
            حداد عادل در پاسخ به سئوال خبرنگار خبرگزارى ايرنا در خصوص نحوه تعامل دولت و مجلس با بيان اين كه رابطه دولت و مجلس همواره يك رابطه ظريف و شكننده است، تصريح كرد: دولت احمدى نژاد دولتى است كه علاقه دارد كارها با شتاب انجام شود و به سرعت در كشور يك تحول ايجاد كند؛ اما مجلس قصد دارد كارها با حوصله انجام شود، اينها ممكن است باعث ايجاد بعضى گله‌ها شود.
            وى با تاكيد بر اين كه در مجلس هفتم اراده‌اى براى مخالفت و تضعيف دولت وجود ندارد،‌ تصريح كرد:اگر دولت لايحه‌اى به مجلس تقديم كند و اين لايحه تصويب نشود و يا تغييراتى در آن ايجاد شود، اين به معناى تضعيف دولت نيست.
            رئيس مجلس شوراى اسلامى با بيان اين كه هماهنگى بين سه قوه يك نعمت براى كشور است،خاطرنشان كرد:بايد توجه داشت كه عدم راى مجلس به فوريت لايحه واردات بنزين به معناى آن نيست كه مجلس خواهان حل اين مشكل نيست، بلكه بايد توجه داشت كه هماهنگى بين سه قوه وجود دارد.
            حداد عادل در پاسخ به سئوال خبرنگار روزنامه خراسان مبنى بر اين كه شما اعلام كرديد كه دولت در ارائه لايحه متمم بودجه سال 85 بايد مجلس را قانع كند، نظر شما در اين زمينه چيست؟ گفت: مجلس وسائل و ابزارهاى متعددى همچون كميسيون برنامه و بودجه و كميسيون تلفيق براى آگاهى از عملكرد بودجه دارد، مجلس انتظار دارد تا قبل از راى به لايحه متمم بودجه از عملكرد اصل بودجه سال 85 هم مطلع و هم مطمئن شود.
            رئيس مجلس شوراى اسلامي، تاكيد كرد: مجلس بايد به اين نتيجه برسد كه دولت براى پيشبرد امور خود به لايحه متمم بودجه نياز دارد و آثار اين لايحه هم مثبت است.
            حداد عادل متمم بودجه و لايحه بودجه را مهمترين لايحه‌اى دانست كه از تصويب مجلس مي‌گذرد،خاطرنشان كرد:نمايندگان مايل هستند، اگر دولت به متمم نياز دارد به آن كمك كنند،منتهى اين امر بايد بررسى شود.
            وى در پاسخ به سئوال خبرنگار خبرگزارى فارس مبنى بر اين كه چرا در جلسات مجلس عده زيادى از نمايندگان مجلس حضور ندارند و اين امر باعث مي‌شود كه گاهى اوقات جلسات مجلس حد نصاب لازم را نداشته باشد، گفت:اين مشكل در مجلس وجود دارد و موضوع ريشه دار تر از آن است كه با تذكر اخلاقى حل شود.
            حداد عادل با بيان اين كه نمايندگان مجلس شوراى اسلامى با درخواست هايى مواجه هستند كه جزو وظائف آنها نيست، تصريح كرد: مردم مشكلات مالي، ‌اقتصادي، ‌عمراني،‌ درمانى و غيره را با نمايندگان خود مطرح مي‌كنند و نمايندگان بيشتر دنبال حل اين مشكلات و پاسخ به اين دسته از مطالبات مردم هستند.
            رئيس مجلس شوراى اسلامي، قانونگذارى و نظارت بر اجراى قانون را دو وظيفه اصلى نمايندگان دانست و اظهار داشت: متاسفانه يك انحراف مهمى در انجام وظايف نمايندگى در كشور ما ايجاد شده است كه بايد اصلاح شود.
            حداد عادل افزود: عدم شركت نمايندگان در جلسات مجلس به خاطر انبوه درخواست مردم و پاسخ به مشكلات آنهاست.

            Comment


            • گزارش های دريافتی حاکی از اعلام حمايت از اعتصاب کارگران ايران خودرو ديزل است. بر اساس اين گزارش کارگران ايران خودرو اعلام کردند برای بيان همبستگی خود با اعتصابيون روز شنبه بر سر کار خود حاضر نخواهند شد.
              کميته پيگيری ايجاد تشکلهای آزاد کارگری ضمن اعلام اين خبر آورده است:"کارگران ايران خودرو ديزل در مقابل کسر کردن دستمزد ناچيز خود که بيش از سه بار زير خط فقر است و همچنين کسر کردن حق اولاد و افزايش توليد که مجموعا" 70 هزار تومان است بيش از يک ماه است اعتراضات خود را شروع کرده ودر اعتصاب غذا به سر می برند. در تاريخ 12/6/1385 مقابل مديريت شرکت تجمع کرده و دست به اعتراض مجدد زدندو اعلام کردند در صورتی که به خواسته هايشان توجه نشود چهار شنبه 15/6/1385 با اجتماع مجدد اعتراضات خودرا ادامه خواهند داد."

              Comment


              • گروهی از دانشمندان اروپايی می گويند تحقيقات تازه آنها به روی بيماری که قادر به حرکت کردن يا سخن گفتن نيست نشان می دهد که او می تواند دستورات شفاهی را درک کرده و از طريق تفکر به آنها واکنش نشان دهد.
                در اين مطالعه مغز يک زن 23 ساله که در يک تصادف رانندگی دچار جراحت شديد مغزی شد و در وضعيت نباتی (بيدار اما نه هوشيار) قرار دارد اسکن شد.

                محققان پنج ماه پس از تصادف، که در ژوئيه 2005 روی داد، با استفاده از "اف ام آر آی" که نوعی تصويربرداری مغناطيسی است مغز اين خانم را اسکن کردند.

                از اين خانم خواسته شد خود را درحال بازی تنيس تصور کند. اسکن نشان داد بخش هايی از مغز که به جنبش بازوها و پاها ارتباط دارد فعال می شود.

                اين دقيقا همان بخش هايی از مغز بود که در داوطلبان سالم فعال می شود.

                دکتر آدريان اوئن، متخصص اعصاب در شورای پژوهش های پزشکی در دانشگاه کمبريج و يکی از دست اندرکاران اين مطالعه گفت اين ثابت می کند که بيمار می تواند بشنوند و تصميم گرفته است از طريق تفکر فعالانه به آن واکنش نشان دهد.

                اين شيوه اسکن می تواند به پزشکان کمک کند بفهمند آيا ساير بيمارانی که در وضعيت نباتی قرار دارند نيز می توانند فکر کنند يا نه.

                با اين حال محققان هشدار دادند که اين تنها ممکن است يک مورد منحصر به فرد باشد.

                اما اين يافته ها به جنجال های مربوط به سرنوشت افرادی که در وضعيت نباتی هستند و اجازه مرگ بعضی از آنها از طريق قطع تغذيه داده شده است دامن خواهد زد.

                نتايج اين مطالعه تازه در مجله "ساينس" چاپ شده است.

                Comment


                • يک مطالعه تازه نتيجه گيری کرده است که سيارات مشابه زمين که حول ساير ستاره ها می گردند احتمالا بسيار متداول تر از آن هستند که تصور می شد.
                  اکثر قريب به اتفاق سياراتی که تاکنون در اطراف ساير ستاره ها کشف شده اند از نوع غول های گازی مانند مشتری يا کيوان هستند که اين به دليل ضعف تکنيک های کنونی برای يافتن کرات کوچکتر در نقاط دور دست است.

                  اما تحليلی توسط دانشمندان در آمريکا نشان می دهد که يک سوم اين منظومه های حاوی سيارات غول پيکر همچنين ممکن است حاوی سياراتی مانند زمين باشند.

                  جزئيات اين تحقيق در تازه ترين شماره مجله "ساينس" چاپ شده است.

                  اين مطالعه بر نوعی از منظومه ها متمرکز است که حاوی به اصلاح "مشتری های داغ" هستند. اين اجرام غول پيکر به فاصله خيلی کم از ستاره مرکزی می گردند - در مواردی حتی نزديکتر از عطارد (تير) به خورشيد.

                  تکنيکی که هم اکنون از آن برای يافتن سيارات دوردست استفاده می شود در واقع وجود آنها را به طور غيرمستقيم با رديابی تاثير جاذبه اين اجرام بر ستاره مرکزی استنباط می کند. به همين دليل احتمال يافتن سيارات غول پيکری که نزديک به ستاره مادر می گردند بيشتر است چرا که اثر جاذبه آنها بسيار مشخص تر است.

                  تصور می شود اين مشتری های داغ به هنگام تشکيل منظومه به سمت ستاره مرکزی کشيده شده باشند.

                  در اين مرحله، منظومه ای که درحال تکامل است، آکنده از سيارک ها، اجرام يخی و سنگی و گاز در "صفحه (ديسک) پيش سياره ای" است.

                  يک غول گازی که در داخل اين صفحه قرار داشته باشد تلاطم زيادی در آن ايجاد می کند. اما اينکه اين پديده دقيقا چگونه بر تکامل منظومه اثر می گذارد موضوع بحث و اختلاف نظر است.


                  منظومه ها می توانند شکل های مختلفی به خود بگيرند

                  در گذشته محققان پيشنهاد کرده اند که مهاجرت غول های گازی به طرف ستاره مرکزی يا باعث می شود مواد موجود در ديسک خورده شود يا به فضای خارج پرت شود.

                  آوی مَندِل از دانشگاه ايالتی پنسيلوانيا و از نويسندگان اين مقاله علمی گفت: "مسلما پراکندگی وجود دارد، اما يکی از چيزهايی که مردم تاکنون به حساب نمی آوردند گاز فشرده ای بود که در اين ديسک های پيش سياره ای وجود داشت."

                  "اين گاز فراهم کننده نيرويی است که باعث حرکت سيارات عظيم الجثه به طرف مرکز منظومه می شود اما همچنين از شدت پراکندگی و پخش شدن ذرات می کاهد و اجازه می دهد اين خاک و خاشاک در مدار ستاره مرکزی باقی بمانند."

                  "آنها در مدارهای پرهرج و مرج و اغلب بسيار پهن می مانند؛ اما معمولا اگر برای ميليون ها سال در منظومه باقی بمانند، آرام می گيرند و به مداری مدور بازمی گردند و آنجا می توانند با ساير اجرام ترکيب شوند و به شکل سيارات کامل در آيند."

                  منطقه مسکونی

                  محققان به سرپرستی شان ريموند از دانشگاه ايالتی کلورادو در بولدر مهاجرت غول های گازی در منظومه های درحال شکل گيری را با کامپيوتر شبيه سازی کردند.

                  آنها کار را با بيش از هزار جرم مجازی به اندازه ماه از جنس سنگ و يخ آغاز کردند و در حدود 200 ميليون سال تکامل سياره ای را شبيه سازی کردند.

                  اين تيم نتيجه گيری کرد که از هر سه منظومه شناخته شده تقريبا يکی می تواند حاوی سيارات مشابه زمين در مناطق قابل سکونت منظومه يعنی در مدارهای دورتر از مشتری های داغ باشد.


                  شبيه سازی های ما نشان می دهد که می توانيد يک سياره غول پيکر را همانجا که مشتری در منظومه ما قرار دارد شکل بدهيد و آن را به بخش های داخلی تر منظومه به حرکت در آوريد. سياراتی مانند زمين هنوز می توانند در خارج از (بيرون مدار غول ها) شکل بگيرند - البته به شرطی که خيلی به سيارات غول پيکر نزديک نشوند


                  آوی مندل

                  ناحيه قابل سکونت منطقه ای از منظومه است که نه خيلی داغ است و نه خيلی سرد به طوری که آب در سطح کره نه بخار می شود و نه منجمد، و می تواند درحالت مايع باقی بماند.

                  آوی مندل به سايت خبری بی بی سی گفت: "شبيه سازی های ما نشان می دهد که می توانيد يک سياره غول پيکر را همانجا که مشتری در منظومه ما قرار دارد شکل بدهيد و آن را به بخش های داخلی تر منظومه به حرکت در آوريد. سياراتی مانند زمين هنوز می توانند در خارج از آن (بيرون مدار غول ها) شکل بگيرند - البته به شرطی که خيلی به سيارات غول پيکر نزديک نشوند."

                  "اگر خيلی نزديک شويد، غول گازی مواد را به سمت بيرون پراکنده خواهد کرد. اما اگر به اندازه کافی دور باشيد، مواد (موجود در ديسک) می توانند به کرات بدل شوند."

                  اين محققان می گويند که سيارات مشابه زمين در مناطق قابل سکونت در حضور مقدار زيادی آب شکل می گيرند.

                  اگر اين نظريه درست باشد در آن صورت احتمال آنکه سيارات شبيه به زمين - که در مناطق قابل سکونت دور می زنند - پوشيده از اقيانوس ها باشند بيشتر می شود؛ که همه عناصر ضروری برای پيدايش حيات را فراهم می آورد.

                  دکتر ريموند گفت: "ما اکنون فکر می کنيم که دسته تازه ای از سيارات پوشيده از اقيانوس ها - و احتمالا قابل سکونت - در منظومه های شمسی بی شباهت به منظومه ما وجود دارند."

                  شبيه سازی ها همچنين نشان داد که کرات سنگی موسوم به "زمين های داغ" اغلب در داخل مدار مشتری های داغ شکل می گيرند.

                  تيمی از دانشگاه کاليفرنيا در برکلی قبلا يک چنين نمونه ای را يافته است که به فاصله فقط 5/3 ميليون کيلومتر از ستاره مرکزی دور می زند. فاصله زمين از خورشيد 150 ميليون کيلومتر است.

                  Comment


                  • روسيه در تدارک جشنهای صدمين سالگرد تولد ديميتری شوستاکوويچ، يکی از بزرگترين آهنگسازان قرن بيستم است.
                    دفتر مطبوعاتی ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه خبر داده است که کشور قصد دارد مراسم بزرگداشت اين هنرمند برجسته را هرچه با شکوه تر برگزار کند.

                    دولت روسيه از ساير جمهوری های "اتحاد شوروی" سابق دعوت کرده است که آنچه در توان دارند در بزرگداشت شوستاکوويچ به کار برند، زيرا او تنها "هنرمند اتحاد شوروی" نبود، بلکه هنرمند همه انسانها و ملتهايی بود که از ظلم و بی عدالتی رنج برده و در راه آزادی و برابری مبارزه کرده اند.

                    شوستاکوويچ زندگی پرفراز و نشيبی داشت. در بطن دورانی پرخروش زيست و با توفانهای سياسی و اجتماعی ميهنش در آميخت. از نزديک شاهد ماتم ها و فجايع بيشمار قرن بيستم بود: دو انقلاب، دو جنگ جهانی، خشونتها و کشتارهای وسيع که برای عروج رژيمی خودکامه در ميهنش "لازم" بود.

                    زندگی و زمانه هنرمند

                    ۲۵ سپتامبر ۱۹۰۶ ديميتری شوستاکوويچ در سن پترزبورگ به دنيا آمد، در خانواده ای فرهيخته و با گرايشهای آزاديخواهانه.

                    ۱۹۱۵ - در نه سالگی نوازندگی پيانو را زير هدايت مادرش شروع کرد، و در نوازندگی استعدادی فراوان نشان داد. به زودی به آهنگسازی پرداخت. بعدها نوازندگی را کنار گذاشت و گهگاه تنها آثار خود را اجرا می کرد.


                    شوستاکوويچ در بطن دورانی پرخروش زيست و با توفانهای سياسی و اجتماعی ميهنش در آميخت. از نزديک شاهد ماتم ها و فجايع بيشمار قرن بيستم بود: دو انقلاب، دو جنگ جهانی، خشونتها و کشتارهای وسيع که برای عروج رژيمی خودکامه در ميهنش "لازم" بود.



                    ۱۹۱۷ در روسيه دو انقلاب روی داد: انقلاب اول (فوريه) دموکراتيک بود و به استبداد ديرپای تزاری پايان داد. انقلاب دوم (اکتبر) نظام ايدئولوژيک حزب کمونيست (بلشويکها) را بر روسيه مسلط کرد. خانواده شوستاکوويچ در اين تحولات نقش مهمی نداشت.

                    ۱۹۱۹ برای تحصيل آهنگسازی به کنسرواتوار پتروگراد پذيرفته شد، که الکساندر گلازونوف آهنگساز نامی مدير آن بود. اولين آثار کوچک خود را برای پيانو تصنيف کرد.

                    از ۱۹۲۳ به مسائل و رويدادهای سياسی جامعه علاقه نشان داد و با محافل هنر سوسياليستی پيشگام (آوانگارد) رابطه برقرار کرد.

                    ۱۹۲۵ سمفونی اول خود را به عنوان تز فارغ التحصيلی از کنسرواتوار تصنيف کرد، در حالی که بيش از ۱۹ سال نداشت. در اين زمان هنر پيشرو تمام بندهای سياسی و اجتماعی را گسيخته بود و "کشور شوراها" به خاستگاه هنر مدرن جهان بدل شده بود.


                    شوستاکوويچ پيانيستی برجسته بود، اما از سالهای جوانی تصميم گرفت تنها آثار خود را برای عموم اجرا کند

                    ۱۹۲۶ سمفونی يکم در لنينگراد به اجرا درآمد و نام او را به عنوان فرزند اعجوبه "هنر سوسياليستی" به سر زبانها انداخت. رد پای تازه ترين دستاوردهای موسيقی مدرن را می توان در اين اثر ديد. سمفونی يکم در عين حال رگه های اصلی موسيقی او را در بر دارد، که در آثار بعدی او با احتياط و مراقبت بيشتر ادامه يافت: ساختار درهم تنيده، تمهای موازی، ورود پرهيجان سازهای منفرد، و تمام عناصری که تنش عاطفی را در موسيقی او به اوج می رساند.

                    ۱۹۲۷ برونو والتر رهبر ارکستر آلمانی، سمفونی اول را در برلين به اجرا می گذارد و شوستاکوويچ جوان را به شهرت جهانی می رساند.
                    شوستاکوويچ سمفونی شماره ۲ را به سفارش حزب و دولت اتحاد شوروی و به مناسبت دهمين سالگرد "انقلاب سوسياليستی اکتبر" تصنيف می کند و آن را "به اکتبر" نام می دهد. اين اثر از بداعتهای نخستين سمفونی او تهی است.

                    ۱۹۲۸ اپرای "دماغ" را تصنيف می کند، برپايه داستان طنزآميزی از نيکلای گوگول نويسنده نامی روس. اين اثر نمونه ای برجسته از دوران شکوفايی هنر آوانگارد اين سالهاست. اثر آشکارا از تکنيکهای اکسپرسيونيستی، تازه ترين دستاوردهای موسيقی مدرن غرب اروپا، مانند تکنيکهای آتونال، تأثير پذيرفته است.

                    منتقدان حزبی و پاسداران سبک "رئاليسم سوسياليستی" که برای سرکوب نوگرايی هنری دندان تيز کرده بودند، در برابر اثر هنرمند جوان جبهه بستند و آن را برتافته از "انحطاط و فرماليسم بورژوايی" دانستند. پارتيتور اثر پس از بارها "پيرايش" سرانجام در سال ۱۹۳۰ به اجرا گذاشته شد، اما چندی نگذشت که با گسترش اختناق، همان اثر مثله شده نيز در محاق فراموشی فرو رفت.

                    ۱۹۳۰ آغاز کار روی اپرايی تازه به نام: ليدی مکبث اهل منطقه متزنسک.



                    شوستاکوويچ در جمع شاگردانش در کنسرواتوار مسکو. برخی از بهترين آهنگسازان امروز روسيه از شاگردان او هستند


                    ۱۹۳۲ ازدواج با نينا وارزار که حاصل آن دو فرزند بود. پسر او ماکسيم بعدها نوازنده و رهبر ارکستری نام آور شد و به معرفی و اجرای آثار کمتر شناخته شده پدر همت گماشت.

                    ۱۹۳۴ اپرای "ليدی مکبث" در لنينگراد و مسکو به روی صحنه رفت و تا سال ۱۹۳۶ بارها با موفقيت اجرا شد. در اين ميان يوزف استالين قدرت خود را در حزب و دولت تحکيم بخشيده، پيگرد و سرکوب مخالفان را آغاز کرده بود. در سراسر کشور روشنفکران و هنرمندان نخستين قربانيان ماشين ترور بودند.

                    در ژانويه ۱۹۳۶ نقدی جنجال برانگيز در روزنامه پراودا، ارگان رسمی حزب کمونيست، منتشر شد، با تيتر: "هياهو به جای موسيقی". اين مقاله را يا شخص استالين نوشته و يا متن آن را به يکی از ايادی خود ديکته کرده بود. شوستاکوويچ متهم شده بود که به جای "بازتاب احساسات خلق قهرمان شوروی" هنر خود را در خدمت "دشمنان طبقاتی" قرار داده است. اپرای درخشان "ليدی مکبث" سانسور و سپس توقيف شد و ديگر تا سال ۱۹۶۱ اجرا نشد.

                    شوستاکوويچ سالها بعد (از سال ۱۹۵۶) بر پايه درونمايه و تمهای "ليدی مکبث"، اپرا و سويت تازه ای نوشت به نام "کاترينا اسمائيلووا" و کوشيد در آن تمهای گوش نوازتر و عوامانه تری به کار برد که طبع آسان پسند متوليان فرهنگی را خشنود کند، اما اين آثار نيز برای اجرا دچار مشکل شدند.

                    شوستاکوويچ، که از ادامه حملات منتقدان دولتی بيمناک بود، از اجرای سمفونی چهارم که تصنيف آن را به پايان رسانده بود، منصرف شد. سالها بعد که سمفونی چهارم به اجرا در آمد، نشان داد که نگرانی شوستاکوويچ بی پايه نبوده است. لحن نوميدانه، تلخ و کابوس وار اين سمفونی، با موازين "رئاليسم سوسياليستی" چنان بيگانه بود که بی شک به خشم منتقدان او دامن می زد.

                    هنرمندی با سيمای دوگانه

                    بيشتر کسانی که زندگی و آثار شوستاکوويچ را کاويده اند، عقيده دارند که سال ۱۹۳۶ نقطه عطفی در زندگی و آفرينش هنری اين آهنگساز بوده است. در اين هنگام ماشين سرکوب و کشتار استالين به راه افتاده و برخی از دوستان نزديک شوستاکوويچ را به کام خود کشيده بود. او احساس می کرد که خطر هر دم به او نزديکتر می شود، زندگی او و خانواده اش را تهديد می کند.


                    بيشتر سالهای زندگی و خلاقيت شوستاکوويچ زير سلطه سنگين رژيم استالينی گذشت

                    بسياری عقيده دارند که او از نيمه دهه ۱۹۳۰ ته مانده اميد خود به بهبود شرايط سياسی تحت نظام سوسياليستی را برای هميشه از دست داد.

                    از آن پس با هنرمندی مواجه هستيم که طبع ظريف او زير فشاری هولناک شکاف برداشته و دوپاره شده است. آهنگسازی می بينيم با دو سيما: سيمايی "رسمی" که کمابيش به رهنمودهای فرهنگی نظام مسلط وفادار است. و سيمايی "حقيقی" که در خفا به هستی پراضطراب و تقلای تب آلود خود ادامه می دهد. هنرمند رسمی برای تأمين معاش و ادامه زندگی، گاه به خلق آثاری کم مايه، عوامانه و سطحی دست می زند. اما هنرمند حقيقی با دلی نگران و دستی لرزان همچنان به خلق نغزترين قطعات موسيقی ادامه می دهد، هرچند می داند که فرصت و امکان اجرای آنها ناچيز است.

                    به گفته بستگان و دوستان نزديک، شوستاکوويچ بهای اين منش دوگانه را با رفتار عصبی، سردردهای جانکاه، اندوه و افسردگی پرداخته است.

                    شوستاکوويچ پس از اعتراض مأموران حزبی به "ليدی مکبث"، سمفونی پنجم را منتشر کرد که از مهمترين کارهای او به شمار می رود.

                    سمفونی پنجم تا امروز دستخوش تفسيرهای گوناگون بوده است. برخی آن را ژستی آشتی جويانه در برابر حملات نوکران استالين دانسته اند. همين "هنرشناسان" بودند که سمفونی پنجم را "پاسخ شايسته هنرمند شوروی به انتقادات سازنده" ارزيابی کردند.

                    سمفونی پنجم از نظر ساختار ارگانيک و بافت هارمونيک اثری کامل اما بی شک محافظه کارانه است، که به بهترين سنتهای موسيقی رومانتيک از لودويک فان بتهوفن تا گوستاو مالر وفادار است.

                    اما موسيقی در هر زمان به لحنی ديگر سخن می گويد. و امروزه بيشتر مفسران سمفونی پنجم را نه ستايش رژيم شوروی، بلکه نقد کوبنده آن می دانند. گفته اند که او در اين اثر "افول خورشيد اکتبر و زوال حکومت شوراها را در مرداب رژيمی توتاليتر" به شيوايی بيان کرده است.


                    شوستاکوويچ در کنار داويد اويستراخ ويولن نواز نامی که برخی از قطعات خود را برای او تصنيف کرده است

                    از سال ۱۹۳۷ شوستاکوويچ در پی آنست که به عنوان "هنرمند خلق" موقعيت خود را بهبود بخشد: آهنگهای مردم پسند تصنيف می کند، برای فيلمهای سينمايی موزيک متن می سازد، در هر دو کنسرواتوار معتبر مسکو و لنينگراد درس می دهد.

                    ۱۹۴۰ برای نخستين کوينتت پيانويی، برنده جايزه استالين شناخته می شود.

                    در پايان سال ۱۹۴۰ هيتلر پيمان دوستی آلمان و شوروی را باطل اعلام می کند و ارتش نازی به خاک شوروی سرازير می شود.

                    از اوايل سال ۱۹۴۱ محاصره شهر لنينگراد شروع می شود که به مرگ صدها هزار نفر ختم می شود. شوستاکوويچ که به ارتش فرا خوانده شده، در دفاع ضدهوايی شهر خدمت می کند. در همين روزهای تيره و تار که دشمن بر دروازه های شهر فشار آورده و خون گرم مقاومت ذره ذره در رگهای منجمد شهر پخش می شود، او سمفونی هفتم را تصنيف می کند که از محبوب ترين اثار اوست.

                    دستنوشته سمفونی هفتم با دشواری به آمريکا رسيد. توسکانی نی رهبر نامی ارکستر اثر را در نيويورک اجرا کرد. با اجرای پرشور و سرزنده او، حماسه مقاومت لنينگراد و نويد شکست ارتش نازی به گوش ميليونها انسانی رسيد که در آرزوی پايان جنگ روزشماری می کردند.

                    از ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۸ شوستاکوويچ در کنار آثار "مردمی" چند اثر برجسته خلق می کند که از "خوش بينی و آينده نگری" مألوف سبک رئاليسم سوسياليستی هيچ نشانی در آنها نيست. حال و هوای تيره و تار هر اثر، همراه با فشاری خفه کننده، درهم تنيده با شديدترين تنش عاطفی، از بيداد و ستمگری بيکرانی سخن می گويد که بر سراسر زمين سايه انداخته و از هيچ سو ذره ای نور اميد باقی نگذاشته است.

                    کوارتت های دوم و سوم برای سازهای زهی، قطعات آوازی "از ترانه های قوم يهود" و آثار کمتر شناخته شده ای که يا هرگز اجرا نشدند و يا تنها پس از مرگ استالين به اجرا در آمدند.

                    هنرمند خلق در راه هنر ضدخلقی!


                    او دو سيما داشت: سيمايی "رسمی" که کمابيش به رهنمودهای فرهنگی نظام مسلط وفادار بود. و سيمايی "حقيقی" که در خفا به هستی پراضطراب و تقلای تب آلود خود ادامه می داد. هنرمند رسمی برای تأمين معاش، گاه به خلق آثاری کم مايه، عوامانه و سطحی دست می زند. در حاليکه هنرمند حقيقی با دلی نگران و دستی لرزان همچنان به خلق نغزترين قطعات موسيقی ادامه می دهد، هرچند می داند که فرصت و امکان اجرای آنها ناچيز است.



                    در ۱۰ فوريه ۱۹۴۸ "اداره فرهنگ خلقها" که زير نظر ژدانوف به "ارشاد" مردم اتحاد شوروی مشغول بود، طی بيانيه ای رسمی دو آهنگساز بزرگ کشور يعنی سرگئی پروکوفيف و ديميتری شوستاکوويچ را به باد انتقاد گرفت. آنها به "انحرافات فرماليستی و گرايشهای غيرخلقی در موسيقی" متهم شدند.



                    Comment


                    • مقام های ارشد شش قدرت جهانی طی نشستی در روز پنجشنبه در برلین برای فراخوانی مجدد شورای امنیت جهت تصویب تحریم هايی علیه ایران تبادل نظر کردند ولی از گزارشهايی که تا نیمه شب منتشر شده چنین بنظر می رسد که هنوز نمی توان گفت که جبهه مشترکی در باره نوع تحریم های احتمالی علیه ایران تشکیل شده باشد.
                      در حال حاضر نگاه ها بیشتر متوجه دیدار روز شنبه خاویر سولانا و علی لاریجانی نمایندگان اتحادیه اروپا و ایران است.

                      یک هفته پس از پایان مهلت شورای امنیت و نافرمانی ایران از پذیرفتن تعلیق غنی سازی اورانیوم در برنامه اتمی خود اکنون نمایندگان بلندپایه سیاسی وزارت خارجه های آمریکا، بریتانیا، فرانسه، روسیه و چین، پنج کشور صاحب حق وتو و عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد، بعلاوه آلمان روز پنجشنبه 7 سپتامبر در نشستی که در برلین داشتند در باره اقدامات بعدی شور کردند.

                      هدف از تبادل نظر گروه موسوم به 1+5 فراخوانی مجدد شورای امنیت برای بررسی پیامد سرپیچی ایران از اجرای قطعنامه 1696 مورخ 31 ماه ژوئیه شورای امنیت است که در آن از ایران خواسته شده تا برنامه غنی سازی اورانیوم خود را به حالت تعلیق در آورد ولی تهران آنرا رد کرده است.

                      خبرگزاری آلمانی "دی پی اِی" در گزارشی به نقل از شرکت کنندگان در جلسه نوشت سعی بر این شده که موضع مشترک این 6 کشور در مورد تعلیق غنی سازی به وضوح بیان شود ولی در این باره که آیا زمان تحریم اقتصادی ایران فرا رسیده یا نه و اینکه هنوز فرصت گفتگو باقی است معلوم است که دیدگاهها متفاوت است.

                      یک دیپلمات غربی گفت از نشست مدیران ارشد انتظار تصمیمات نمی رود ولی جمع بندی آنها از وضع و طرح گزینه ها برای تصمیم بعدی شورای امنیت و مقام های مسئول این 6 کشور مهم خواهد بود.


                      یک دیپلمات غربی گفت از نشست مدیران ارشد انتظار تصمیمات نمی رود ولی جمع بندی آنها از وضع و طرح گزینه ها برای تصمیم بعدی شورای امنیت و مقام های مسئول این 6 کشور مهم خواهد بود

                      نشست این مدیران کاملا محرمانه و در یک ویلای میهمانسرای دولتی در یک نقطه شمالی برلین صورت گرفت و سعی شد مطالب زیادی از این جلسه به بیرون درز نکند.

                      با این حال مشخص شده که چین همچنان بر ادامه دیپلماسی و گفتگوهای مسالمت جویانه پافشاری می کند و روسیه هم از همین حد پیشتر نرفته و دولت فرانسه علنا اعلام کرده است ک میدان عمل با ایران هنوز باز است و شاید باید به این کشور فرصت بیشتری داده شود.

                      در اجلاس برلین ترویکای اروپا - سه کشور مذاکره کننده با ایران- یک جمع بندی تازه از آخرین مواضع ایران به اطلاع بقیه نمایندگان رساندند و به نظر می رسد با وجود فشار آمریکا در اتخاذ موضع تند علیه ایران، بیشتر کشورها توصیه کردند که باید منتظر نتیجه گفتگوهای خاویر سولانا و علی لاریجانی بود.

                      خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پيشتر گفت که روز شنبه با علی لاریجانی، دبیر شورای امنیت ملی و مسئول پرونده هسته ای ایران دیدار خواهد کرد.

                      آقای سولانا در مورد محل این دیدار توضیحی نداده است. علی لاریجانی نیز برنامه ديدار با آقای سولانا را تاييد کرده است.

                      Comment


                      • به روز شنبه آقای ماريوکوستا، رئيس اجرائيه دفتر ملل متحد در مسايل مواد مخدر و جرايم، ريکور جديد کشور افغانستان را در توليد ترياک، که افزايش تقريبآ 60 درصد را در سال ٢٠٠٦ نسبت به سال پار نشان ميدهد، به اطلاع جهانيان رسانيد. افغانستان در سال پار 4200 تن ترياک توليد نموده بود که مقدار زياد آن در داخل کشور تصفيه و به مورفين و هيرويين مبدل گرديده و به خارج قاچاق شده است. پيشبينی توليد ترياک برای فصل امسال در حدود 6100 تن تخمين گرديده است. اين در حالی است که قبلآ رييس دولت آقای کرزي، در دومين کنفرانس ملی مبارزه با مواد مخدره، به ناکامی حکومتش در کاهش ترياک و استراتژی مبارزه با مواد مخدره اعتراف نموده بود، اما اين ناکامی را به همان شيوه معمولی اش به نسبت بی مهری جامعه جهانی در اين رابطه توجيه نمود، و مسئوليت آن را به مثابه رهبر دولت و حکومت بدوش نگرفت. از سوی ديگر، وزارت مبارزه با مواد مخدر و وزارت داخله تا آخرين روزهای قبل از اعلان اين ريکورد نو، از پيروزی های شان در مبارزه عليه مواد مخدره و کاهش بخشيدن ساحه تحت کشت اين کالا صحبت داشتند، که اينک همه آن ادعاها دروغين و گمراه کننده ثابت گرديد.

                        خلاف نظر روزنامه چراغ (سه شنبه 9 سنبله) که افزايش کشت ترياک را خبر "تکاندهنده" خواند، برای مردم افغانستان اين خبر به هيچ وجه چندان تکان دهنده نبود، "چون چيزی که عيان است" تکاندهنده نيست. همه مردم افغانستان به خوبی می دانند که چه کسانی در پشت سر اقتصاد مواد مخدره قرار دارند، و دولت چه گونه با دنبال کردن پاليسی "آبروی مملکت فدای مصلحت"، دل آن ها را نمی خواهد برنجاند. اين رمز آشکار ديگر بر هيچکس پوشيده نمانده است.

                        انداختن بار تمام مسئوليت ناکامی اقدامات در اين مورد بدوش جامعه جهانی نيز غير منصفانه است. جامعه جهانی در اين رابطه مشکلات خودش را دارد و برنامه های خودش را دنبال می کند. ولی تلاش حکومت داران ما برای توجيه ناکامی های خودشان تا حدی پيش رفته است که شايد به زودی بخواهند که از اين به بعد بايد خانه های ما را نيز جامعه جهانی جاروب کند! پرسش اين جا است که بالاخره چه وقت ما خود مسئوليت دشواری ها و چالش های مملکت خود را بدوش خواهيم گرفت؟ آيا پنج سال در اين راستا کافی نبوده است که اينک بنا بر آرزوی آقای وزير مبارزه با مواد مخدر، پنج سال ديگر را تقاضا داريم؟ اين را بايد بپذيريم که مسئوليت ناکامی حکومت ما در داخل کشور مبتنی بر اين که نتوانسته ايم از امکانات و امداد جامعه جهانی استفاده معقول نموده و مديريت سالمی را در استفاده از منابع دست داشته ايجاد کنيم، بدوش خود ما است، تا جامعه جهانی. پاسخ به اين مسآله را آقای ماريوکوستا به افغانستان بسيار به خوبی ارايه داشت، و اگر حکومت ما دلايلی به رد گفته هايش می داشت، بايد رويارو با وی در همان کنفرانس مطبوعاتی که وزير مبارزه با مواد مخدر افغانستان نيز شرکت داشت مطرح می نمود، که چنين نکرد. اين خود بيانگر آن است که حکومتداران ما نمی خواهند ضعف هايشان آشکار گردد و يا به آن اعتراف کنند.

                        در اين رابطه لازم است تا گفته آيد که فقط در سال 1384، ايالات متحده امريکا در حدود دوصدوهشتاد مليون دالر، و بريتانيا 23 مليون دالر را برای مبارزه با مواد مخدره به افغانستان امداد نموده اند. سه صد مليون دالر به هيچ وجه مبلغ ناچيزی نيست! شايد کشورهای ديگری نيز در اين راستا ياری داده باشند، که متآسفانه از جانب دولت افغانستان اين گونه اطلاعات به صورت دقيق و شفاف در ديدرس مردم قرار نمی گيرد. آنچه ما مردم عوام ميدانيم اين است که يک وزارت طويل و عريض در اين راستا مسئوليت کاری داشته است. اما کار اين وزارت فقط از محدوده تدوير چند سيمينار بی نتيجه و چند اعلاميه فراتر نرفته است، و اگر کاری انجام شده، مردم افغانستان در جريان آن قرار ندارند. اين که چه مقدار پول به اين وزارت به نام کمک به مردم افغانستان سرازير گرديده، و در چه مواردی به مصرف رسيده، نيز معلوم نيست، و مردم افغانستان هرگز از آن اطلاع حاصل نخواهند کرد. شايد هم چند تنی از افراد خرده کار در زمينه های قاچاق هيرويين و ترياک گرفتار گرديده باشند، که قرار اسناد ارايه شده در تلويزيون ها و مطبوعات داخلی از چند و چون دستگيری ها در اين رابطه، به خصوص در ميدان هوايی کابل، بسياری از آنها يا با دادن رشوه از بازداشت گاه ها رها شده اند، و يا در اثر مداخله افراد بلندپايه و قدرتمندان در دستگاه دولت اصلآ به بازداشتگاه نرسيده به خانه هايشان برگشته اند. تا به حال يک محکمه نيز در اين زمينه ها علنی نگرديده، و طبق معمول، مردم از نتايج اين همه بازداشت آگاهی ندارند. افراد بزرگی که در تجارت و معاملات هيرويينی دست دارند، در آزادی مطلق زندگی بسر می برند و در حال ساختن قصرهای مجلل و پرزرق و برق در کابل و شهرهای بزرگ استند.

                        در همان کنفرانس مطبوعاتی که خبر ريکورد جديد را اعلام داشت، آقای ماريو کوستا با صراحت در اين مورد که گويا اسنادی وجود ندارد تا دستگاه حکومت به دستگيری و يا مجازات آنانی که در کشت، انتقال و قاچاق مواد مخدره دست دارند بپردازد، گفت:"من باوردارم که ادعای اينکه ما (حکومت) از ظرفيت کافی برخوردار نيستيم يک بهانه است. من اين ادعا را که ما شواهد کافی در دست نداريم نيز نمی توانم قبول کنم. من فکر می کنم شواهد زيادی موجود است". او گفت "همين قصرهايی را که در کابل ميبينيد بيشتر به کسانی تعلق دارند که ماهانه 180 دالر معاش می گيرند، اين ها را از کجا آورده اند، بايد بر در خانه های شان کوبيد و اين سوال را از آنها پرسيد". ماريوکوستا در مورد ايجاد ظرفيت نيز گفت که "ما افسران، سارنوالان و قضات را در اين زمينه تربيه نموده ايم. ما برای محاکم تعمير ساخته ايم، ما يک مرکز بازداشت ساخته ايم،... و اينک زمان آن فرارسيده تا از آنها استفاده نماييم" (برانوين رابرتس، ای.اف.پي، کابل، 2 سپتامبر 2006).

                        بر خبرگان واضح خواهد بود که بساط کشت ترياک در افغانستان بنابر خصلت کالايی بودن اين ماده افيونی به آسانی برچيده نخواهد شد، چون تقاضای زيادی در کشورهای همسايه ايران، پاکستان، کشورهای آسيای ميانه، چين، و بالاخره بازارهای اروپا و امريکا برای ترياک و يا مشتقات آن، يعنی مورفين و هيرويين وجود دارد، که تا اين تقاضا وجود داشته باشد، عرضه آن نيز کماکان وجود خواهد داشت، ولو که جای کشت آن از يک جغرافيا به جغرافيای ديگری تغيير مکان نمايد، يعنی مثلآ از هلمند و بدخشان به کندز و بغلان و چخچران انتقال يابد و يا به آن بر سرحد. اما در ميکانيزم توليد و نحوه انتقال و عرضه اين کالا الی پايان دادن به زمينه های تقاضا، تغييری بوجود نخواهد آمد. بازار آزاد و کالايی به جز اين نمی تواند باشد، و اين از ابتدائيات اقتصاد بازار است. ولی در عين حال ميدانيم که اسباب اساسی رو آوردن دهقانان افغانستان به کشت ترياک در اين مرحله بيشتر در آن نهفته است که دولت نتوانسته هيچ گونه زمينه های اقتصاد قانونی موثر توليدی را فراهم آورد، و اين ناکامی در بازسازی زيربناهای اقتصادي، دهقانان را واداشته است تا از روی ناگزيری به معيشت خانواده های شان از طريق کشت ترياک بپردازند، ورنه اساسآ دهقانان افغانستان مفاد چندانی از اين همه درآمد افيونی حاصل نمی کنند، چه در بسا موارد بازنده نيز ميگردند.

                        با درنظرداشت اين واقعيت تلخ و همچنان گستردگی وحشتناک فقر به ويژه در اطراف کشور، کشت ترياک در اين مرحله رشد اقتصادی و دولت سازي، به صورت ذاتی نمی تواند خطر و يا تهديدی به امنيت ملی تلقی گردد. اما بدون شک، آن چه امنيت ملی افغانستان را تهديد می کند، آميزش کشت و تصفيه ترياک با سياست و نفوذ دست اندکاران آن در دستگاه قدرت دولتی است، که افغانستان را در مزر مبدل شدن به دولت متکی به مخدرات کشانيده است. از اين نگره عوامل فساد ادارى در ميان مقامات حکومتى و قضا، چه در ولايات و چه در مرکز، نبود اداره سالم، حسابده و مسئوليت پذير، چالش خيلی جدی است که در برابر حکومت آقای کرزی قرار دارد. حکومت دو گزينه سياسی دارد، يا ادامه مصلحت برای خوشنودی گروه های مافيايی درگير با مواد مخدره در درون دولت برای بدست آوردن اهداف کوتاه مدت را کماکان دنبال خواهد کرد، و يا مسئوليت پذيری برای ايجاد اداره سالم و حکومتداری خوب در ولايات کشور برای اهداف استراتژيک مبنی بر ايجاد حکومتداری خوب و تامين ثبات و پايداری دايمی در کشور را برخواهد گزيد. متآسفانه، تا اکنون سياست آقای کرزی به نفع عناصر درگير با مواد مخدر و دستيابی به اهداف کوتاه مدت سياسی بوده است، تا منافع استراتژيک و دورمدت ملی.

                        با سابقه چنين منفی نسبت به اصول مسئوليت پذيری در حکومتداری افغانستان، نبايد جای شگفتی بوده باشد که آقای حبيب الله قادرى وزير مبارزه با مواد مخدر، درمورد خبر ريکورد جديد فقط به ابراز ناخرسندی بسنده نمود و گفت "جاى خوشى نيست که افغانستان بدبختانه امسال ٦٠ درصد اضافه خشخاش کشت کرده است که با کشت و ازدياد آن، بدنامى افغانستان هم زياد شده است". اما از موضع منافع ملی و موقف بين المللی افغانستان، جا دارد از آقای وزير بپرسيم که مسئوليت اين بدنامی کشور را چه کسی بدوش دارد؟ من نمی گويم وزير مقصر است و يا به صورت مستقيم در کشت ترياک دست دارد، که چنين ادعايی بدون سند خيلی بی مورد و غيرمسئولانه خواهد بود، اما او رهبری تلاش ها و ستراتژی های ناکام را در زمينه های مبارزه با مواد مخدره در دست داشته است، و از سوی ديگر وزارت وی به غير از شعارهای ناموزون و شکايت از جامعه جهانی ديگر هيچ دستآوردی در اين زمينه ندارد تا به مردم افغانستان و جهان نشان دهد.

                        اخلاق سياسی و فرهنگ حکومتداری مبتنی بر دموکراسی ايجاب می کند تا وزير مبارزه با مواد مخدر با پذيرفتن مسئوليت اين ناکامی حکومت، و احترام گذاردن به اصول مسئوليت پذيری و حسابدهی از وظيفه اش استعفا دهد.

                        وزارت داخله افغانستان نيز نمی تواند از زير بار مسئوليت اين ناکامی شانه خالی نمايد. حد اقل لازم است تا معين مبارزه با مواد مخدر در آن وزارت، که خود بارها از جانب مطبوعات خارجی به دست داشتن در توليد و قاچاق مواد مخدر نيز متهم می باشد، به خاطر احترام به قانون و اصول مسئوليت پذيری و فرهنگ حسابدهی در دموکراسی نوپای افغانستان استعفا دهد. مزيد بر آن، وزير داخله کشور با پذيرفتن حدودی از مسئوليت در اين راستا، بايد با تعيين کميسيون کاري، از گزارشات دروغينی که واليان و قوماندانان امنيه ولايات به وی در مورد از بين بردن و کاهش بخشيدن به ساحه تحت کشت ترياک داده اند، و او آن گزارشات را درکنفرانس واليان و قوماندانان امنيه به خورد مردم داد، تحقيق و دروغگويان سياسی را افشا و مورد پيگرد قانونی قرار دهد.

                        مردم افغانستان چيزی کمتر از اين اقدامات را نمی توانند به جز مسئوليت ناپذيری حکومت در قبال ناکامی های متداوم و آشکار آن تلقی نمايند. اگر با حلقات مافيايی مواد مخدره در درون دولت و حکومت های محلی برخورد قاطع و قانونی صورت نگيرد، بدون شک افغانستان به دولتی معتاد مبدل خواهد شد و اميدهای مليون ها انسان فقير و سرکوب شده اين کشور برای زندگی بهتر و معيشت آبرومندانه برباد خواهد رفت. به قول ماريوکوستا "اگر اراده (سياسی در مبارزه با مواد مخدر) باشد، پيشرفت در اين راه ممکن است".

                        Comment


                        • سال 58 که بسياری از ما هنوز به دنيا نيامده بوديم ، پيش نويس قانون اساسی جمهوری اسلامی درحالی تصويب شد که در مجلس خبرگان قانون اساسی به غير از خانم منيره گرجی زن ديگری در تدوين آن نقش و نظری نداشت . اين گونه بود که قانون اساسی کشوری تنها به دست مردان و برای مردان نوشته شد و زنان كه نيمی از جمعيت کشور بودند، حقوق برابر با مردان را بدست نياوردند، اگرچه در اصل 21 قانون اساسی آمده است :

                          همه ی افراد ملت اعم از زن و مرد يکسان در حمايت قانون قرار دارند و از همه ی حقوق انسانی ، سياسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی با رعايت موازين اسلامی بر خوردارند .

                          آن زمان و درآن شور و شوق انقلابی شايد کسی نديد که بر اساس اين اصل زن و مرد به طور يکسان مورد حمايت قانون قرار دارند و اين جمله به هيچ وجه به معنای حقوق يکسان داشتن يعنی برابری و مساوات نيست همانطور که به اعتقاد بسياری از فقها و شارعان زن و مرد مسلمان از حقوق يکسان برابر نيستند .

                          نويسندگان قانون اساسی بر تساوی زن و مرد معتقد نبوده بلکه به جای تساوی حقوق به موازنه ی حقوق بين زن و مرد باور دارند و بر اين اعتقادند که به دليل تفاوت های ميان زن و مرد ضرورتی ندارد که هر حقی که مرد دارد زن نيز دقيقن از آن برخوردار باشد و در عوض بايد در ازای هر حقی که مرد دارد حقی هم برای زن قايل شد .

                          اين قانونی است که من را، که زن را، در آن نه هم تراز مرد که نصف مرد می داند و بنابر اين خون بهايی هم که به من تعلق می گيرد نصف خون بهای مرد است چون طبق ماده 300 قانون مجازات اسلامی " ديه قتل زن مسلمان خواه عمدی خواه غير عمدی نصف ديه مرد مسلمان است" و همين طور ارثی که به من خواهد رسيد نيمی از ارثی ست که بر فرض به برادرم خواهد برد . اين قانونی است که من را، که زن را، در آن نه هم تراز مرد که نصف مرد می داند و بنابر اين شهادت من در دادگاه به دليل ناقص العقل و احساساتی بودن ام ؟! ارزشی معادل نصف ارزش شهادت يک مرد را دارد و گاهی شهادت دادن ام ( در مورد زنا به خصوص ) جرم است زيرا طبق ماده 76 قانون مجازات اسلامی " شهادت زنان به تنهايی و يا به انضمام فقط يک مرد عادل زنا را ثابت نمی کند بلکه در مورد شهود مذکور حد قذف ( مجازات نسبت دادن زنا به کسی معادل 80 ضربه شلاق) جاری می شود." قانون خشونت آميزی که به خانه و حريم خانواده نيز نفوذ کرده و طبق آن مرد حق دارد هر وقت که بخواهد همسر خود را طلاق دهد طبق ماده 1133 قانون مدنی ،و حق سرپرستی کودکان را از او بگيرد و قتل کودک به دست پدر را مجاز می داند . اين قانونی است که من را، که زن را، در آن نه هم تراز مرد که نصف مرد می داند و در آن "هرگاه مردی همسر خورد را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکين زن داشته باشد می تواند در همان حال او را به قتل رساند ." باز هم طبق ماده 630 قانون مجازات اسلامی.

                          خوب نگاه کنيد حالا . اين قانون، قانون من نيست . برای احقاق حقوق من نوشته نشده است. پس بايد اعتراض خود را به هر شکل که می توانم به قانونی که من را آدم نصفه نيمه ! به حساب آورده است و گاهی اصلن آدم به حساب نياورده است برسانم . چيز زيادی هم نمی خواهم . می خواهم در زمان عقد قرارداد ازدواج به چشم انسانی بالغ و عاقل ديده شوم نه صغيری که حتا در 40 سالگی بايد مردی برايش تصميم بگيرد.

                          می خواهم تنم محترم شناخته شود و هر گاه که آماده ام با شوهرم بياميزم. می خواهم حق سرپرستی کودک ام . موجودی که 9 ماه درونم زيسته است را داشته باشم. می خواهم وقتی غريبه ای به خانه ام می آيد و پدر و مادرم را می کشد و به خواهرم تجاوز می کند بگويم که ديده ام. که کور نبوده ام. که مجنون و ضغير نبوده ام. و شلاق نخورم. می خواهم در 9 سالگی به دار کشيده نشوم. می خواهم...

                          يعنی خواسته های من انقدر دور از ذهن و تخيلی است؟

                          مادران ما 23 ساله که بودند مبارزه می کردند. برای همان خواسته های مادر بزگ ها يشان در 70-80 سال قبل از آن و در زمان انقلاب مشروطيت .دوشادوش خواهران اشان و شايد برادرانی که بعد از پيروزی قانون نويس شان شدند. حاصل مبازه ی مادران ما هيچ بود. همچون مادر بزرگ هايشان. دريغ از يک مشت از خاک سنگر های مبارزه.

                          من 23 ساله ام امروز و چه تلخ است که بايد مبارزه کنم برای همان خواسته های مادرم در 28 سال پيش و مادر بزرگ هايش در 100 سال پيش. من اما ديگر کلاه سرم نمی رود . من سهمم را از اين خانه می خواهم. من حق ام را می خواهم.

                          من23 ساله ام امروز و هيچ دوست ندارم چند سال ديگر دختر 23 ساله ام برای خواسته های امروز من و 28 سال پيش مادرم و 100 سال پيش مادر بزرگ مادرم بجنگد. قرار است دخترم به ديد يک انسان ديده شود با همان شان و حقوق برادرش. تلخی ديگر بس است.

                          "وقتی بی عدالتی قانون شود مبارزه وظيفه است." ما هم همچون مادرانمان فقط به وظيفه ی خود عمل می کنيم .گيرم تنها و با دست خالی . گيرم با تجمعات 1000 و 2000 نفره که هيچ است از 40 ميليون زن ايرانی . گيرم با فحش و متلک و کتک . گيرم هزار سال ديگر و با اميد به جهان ديگری که ممکن است !

                          آری روزی بالاخره ما می گيريم حق مان را:عصر نو

                          Comment


                          • درحالی که تنها چهار روز به پنجمين سالگرد حملات 11 سپتامبر به نيويورک و واشنگتن باقی مانده، شبکه تلويزيونی الجزيره آنچه را که می گويد فيلمی از اسامه بن لادن در ديدار با برخی از هواپيماربايان 11 سپتامبر است پخش کرده است.
                            در اين ويدئو رهبر القاعده درحال ديدار با رمزی بن الشيبه و محمد عاطف ديده می شود.

                            بن الشيبه که ادعا می شود يکی از طراحان حملات 11 سپتامبر بود در سال 2002 دستگير شد اما محمد عاطف که از فرماندهان عملياتی القاعده توصيف می شد بنابه گزارش ها در سال 2001 در يک حمله هوايی آمريکا در افغانستان کشته شد.

                            به علاوه دو شهروند عربستان سعودی که در حملات 11 سپتامبر به عنوان هواپيماربا شرکت داشتند نيز در اين ويدئو در حال قرائت بيانيه ديده می شوند.

                            به گفته آدام بروکس، خبرنگار بی بی سی در واشنگتن، به نظر می رسد اين فيلم چندين روز پيش از 11 سپتامبر 2001 گرفته شده باشد.

                            اين شبکه ماهواره ای عربی زبان گفت که در اين فيلم رهبران القاعده "برای حملات آماده می شوند و اجرای آن را تمرين می کنند."

                            بن لادن در اين ويدئو در ناحيه ای کوهستانی در فضای آزاد با ردايی تيره ديده می شود.

                            بن الشيبه از جمله 14 نفری است که رئيس جمهور آمريکا روز چهارشنبه اعلام کرد از زندان های مخفی سيا (سازمان اطلاعات مرکزی آمريکا) به بازداشتگاه دريايی گوانتانامو در کوبا منتقل شده اند تا تحت محاکمه قرار گيرند.

                            شبکه الجزيره همزمان نواری را نشان داده که می گويد از ابوحمزه المهاجر رهبر جديد القاعده در عراق است.

                            گوينده در اين ويدئو عراقی ها را تشويق می کند به شورشيان ملحق شوند و ابراز اطمينان می کند که "پيروزی" نزديک است.

                            گفته می شود المهاجر جانشين ابومصعب الزرقاوی شده که در ماه ژوئن توسط نيروهای آمريکايی کشته شد.

                            Comment


                            • ناتاشا كمپوش دختر ‪ ۱۸‬ساله اتريشى كه به مدت هشت سال در اسارت يك مرد قرار داشت، چهارشنبه شب براى نخستين بار در مقابل دوربين تلويزيون از دوران وحشتناك زندگى خود سخن گفت.

                              كمپوش در سال ‪ ۱۹۹۸‬ميلادى در سن ‪ ۱۰‬سالگى در مسير مدرسه توسط "ولفگانگ پريكوپيل" تكنسين ‪ ۴۴‬ساله ربوده شد و به مدت هشت سال در زندان زير زمين خانه مسكونى اين مرد محبوس بود.

                              پريكوپيل پس از آنكه ناتاشا روز اول شهريور ماه از زندان مخوف وي، فرار كرد دست به خودكشى زد و خود را زير قطار شهرى در وين انداخت.

                              ناتاشا هنگامى كه پريكوپيل با تلفن صحبت مي‌كرد از فرصت ايجاد شده در بازماندن در زيرزمين استفاده كرد و پا به فرار گذاشت.

                              وى درباره فرار خود گفت: آنقدر از باغ خانه‌هاى همسايه به باغى ديگر دويده تا خود را به خيابان رسانده و در آنجا از دو نفر خواسته كه به وى كمك كنند ولى هيچكدام حرف او را باور نكردند و به راه خود ادامه دادند.

                              ناتاشا در اين گفت‌وگوى تلويزيونى افزود: سرانجام ديدم پنجره آشپزخانه‌اى باز است و خانم خانه درحال پختن غذا بود، من از پنجره وارد خانه شدم و از وى خواستم كه به من كمك كند و اين زن به پليس تلفن زد.

                              ناتاشا در ادامه با اشاره به اينكه وى بارها از خود سوال كرد كه چرا اين بى عدالتى در حق وى انجام شده و چرا بايد اين حادثه وحشتناك براى او اتفاق بيفتد، گفت: من بسيار سردرگم شده بودم وقتى كه از راديو شنيدم، پليس من را مرده تلقى مي‌كند و تحقيقات خود را براى پيدا كردن من متوقف كرد.

                              كمپوش يادآور شد: در دوران حبس هشت ساله خود پس از گذشت دوسال، پريكوپيل اجازه شنيدن راديو و خواندن روزنامه‌هاى اتريش را به وى داده است.

                              ناتاشا گفت: شش ماه اول حبس خود را در اين زندان زيرزمينى گذرانده و اجازه حمام و يا نظافت خود را نداشته است و "اين وحشتناك بود، من به در و ديوار مشت مي‌زدم و فرياد مي‌كشيدم كه كسى به من كمك كند."
                              وى تاكيد كرد: در افكار خود هميشه به ياد خانواده و دوران شيرين زندگى خود بوده و به همين دليل قسم خورده بودم كه روزى كه بزرگ و قوى شدم از اين زندان مخوف فرار كنم.

                              ناتاشا افزود: من در ‪ ۱۲‬سالگى تصميم خود را گرفتم و قسم ياد كردم كه روزى از اين زندان فرار كنم.

                              ناتاشا در اين گفت‌وگو درباره آينده خود گفت: تصميم دارم صندوقى را تاسيس كنم و با پول آن به زنانى كه ربوده مي‌شوند و مورد سوء استفاده جنسى قرار مي‌گيرند، كمك كنم.

                              وى همچنين گفت كه تصميم دارد به كودكان گرسنه جهان نيز كمك كند چرا كه در دوران حبس خود در بسيارى از اوقات گرسنه مي‌ماند و براى همين حال كسانى كه گرسنه هستند را خوب درك مي‌كند.

                              ناتاشا كه هشت سال در اسارت بوده است، قوانين اتريش مبنى بر ‪ ۱۰‬سال زندان براى كسانى كه كودكان را مي‌ربايند و از آنان سوء استفاده جنسى مي‌كنند را بسيار اندك دانست و گفت كه بايد مجازات اين تبهكاران تشديد شود.

                              وى همچنين گفت كه تصميم دارد ديپلم خود را بگيرد و در دانشگاه تحصيل كند.

                              مصاحبه تلويزيونى "ناتاشا كمپوش" كه شب گذشته به نمايش گذاشته شد، ميليون‌ها بيننده آلمانى زبان در اتريش، آلمان و سوييس را به خود جلب كرد و صفحه اول همه روزنامه‌هاى اتريش نيز در روز پنجشنبه حاوى متن كامل اين مصاحبه بود.

                              بنابه گزارش تلويزيون دولتى اتريش (‪ (ORF‬اين مصاحبه قرار است امروز در كانال‌هاى تلويزيون‌هاى خارجى نيز پخش شود.

                              پول فروش اين مصاحبه به صندوق كمك "ناتاشا كمپوش" براى كمك به كودكان گرسنه و آسيب ديده جنسى درنظر گرفته شده است.

                              Comment


                              • "على لاريجانى" مسئول مذاكرات هسته‌اى ايران كه در مادريد پايتخت اسپانيا بسر مي‌برد، تاكيد كرد: پيش از بحث انعطاف در اين مذاكرات، بايد منطق، پايه‌ها و مبانى آن مشخص شود.

                                لاريجانى اين مطلب را پنجشنبه‌شب در گفت‌وگو با خبرنگار ايرنا در مادريد بيان كرد كه ديدگاه وى را درباره درخواست وزير خارجه اسپانيا براى "انعطاف پذيرى" ايران در مذاكرات با "خاوير سولانا" مسئول بلندپايه سياست خارجى و امنيت اتحاديه اروپا جويا شد.

                                دبير شوراى عالى امنيت ملى ايران گفت:" در رابطه با مذاكرات، وقتى نقطه‌نظرهاى مختلفى است، طرفين بايد بر اساس منطق مذاكرات صحيح، كار را به جلو ببرند."
                                وى افزود:"ضرورت اقتضا مي‌كند كه دو طرف بپذيرند قبل از بحث انعطاف، منطق مذاكرات، پايه‌ها و مبانى آن را مشخص كنند. وقتى چنين شد، حرف همديگر را خواهيم پذيرفت."
                                لاريجانى تصريح كرد:"در اين چارچوب، ما حرف آنها را مي‌پذيريم و در مقابل، آنان نيز بايد آمادگى پذيرش حرف ما را بر اساس منطق مذاكرات داشته باشند."
                                دبير شوراى عالى امنيت ملى كه صبح پنجشنبه پس از ورود به مادريد با "خوسه لوييس رودريگز زاپاته‌رو" نخست وزير و "ميگل آنخل موراتينوس" وزير امور خارجه اسپانيا درباره برنامه هسته‌اى و تحولات منطقه خاورميانه به تبادل نظر پرداخت، اين مذاكرات را "سازنده" خواند.

                                وى گفت:"اسپانيا از كشورهاى موثر و از دوستان ايران است و علاقه دارد تا براى حل مسائل منطقه از جمله مساله هسته‌اى تلاش كند."
                                لاريجانى در عين حال خاطرنشان كرد كه رايزنيهاى تهران - مادريد در اين زمينه به معناى تغيير در طرفهاى اروپايى مذاكره با ايران (آلمان، فرانسه و انگليس) نيست.

                                وى اظهارداشت:" گفت‌وگوهاى ما با اسپانيا در متن و نه در ابزارها صورت مي‌گيرد."
                                دبير شوراى عالى امنيت ملى همچنين از تلاشهاى"كوفى عنان" دبيركل سازمان ملل متحد و "خاوير سولانا" كميسر امنيت ملى و سياست خارجى اتحاديه اروپا براى حل مساله هسته‌اى از طريق ديپلماتيك و مذاكره تجليل كرد و گفت:"من نقش‌آفرينى آقاى عنان و سولانا را در اين قضيه موثر مي‌بينم و معتقدم در اين شرايط، بايد مذاكرات جدى (براى حل مساله هسته‌اى) صورت گيرد."
                                لاريجانى افزود:"ما از همان روز كه پاسخ بسته كشورهاى ‪ ۱ + ۵(‬شامل پنج كشور عضو دائم شوراى امنيت و آلمان) را داديم، بر آمادگى خود براى انجام مذاكرات جدى تاكيد كرده‌ايم."
                                ايران طبق وعده قبلي، پاسخ اين بسته را ‪ ۲۲‬اگوست - ‪ ۳۱‬مرداد- گذشته به اتحاديه اروپا اعلام كرد اما هنوز كشورهاى اروپايى نظر خود را در اين‌باره بطور رسمى نگفته‌اند.

                                لاريجانى و سولانا قرار است نخستين نشست خود را در اين زمينه روز شنبه- فردا- برگزار كنند.

                                مسئول مذاكرات هسته‌اى كشور گفت:"اكنون تمام تلاش و رايزنيهاى من اين است كه شكل و مدلى براى مذاكرات طراحى كنيم كه در نتيجه آن، نقاط اختلاف كم شود و به يكديگر نزديك شويم."
                                دبير شوراى عالى امنيت ملى در اين مصاحبه كه در آن خبرنگار واحد مركزى خبر نيز حضور داشت، درباره ديدگاه ايران نسبت به پيوستن كشورهاى مختلف اروپايى به مذاكرات هسته‌اى اظهارداشت:"اگر كشورهاى اروپايى خود علاقه‌مند باشند و بخواهند به مذاكرات بپيوندند ما استقبال مي‌كنيم اما اين موضوع به اراده خود آنها بستگى دارد."
                                لاريجانى در بخش ديگرى از سخنانش، ايران را داراى روابطى رو به گسترش با اسپانيا در زمينه‌هاى مختلف اقتصادي، سياسى و فرهنگى خواند و بررسى راههاى تقويت و پيشبرد اين روابط را از ديگر محورهاى مذاكراتش در مادريد بيان كرد.

                                وى قرار است امروز جمعه مادريد را به قصد ديدار با مقامهاى ايتاليايى بسوى رم ترك كند و يك روز بعد با سولانا درباره بسته پيشنهادى گفت‌وگو خواهد كرد.

                                Comment

                                Working...
                                X