Announcement

Collapse
No announcement yet.

Important Political News

Collapse
This is a sticky topic.
X
X
 
  • Filter
  • Time
  • Show
Clear All
new posts

  • دکتر موسی غنی نژاد استاد دانشگاه در ميزگرد نفت و اقتصاد سياسی در سازمان دانش آموختگان ايران گفت: وجود در آمدهای نفتی ابزاری در دست حکومتها چه بعد و چه قبل از انقلاب بوده است و حاکمان از طريق پول نفت اهداف خود را پيش می برند. پيش از انقلاب نيز شاه در پی کارهای پوپوليستی بود مثلا می گفتند تا چند سال ديگر ما از ژاپن و غرب پيشی خواهيم گرفت .

    غنی نژاد با يادآوری يکی از مصاحبه های شاه با يک روزنامه فرانسوی و انتقاد خبرنگار لوموند به شاه در باره وضعيت حقوق بشر در ايران گفت: شاه در جواب اين خبرنگار گفت ما زمانی که در اروپا همه بر روی درخت زندگی می کردند منشور حقوق بشر کوروش را داشتيم و لازم نيست شما به ما درس حقوق بشر دهيد و ما اين دموکراسی شما را قبول نداريم.

    غنی نژاد ادامه داد: امروز ميبينيم که اين حرفها مجددا زده می شود و اصلا اين گفتمان بعد از 30 سال قديمی نشده استو اينها همه به دليل در آمد بالای نفت است. و تا اين در امد و نحوه توزيع آن وجود دارد اين گفتمان هم ادامه خواهد داشت.

    غنی نژاد گفت: اقتصاد دانانی که برنامه سوم را نوشتند می خواستند در آمد های نفتی را در يک حساب ارزی ذخيره کنند تا دولت برای بودجه جاری خود از آن استفاده نکند. مثلا در نروژ در آمد نفتی داخل بودجه دولت نمی شود و در يک حساب ارزی ذخيره می شود و بعدا در خارج از نروژ سرمايه گذاری می شود.

    غنی نژاد ادامه داد: اما همان دولت و مجلسی که اين صندوق را تصويب کرد، خود به سراغش رفت و با تبصره سازی از حساب برداشت کرد. و مجلس هفتم و دولت بعدی هم برداشت از اين حساب را ادامه داد. در حاليکه مطابق با قانون سوم برنامه توسعه هرگونه برداشت از اين حساب برای مصارف عمرانی و جاری ممنوع شده بود. اما وسوسه دولتمردان برای برداشت از اين حساب مانع اجرايی شدن اين موضوع شد.

    در ادامه اين نشست عباس عبدی با اشاره به مصاحبه نقل شده از شاه توسط دکتر غنی نژاد گفت: بعدها وقتی ژيسگاردستن به ايران امد و اين مسئله مطرح شد گفته شد که هرگاه در ايران مسئله عبور و مرور و ترافيک حل شود امکان توسعه هم ايجاد خواهد شد.

    عبدی در ادامه با اشاره به تشکيل حساب ارزی گفت: من در همان زمان ايجاد اين حساب هم با آن مخالف بودم و مخالفت من به دليل بد بودن اين تصميم نبود بلکه به اين دليل بود که ما در برنامهريزی بايد به اجرايی بودن تصميماتمان هم بينديشيم.
    عبذی ادامه داد: وقتی خود مجلس و دولت قبلی به تصميمشان پايبند نبودندو وقتی در مملکت ما در صورت لزوم قانون زير پا گذاشته می شود چه برسد به اينکه با تصويب يک ماده يا تبصره بتوان قانون را تغيير داد، مشخص بود که اين طرح اجرايی نخواهد شد. مثلا در ماجرای برف رشت آيا امکان داشت که دولت جلوی افکار عمومی برای عدم برداشت از حساب برای کمک به مردم رابگيرد؟

    عبدی مشکل ديگر را قدرتمند نبودن دولت دانست و گفت: دولت قدرتمند بايد در صورت لزوم در برابر افکار عمومی بايستد. عبدی با اشاره به يارانه سوخت گفت: امروز ديگر با هيچ رمل و اسطرلابی نميتوان يارانه کلان سوخت را توجيه کرد.

    عبدی با تاکيد دوباره بر اينکه حساب ارزی باروتی زير بشکه اصلاحات بود گفت: البته تزريق پول در جامعه هم تبعات ديگری داشت که موسسان صندوق با از خودگذشتگی آن را را نرفتند. اما بايد راهی انديشيده شود که ديگر کسی با شعار نفت بر سر سفره مردم نتواند به حساب ارزی دست بزند.

    عبدی در ادامه گفت: اگر اهل فتوا بودم نفت را حرام اعلام می کردم چرا که نفت عقل حاکمان را زايل می کند و بسياری از سخنان و رفتار عجيبی که اين روزها زده ميشود به دليل مستی ناشی از نفت و زايل شدن عقل است.

    در ادامه دکتر غنی نژاد با تاييد تاثير شرابگونه پول نفت گفت: اين مستی تنها از آن حکومتها نيست بلکه مال مردم نيز هست در ايران سطح مصرف بالاتر از سطح توليد است انسانها بيش از کار مفيدشان در آمد دارند. و ما بيش از شايستگی اقتصاديمان مصرف می کنيم. غنی نزاد با اشاره به واردات 38 ميليون دلاری ايران گفت: اين شکاف تامتوازن در توليد و مصرف سبب طلبکار و متوقع بودن مردم شده است و البته دولتهای پوپوليستی هم به اين موضوع دامن می زنند.

    غنی نژاد ادامه داد: سطح رفاه مردم بايد از در آمد نفتی مستقل باشد و مردم در اين ميان مقصر نيستند مقصر ما روشنفکران اصحاب رسانه و اساتيد دانشگاه و حاکمان هستيم که شکل دهنده افکار عمومی هستيم. بخش بزرگی از اين توهمات ناشی از تلقينات چپ گرايان ايران است که امروز به پوپوليسم رسيده است.

    غني‌‏نژاد، درآمد نفت را يك ابزار دانست كه از آن مي‌‏توان استفاده خوب يا بد داشت.
    وي، با وسوسه‌‏انگيز خواندن درآمد نفت، گفت: عوارض ناشى از اين ابزار به گونه‌‏اى است كه فرد سالم را از بين مي‌‏برد؛ اما فرد آن را احساس نمي‌‏كند و نمي‌‏بيند. به عبارتى مي‌‏توان گفت، همه مست درآمدهاى نفت هستند؛ اما كسى اين مستى و عوارض آن را احساس نمي‌‏كند.
    وي، به عنوان راه‌‏حل پيشنهاد كرد: بايد دست دولت از درآمدهاى نفتى كوتاه شود و اين درآمدها به طور مستقيم بين مردم تقسيم شود چرا که اين نفت و در آمد آن متعلق به مردم است و هيچ کس بهتر از آنها تصميم نخواهد گرفت . دولت شخص ثالثی است که پول مردم را خرج می کند و تحقيقا هم دولتهای ما تاکنون بدترين استفاده را از در امد نفت کرده اند.

    عباس عبدی در ادامه ميزگرد گفت: در ارزيابی که يکی از وزارتخانه ها از نامه ها ی نوشته شده به رييس جمهور در سفر های استانی داشته است مشخص است که تمامی درخواستها درخواست پول است و مشخص نيست اگر دولت خود را نوکر مردم می داند اين چه نوکری است که همه از او پول می خواهند و مگر نوکر به کسی پول می دهد؟ اما فضای تبليغاتی به گونه ای است که همه نوکر شده اند. عبدی ادامه داد در کشورهای قبلی اين دولت است که چشم به دست مردم برای پول دارد. و اگر اين پول نفت در دست مردم باشد ديگر کسی چشم به دست حاکم ندارد و برای پول مرتبا نامه نمی نويسد. و رابطه دولت-ملت منقلب می شود

    عبدی مشکل ديگر را فقر دانست و گفت مخالفان تقسيم مستقيم پول ميان مردم می گويند ما می خواهيم اين پول را ميان فقرا تقسيم کنيم ، اگر اين کار انجام شده بود که بعد از اين همه سال ديگر فقيری وجود نداشت پول نفت نه تنها به شکل مساوی تقسيم نمی شود بلکه به نسبت عکس ثروت توزيع می شود که يارانه بنزين مثال بارز آن است.

    عبدی مورد ديگر را فساد دانست و گفت: فساد در جامعه ما شاخصهای روشنی دارد يکی ديگر ار مدعيات مخالفان تقسيم مستقيم اين است که اين پول بايد سرمايه گذاری شود اما مطالعات نشان می دهد که اين سرمايه گذاريها يا به نتيجه نميرسد و يا به سرمايه گذاری غير مولد تبديل می شود.

    عبدی با اشاره به طرح کروبی برای اختصاص 50 هزارتومان به هر ايرانی گفت: در ان زمان عده ای می گفتند که آيا ما بايد اين پول را به مردم بدهيم تا آن را حيف و ميل کنند؟ عبدی با انتقاد شديد از اين ديدگاه گفت: مردم پولشان را از جانشان بيشتر دوست دارند و خود بهتر از هر کسی می دانند با پولشان چه کنند و بنابر اين پيشنهد دکتر غنی نژاد برای اعطای مستقيم پول به مردم پيشنهاد منطقی است.

    Comment


    • ماسيمو دالما وزير امور خارجه ايتاليا در باره سياست دولت ايتاليا درقبال برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی می گويد من فکر نمی کنم در کوتاه مدت خطری از جانب حکومت ايران جامعه جهانی را تهديد کند. وی در پاسخ به سوال راديو فردا می گويد ما مخالف دستيابی ايران به بمب اتمی هستيم ولی بايد توجه داشت که برپايه بدبينانه ترين گمانه زنی ها در کوتاه مدت خطری متوجه جامعه جهانی نيست. وزير امور خارجه ايتاليا می گويد دولت ايران بارها تکرار کرده است که قصد توليد بمب اتمی را ندارد. وی در مورد پاسخ رسمی جمهوری اسلامی به بسته مشوق های پيشنهادی می گويد بايد مذاکرات را از سر گرفت. دالما روز پيش به روزنامه فرانکفورتر آلگماينه گفت حق ايتاليا است که بعنوان بزرگترين شريک جمهوری اسلامی در مذاکرات هسته ای با ايران حضور داشته باشد. وی همچنين به شبکه اسکای نيوز گفت تحريم اقتصادی ايران زيانی معادل دو سال بودجه دولت ايتاليا را برای اين کشور در پی خواهد داشت

      Comment


      • جمع آورى امضاء براى تغيير قوانين تبعيض آميز ديروز از يكى از خيابان هاى تهران آغاز شد. شروعى كه همگى به هم تبريك گفتند و آرزو كردند بتوانند تا حداكثر دو سال آينده يك ميليون امضاء براى تغيير قوانين تبعض آميز مربوط به زنان و خانواده جمع آورى كنند.
        هر چند به گفته خديجه مقدم ، فعال حوزه زنان جمع آورى يك ميليون امضاء هدف نيست بلكه هدف آموزش و آگاهى زنان و مردان و تغيير قوانين تبعيض آميز است .
        قرار بود عصر يكشنبه پنجم شهريور نشستى در سالن موسسه نيكوكارى رعد در شهرك غرب برگزار شود تا اعضاى "كمپين يك ميليون امضا از اهداف خود بگويند ،اينكه كمپين چگونه و در چه مدت مى خواهد امضاء ها را جمع آورى كند و اصلا روند كار به جه شكل خواهد بود ؟

        اما نيروهاى انتظامى از برگزارى آن ممانعت كردند و درهاى اين موسسه را به روى فعالان زن بسته شد. لغو شدن اين جلسه به معناى پايان آن نبود . چرا كه كارها در همان خيابان با هيجان انجام شد . كتاب‌هاى قانون در ميان جمعيت توزيع شد . كتاب‌هايى به قطع كوچك كه حاوى قوانين نا برابر ميان زنان و مردان است . نام اين كتاب را " تاثير قوانين در زندگى زنان " گذاشته‌اند .
        بيانيه اين مراسم كه در ميان جمعيت توزيع مي‌شد زنى را نشان مي‌داد كه ترازوى عدالت را در دست دارد و مي‌خواهد بگويد ترازوى عدالت جنس زن و مرد نمي‌شناسد و برابرى برايش مهمترين چيز است .

        شهلا انتصارى يكى از فعالان امور زنان و از اعضاى اين كمپين مي‌گويد ": امروز صبح نيروى انتظامى منطقه شهرك غرب به ماگفتند كه اين نشست مجوز ندارد ."
        پس از اين اتفاق هر چقدر برخى از اعضاى كمپين براى آنها توضيح داده بودند كه اين تجمع ،آن هم دريك فضاى بسته غير قانونى نيست ، مسولان نيروى انتظامى آن را غير قانونى پنداشته و حتى تاكيد كردند كه اين تجمع سياسى است .

        انتصارى در اين باره مي‌گويد ": ما به نيروى انتظامى گفتيم اين طرح اصلا سياسى نيست و كارش نشان دادن تاثير قوانين روى زندگى زنان و مردان است و حتى كارشناسانش نيز روانپزشك ، پزشك و مددكار هستند و اين موضوع ربطى به سياست ندارد."

        شيرين عبادى ، برنده جايزه صلح نوبل هم كه در اين جمع حضور داشت در سخنان كوتاهى گفت ": به موجب قانون اساسى هر تجمع مسالمت آميز كه مغاير با مبانى اسلام و نظم عمومى نباشد ، آزاد است . اين نشست هم قرار بود در يك محيط سر بسته برگزار شود و مغاير با اسلام و نظم عمومى هم نيست . اما وزارت كشور و نيروى انتظامى برگزاري‌اش را لغو كردند ."
        به گفته او نيروى انتظامى خلاف قانون اساسى ، خلاف حقوق شهروندى و خلاف ضوابط حجقوق بشر رفتار كرده است ."

        او جمله پايانى اش را رو به حاضران گفت": چون اين تجمع مسالمت آميز است و قصد مقابله با نيروى انتظامى را نداريم ، ماهمين‌جا امضاء‌ها را جمع مي‌كنيم و بعد هم متفرق مي‌شويم."

        كمى انطرفتر عده‌اى دور ناصر زرافشان حلقه زده بودند . حقوق دانى كه به تغيير قوانين تبعيض آميز اعتقاد دارد . او طرح فعاليت كمپين را براى جمع آورى يك ميليون امضاء مهم مي‌داند اما عملى كردنش را مهمتر .

        به اعتقاد زرافشان برنامه‌هاى اين چنينى نبايد در سطح باقى بماند . بايد در لايه‌هاى زيرين جامعه نفوذ كنند . در غير اين صورت به راحتى مهار خواهند شد . او روشن كردن پستوى ذهن زنان در طبقات پائين را مهمترين گام طرح ذكر مي‌كند .

        در جهره دختران و زنانى كه در كمپين فعال هستند ، شور جمع آورى امضاء و نيز جذب همكارى ‌هاى داوطلبانه مشاهده مي‌شود .

        يكى از اين دختران با آرامش به زنان خانه‌دارى كه اتفاقى از خيابان پيروزان جنوبى رد مي‌شوند ، توضيح مي‌دهد كه اين كمپين هدفش چيست .
        ديگرى نيز بيانيه را مرور مي‌كند . در اين بيانيه اهداف كمپين توضيح داده شده است . اينكه اين كمپين مبنايى براى مشاركت جمعى بخش‌هاى وسيعى از شهروندان براى تغيرات مثبت اجتماعى و رسيدن به هدفى معين و مشروع را شكل مي‌بخشد .
        همچنين يكى از هدف‌هاى مهم اين حركت آشنايى و گفت و گوى رو در رو مدافعان حقوق برابر با گروهاى مختلف زنان و شهروندان در سطح گسترده و افزايش آگاهى و حساسيت شهروندان از نا برابري‌هاى حقوقى است .
        اساس اين طرح اعتقاد به آموزش و آگاهى زنان و آموختن فعاليت‌هاى جمعى دمكراتيك و اصلاحات از پائين ، از درون جامعه مدنى و نه از بالاست .
        در اين بيانيه در باره كميته‌هاى كمپين توضيحاتى داده شده و تاكيد كرده كه حداقل سن امضاء كنندگان 18 سال است .

        Comment


        • ياداشت شريعتمداری
          چه كسى متهم است ؟! ( يادداشت روز )
          ,جريانى در چارچوب يك فرقه سازمان يافته پا به عرصه گذاشته تا مجلس خبرگان را در قبضه خود نگه دارد... اين جريان، جريان آقاى مصباح يزدى است كه ممكن است كسانى گمان كنند كه چون اين فرقه پايگاه مردمى ندارد نمى تواند خطرى براى نظام باشد، اما نظر من غير از اين است، جريانى كه انديشه انجمن حجتيه داشته باشد همواره خطرى براى مردم و نظام است...,
          مطلب فوق بخشى از اظهارات آقاى على اكبر محتشمى پور در نشست شاخه جوانان حزب اعتماد ملى است كه درباره آن گفتنى هايى هست. اگرچه بخش ديگرى از سخنان ايشان در نقد مدعيان اصلاحات و حمايت از فلسطين درخور تقدير است.
          1-نقد مواضع سياسى آيت الله مصباح و هر شخصيت ديگرى كه دستى در سياست دارد، حق طبيعى و قانونى آقاى محتشمى پور و ديگر شهروندان است و به يقين آيت الله مصباح نيز انتظار ندارند مواضع سياسى ايشان نقد نشود. نگارنده نيز ضمن احترام فراوانى كه براى آيت الله مصباح قائل است و ايشان را دانشمندى فرهيخته و كم نظير و موهبتى الهى در نظام اسلامى تلقى مى كند، نسبت به برخى از مواضع سياسى ايشان انتقادهايى داشته و با صراحت بيان كرده است. اما اظهارات آقاى محتشمى پور عليه آقاى مصباح را اولاً؛ نمى توان نقد سياسى دانست زيرا ابتدايى ترين ويژگى نقد، ارائه دليل است كه اظهارات ايشان از اين ويژگى خالى است.
          آقاى محتشمى پور در اظهارات خود- مانند بسيارى از موارد ديگر- يك طرفه به قاضى رفته و آيت الله مصباح يزدى را با چند اتهام ناروا نواخته اند بى آنكه براى ادعاى خود نيازى به ارائه سند، دليل و يا حداقل، شاهد و قرينه اى احساس كنند.
          از جمله اينكه؛
          2- ادعا كرده اند كه آيت الله مصباح يزدى داراى انديشه انجمن حجتيه است! و اما، اصلى ترين محور انديشه انجمن حجتيه، ,جدايى دين از سياست است, بنابراين بايد از آقاى محتشمى پرسيد انديشمندى كه دهها كتاب، صدها سخنرانى و صدها مقاله علمى درباره ضرورت تشكيل حكومت اسلامى دارد و طى 50سال گذشته به گواهى آثار مكتوب، سخنان مضبوط و درس هاى ثبت شده در حوزه هاى علميه و دانشگاهها، ,جدايى دين از سياست, را يك انحراف فكرى دانسته و به روش علمى و مستند اثبات كرده است كه اين ديدگاه انحرافى از سوى قدرت هاى استكبارى ترويج شده و مى شود و به همين علت از سوى رژيم شاه زندانى و شكنجه شده است و... چگونه مى تواند انديشه انجمن حجتيه داشته باشد؟!
          سران انجمن حجتيه از مخالفان سرسخت امام راحل(ره) بودند و اين در حالى است كه آيت الله مصباح يزدى اولاً؛ از شاگردان برجسته امام(ره) بوده اند، ثانياً؛ در تمامى مبارزات ضد استبدادى و ضد استعمارى امام(ره) در ركاب ايشان حاضر بوده اند، ثالثاً؛ از اولين مجتهدانى بودند كه به صورت مكتوب و در فضاى خفقان و سياه سالهاى قبل از پيروزى انقلاب مرجعيت حضرت امام(ره) و اعلميت ايشان را تاييد كردند و امضاى وى پاى تمامى اعلاميه هاى حمايت از امام و مخالفت با رژيم ستمشاهى ديده مى شود و طى سالهاى بعد از پيروزى انقلاب بيشترين تلاش را براى اثبات حقانيت نظام جمهورى اسلامى ايران داشته اند تا آنجا كه مباحث علمى ايشان درباره ,جمهوريت, به عنوان بهترين مدل براى حكومت اسلامى هنوز هم از دقيق ترين، علمى ترين و مستندترين آثار مورد مراجعه در حوزه هاى علميه و دانشگاههاست و...
          حالا نوبت آقاى محتشمى است كه بفرمايند كدام يك از دوستان هم حزب و گروه ايشان در مخالفت با دكترين انحرافى ,جدايى دين از سياست, و افشاى اين تز استعماري، -با عرض پوزش- به گرد پاى آقاى مصباح مى رسند؟ سوابق آيت الله مصباح در اين زمينه به گواهى اسناد موجود كاملاً روشن است، اما اگر آقاى محتشمى و دوستان هم حزب و گروه ايشان فقط اندكى از اين سوابق درخشان را در كارنامه خود دارند، بفرمايند ارائه كنند... و متاسفانه ندارند...
          3- آقاى محتشمى ظاهراً فراموش كرده اند كه طى 8سال گذشته چگونه با تمام توان- و البته ناخواسته و از روى خامى و كم اطلاعى- در خدمت انجمن حجتيه و دشمنان تابلودار امام راحل(ره) بوده اند؟ آقاى محتشمى نبايد از اين سخن حق برآشوبند، چرا كه اين سخن مانند ادعاى ايشان عليه آيت الله مصباح، بى اساس نيست و با مستندات و دلايل غيرقابل انكارى همراه است.
          بايد از آقاى محتشمى پور سؤال شود نظرشان درباره اين ادعاها كه درپى خواهد آمد چيست؟!
          ,وظيفه دين و دينداران حكومت كردن نيست!,، ,اسلام روشى براى حكومت كردن ندارد!,، ,حكومت دينى مانع رشد علمى مردم و پيشرفت جامعه است!,، ,نظام اسلامى نيز مانند سلطنت مطلقه محمدرضا شاهى است و با اصلاحات و مدرنيته منافات دارد!,، ,تركيب جمهورى اسلامى يك تركيب التقاطى است و نبايد در دام اين تفكر التقاطى افتاد!,، ,تفكر شيعه موجب انحطاط مملكت ما و مانع دموكراسى است!,، ,حكومت بايد از حيث ايدئولوژى خنثى باشد!,، ,قوانين اسلامى متعلق به 14 قرن قبل است و جوابگوى جامعه امروزى نيست!,، ,انقلاب اسلامى ايران شبيه استبداد قجرى است!, و...
          آيا جناب محتشمى فراموش كرده اند ,نظرات, شرم آور فوق را كه فقط مشتى از خروارها و اندكى از بسيارهاست طى 8 سال گذشته از طريق مطبوعات تحت حمايت جناح خويش در جامعه تبليغ كرده اند؟ اگر فراموش كرده اند- كه نكرده اند- يك بار ديگر به اين اسناد مراجعه كنند تا خود اعتراف بفرمايند آنچه جناح ائتلافى ايشان طى 8 سال حاكميت خود عليه اسلام، انقلاب، امام و جمهورى اسلامى گفته اند و نوشته اند، پدر جد انجمن حجتيه هم جرات بيان آن را نداشته است. آيا غير از اين است؟!
          فعاليت هاى تخريبى هم جبهه اى هاى سياسى آقاى محتشمى عليه نظام اسلامى و تلاش براى ترويج جدايى دين از سياست، پنهان نبود كه آقاى محتشمى و دوستان ايشان توان انكار آن را داشته باشند، بنابراين سؤال اين است كه اگر آقايان طرفدار انجمن حجتيه نبوده اند چرا در مقابل اين همه پلشتى و دشمنى با اسلام و امام و نظام كمترين اعتراضى نكرده اند؟! مگر در برابر چشم ها و گوش هاى آنان دوستان هم حزب و گروهشان اعلام نكردند كه راه امام بايد به موزه تاريخ سپرده شود؟! مگر آشكارا نگفتند و ننوشتند كه شهادت امام حسين (ع) نتيجه خشونت طلبى جدش- رسول خدا (ص)- در صدر اسلام بوده است. چرا آقايان نه فقط كمترين اعتراضى نكردند، بلكه نشستند و برخاستند و مصاحبه و سخنرانى كردند و از آنان آشكارا حمايت فرمودند؟! گفتنى است كه در همان حال آيت الله مصباح سلسله مباحث نظر سياسى اسلام را در نماز جمعه مطرح مى كردند و از سوى جبهه ياد شده و راديوهاى بيگانه بيشترين ناسزاها را متحمل مى شدند.
          4- آقاى محتشمى پور در سخنان خود به جبهه اصلاحات نيز اعتراض كرده و گفته است ,ما در جمع اصلاح طلبان فرقه اى داشتيم كه معادل آن فرقه مصباحيه محسوب مى شود كه آنها مخالف جمهوريت نظام هستند همانطور كه مردم از فرقه مصباحيه كه آنان را در خدمت اهداف خود قرار داده است منزجرند با اين تفكر در جبهه اصلاحات هم مخالفند زيرا انديشه هاى اسلامى در عمق جان مردم است و نمى توان مردم را از باورهاى خود جدا ساخت...,
          اگرچه هنوز هم آقاى محتشمى- همانگونه كه ملاحظه مى شود- در انتقاد از اصلاح طلبانى كه به دشمنى با اسلام و نظام برخاسته بودند با كنايه و محافظه كارانه سخن مى گويد ولى مى پذيريم كه به آنها انتقاد كرده است و اين انتقاد را قابل تقدير مى دانيم اما سؤال اين است كه حالا چرا؟!
          چرا در آن هنگامه كه دوستان هم جناح ايشان عليه اسلام و امام و نظام آنگونه وقيحانه و آشكار تاخت و تاز مى كردند، ساكت بوديد؟! سكوت 8 ساله آقاى محتشمى در آن هنگام و انتقاد محافظه كارانه ايشان در حال حاضر، اين توهم را دامن مى زند كه آقاى محتشمى آن گاه كه هم حزبى ها و هم جبهه اى هاى خودرا در قدرت مى ديد، حمايت از امام و انقلاب را به مصلحت نمى ديد و در مقايسه ميان دفاع از امام و انقلاب و اعتراض به دوستان هم حزبي، دومى را ترجيح مى داد و اما، اكنون كه بساط قدرت آنان برچيده شده است اعتراض به پلشتى و نظرات شرم آور آنها را خالى از اشكال و بى خطر مى دانند!!... انشاءالله اينگونه نباشد و آقاى محتشمى واقعا از همراهى 8 ساله خود با آن جماعت پشيمان شده باشد ولى در هر دو حالت نتيجه يكسان است و آن، اين كه وى و برخى از دوستانشان طى 8 سال گذشته- ناخودآگاه- آب به آسياب دشمنان اسلام و امام ريخته اند و اكنون به جاى عذرخواهى از مردم و امام، ياران حضرت امام (ره) را به باد تهمت و افتراء مى گيرند.
          5- نگارنده ترديدى ندارد كه آقاى محتشمى پور از دلسوزان اسلام و انقلاب است ولى كم نبوده و نيستند افراد دلسوزى كه به هر علت- از جمله بى تدبيرى و نداشتن شناخت و مطالعه لازم- ناخواسته به دام دشمنان افتاده اند. آقاى محتشمى از يك سو به انجمن حجتيه مى تازند و در همان حال دانشمندى را كه امان انجمن حجتيه و دشمنان امام و انقلاب را بريده است به باد تهمت و افتراء مى گيرند اين تناقض تنها مى تواند از دو احتمال زير ريشه گرفته باشد.
          اول؛ كم اطلاعى و عدم شناخت دينى و سياسى آقاى محتشمى كه باعث شده انجمن حجتيه و حاميان بيرونى اين گروه انحرافى از وى براى انتقام از آيت الله مصباح سوءاستفاده كنند. و دوم؛ اين كه آقاى محتشمى- خداى نخواسته- به انجمن حجتيه دلبستگى داشته باشد!!... به يقين حالت دوم مردود است و حالت اول قابل قبول به نظر مى رسد، اگرچه تاسف آور نيز هست.
          6- آقاى محتشمى از آيت الله مصباح و شاگردان ايشان به عنوان يك ,فرقه,! ياد كرده اند و باز هم مثل هميشه توضيح نداده اند كه چرا؟! زيرا ,فرقه, به گروهى اطلاق مى شود كه در مبانى يك دين يا مذهب از پيروان آن دين و مذهب فاصله گرفته و عقيده اى متفاوت با آنان داشته باشند. بنابراين بايد پرسيد؛ آيا آيت الله مصباح كه به گواهى اسناد و آثار غيرقابل انكار بيش از 50 سال از عمر خويش را در تبيين علمى و فقهى اسلام ناب محمدى (ص) صرف كرده اند- هرچند برخى سلايق سياسى قابل نقد داشته باشند- يك فرقه محسوب مى شوند يا كسانى كه حداقل طى 8 سال در يك جبهه با دشمنان اسلام و انقلاب و امام همراه بوده و در مقابل ياوه گويى هاى آنان دم برنياورده اند؟!
          7- و بالاخره، اين رشته اگرچه سر دراز دارد و گفتنى هاى فراوان ديگرى هست كه ناگفته مانده است ولى بايد از آقاى محتشمى پور و دوستان ايشان خواست مراقب فريب دشمنان تابلودار اسلام و امام (ره) باشند و به بهانه اختلاف سليقه هاى سياسي، مورد سوءاستفاده آنان قرار نگيرند... و بايد از زبان سعدى به آنان گفت؛
          به قول دشمن ،پيمان دوست بگسستى
          ببين كه از كه بريدى و با كه پيوستي؟!

          Comment


          • اسدالله بادامچيان
            درشتاب برای پرونده سازی
            مقولات اجتماعی را قاطی كرده!





            اسدالله بادامچیان قائم مقام دبیرکل موتلفه اسلامی با خبرگزاری ایسنا در تهران یک مصاحبه جدید کرده است. این مصاحبه بر محور کنگره اخیر جبهه مشارکت و تغییر دبیرکل این جبهه دور می زند. تمام کوشش بادامچیان در این مصاحبه ایجاد تفرقه در درون رهبری مشارکت است و انداختن یک عده به جان عده ای دیگر، پیش از آنکه حاکمیت به جان همه شان بیفتد!

            بخوانید:

            «1- بنده به گسترش تحزب در كشور از هر نوع سليقه كه در چارچوب حاكميت نظام جمهوری اسلامي باشد اعتقاد دارم.

            2- دبيركل سابق مشاركت، در سخنانش در كنگره، « حاكميت » را زير سوال برد، شايد او متوجه نبوده كه واژه‌ها و مفاهيم « حاكميت »‌، «دولت» تفاوت دارند. دولت به مجموعه قوه مجريه مي ‌گويند، « حكومت»‌ به مجموعه سه قوه و دستگاه‌ها و نهادهای اداره كننده حكومت مي‌گويند و حاكميت ، به كل نظام اطلاق مي ‌شود. بنابراين وقتي آقای محمدرضا خاتمي واژه حاكميت را مطرح مي ‌كند و عليه آن موضع‌ گيری مي ‌نمايد حاكميت نظام جمهوری اسلامي را زير سوال برده است. همين طرز تفكر و ديدگاه دبيركل سابق و همفكرانش در مشاركت بود كه شعار اصلاحات را ملكوك كرد و بوش و بلر و رايس و رامسفلد را به حمايت از اصلاح طلبان تشويق نمود و باعث مرگ اصلاحات شد و جمهور مردم را از اصلاحات و اصلاح‌ طلبان جدا كرد.

            اميد است حزب مشاركت در دوران دبيركل جديد راهي ديگر غير از دوران آقای محمدرضا خاتمي را بپيمايد و بتواند خود را از اينگونه عناصری كه احتمال فراوان است كه در آينده به اروپا بروند و يا بگريزند دور نگه دارد.

            من احتمال قوی مي ‌دهم كه بزودی عده‌ای از همين عناصر تند رو افراطي مشاركت از آن حزب با دبير كل جديد جدا شوند، زيرا اولين كسي كه به اظهارات آقای محمدرضا خاتمي پاسخ غير مستقيم داد دبيركل جديد در همان كنگره بود.

            بار ديگر تاكيد دارم كه جريان اصلاحات مورد نظر مشاركت سابق و بقيه مرده است، گرچه عناصر آن جريان زنده‌اند و يكي ديگر از دلايل مرگ اصلاحات كنار رفتن دبيركل سابق است.»

            بادامچیان، در این مصاحبه حرف های دیگری هم در باره جبهه مشارکت و اصلاحات زده است که همگی با همین اهدافی است که در لابلای جملات بالا و نقل شده از او آوردیم و تصور نمی کنیم نیاز به توضیح باشد که او دنبال چه نتیجه گیری از سخنانش است. پاسخ سخنان او را لابد رهبران جبهه مشارکت خواهند داد و ما در مقام پاسخ به او نیستیم. سیب گردی هم که در آسمان حاکمیت یکدست و دولت نیمه نظامی کنونی می گذرد تا برسد به زمین زیاد چرخ خواهد زد. باید دید آن موقع که نظامی ها پوتین روی دُم موتلفه اسلامی گذاشتند و بنیادها و صندوق ها و تعرفه های کلان واردات را پس بدهید، چون بقیه اش را خودمان می خواهیم بخوریم، آقای بادامچیان همینگونه بالای منبر می رود یا برعکس.

            اما، از آنجا که ایشان استاد و یا استادیار دانشگاه است و درباره تاریخ سیاسی و احزاب در ایران درس می دهد و همین نوع نگاه به مسائل اجتماعی را به دانشجویان منتقل می کند و ضمنا از موضع استادی خواسته است پرونده ای علیه محمدرضا خاتمی بعنوان مخالف حاکمیت باز کند، لازم دانستیم چند مقوله ای را که تحت عنوان حاکمیت، حکومت و دولت مطرح کرده تدقیق کنیم. شاید به کار آید!


            این توضیحات برگرفته شده از مقاله بلندی است که زنده یاد ایرج اسکندری در دورانی که دبیر اول حزب توده ایران بوده در مجله دنیا منتشر کرده است. ایرج اسکندری از حقوقدانان برجسته ای ایران بود که در مدارج علمی خود را در فرانسه طی کرده بود. پیش از آنکه دبیر اول حزب توده ایران شود، نماینده دوره چهارم مجلس و برای مدتی کوتاه نیز در کابینه قوام وزیر بود. واژه شناسی سیاسی او زبانزد بود و تصور نمی کنیم آقای بادامچیان – حداقل در خلوت- قصد مقایسه دانش و تجربه خود را با ایشان داشته باشد!


            نظام- حکومت- رژیم


            نظام به نوع و ساختار حاکم بر یک کشور می گویند. مثلا نظام جمهوری، نظام سلطنتی، نظام فئودالی، نظام برداری، نظام سوسیالیستی که هر یک از این اشکال محتوا و سمت گیری طبقاتی مختلف دارند و حتی در یک نظام – مثلا جمهوری و یا سلطنتی و یا حتی در نظام های سوسیالیستی- می توانند رژیم های حاکم دارای تفاوت های مهمی هم با هم داشته باشند.


            حکومت و یا حاکمیت به مجموعه دستگاه و یا آپارات دولتی ( نه صرفا کابینه ای) می گویند که هر سه قوه مقننه، قضائیه و مجریه را در بر می گیرد. در جمهوری اسلامی این آپارات حکومتی بدلیل دو کفه ای بودن ترازوی حکومتی – یعنی نقش سلطنتی ولایت فقیه- وضع کمی دارای پیچیدگی می شود، اما این پیچیدگی عمدتا مربوط به نوع نظام می شود. یعنی دستگاه موازی ولایت فقیه در کنار آپارات حکومتی در حالی که خود در دل حاکمیت است، مقداری در تعارض با نوع نظام است. یعنی وضعیتی معلق میان نظام جمهوری و نظام سلطنتی.


            رژیم به شیوه و روش حکومتی می گویند. یعنی در یک نظام حاکم، ممکن است حاکمیت و یا حکومت متکی به روش دیکتاتوری و سرکوب باشد و یا متعهد به دمکراسی و آزادی ها.
            رژیم ممکن است رژیمی نظامی و کودتائی باشد ( مثل رژیم های نظامی و نوبتی در ترکیه یا یونان و یا پاکستان) و یا رژیمی بر آمده از انتخاب و آراء مردم. ترکیب طبقاتی و سمت گیری اجتماعی- اقتصادی حاکمیت در یک نظام نیز ماهیت و سمت گیری رژیم را مشخص می کند. مثلا رژیم، در حاکمیت نظام جمهوری اسلامی در دوره های مختلف دارای ماهیت های متفاوت اجتماعی- اقتصادی بوده و ترکیب های گوناگون به خود گرفته است. رژیم حکومتی در ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی که آقای بادامچیان و حزب وی "موتلفه اسلامی" از مخالفان سرسخت آن بودند، خواه نا خواه با رژیم حاکمیت معروف به "یکدست" کنونی فاصله ای نجومی داشته و یا رژیم اصلاحی در حاکمیت زیر فشار دوران اصلاحات، روش و عملکردش با رژیم کنونی کاملا متفاوت بوده است.
            بنابراین، تصور می کنیم وقتی از حاکمیت انتقاد می شود، باید حاکمیت یکدست به مفهوم مورد اشاره در بالا و نوع روش و منش آن – رژیم- مورد نظر باشد تا نظام.



            Comment


            • اعتراض نماينده سنندج درمجلس
              حمله به كارگران معترض
              راه حل بحران بيكاری نيست




              نيروهای نظامی و انتظامی به كارگران معترض كارخانه نساجی "پرديس" سنندج حمله كردند. متعاقب اين حمله و اعتراض هائی كه در محل اوج گرفته است نماينده سنندج در مجلس با انتقاد از نوع برخورد نيروهای انتظامی كردستان با كارگران بی دفاع كارخانه نساجی” پرديس" سنندج گفت:

              كارگران گرسنه را مورد حمله قرار دادن، مشكلی را حل نمی‌‏كند و دولت به جای اين گونه اقدامات، بايد در انديشه رفع معضلات كارگران مناطق محرومی چون كردستان باشد.

              وضعيت واحدهای نساجی و ديگر واحدهای صنعتی كردستان مطلوب نيست و خطر بيكاری هزاران كارگر شاغل را تهديد می‌‏كند. كارگرانی كه مشكلاتشان توسط مسئولان مورد رسيدگی قرار نمی‌‏گيرد، چه كنند؟ اگر تجمع و تحصن نكنند، هيچ يك از مسئولان صدای آنان را نمی شنوند.

              برخلاف آمارهای ارائه شده توسط استانداری و اداره كل كار اعتقاد دارم كه ميزان بيكاری در اين استان حدود 25 درصد است و طرح های كوچك زودبازده اشتغالزايی اين استان هم فقط درحد تشكيل پرونده باقی مانده و بانك‌‏ها تاكنون هيچ گونه همكاری با متقاضيان تسهيلات نداشته‌‏اند.

              نتيجه خصوصی سازی های بی ضابطه و واگذاری واحدها به افراد غير متخصص همين است كه شاهديم. بهترين راه برای حل مشكلات كارخانه ها، مالكيت و نظارت دقيق دولت بر واحدهای واگذار شده است.

              وضعيت دو واحد "آهك ديواندره" و "نساجی كردستان" تحت پوشش بنياد مستضعفان نيزدرحال انفجار است. آهك ديواندره بلاتكليف است و 30 كارگر آن سرگردان هستند.


              Comment


              • مسابقه و رقابت در اعلام اخبار اتمی ميان مقامات دولتی و مجلسی
                تركش های خبری خمپاره
                اتمی ايران از زبان مقامات

                در روزهای اخير، رهبر، لاريجانی، باهنر، نايب رئيس كميسيون امنيت و سياست خارجی مجلس، احمدی نژاد، سخنگوی وزارت خارجه، سخنگوی سازمان انرژی اتمی و ... هر كدام يك تركش اتمی را در آستانه پايان مهلت اجرای قطعنامه شورای امنيت سازمان ملل از بدنه اتمی ايران بيرون كشيده اند.





                درآستانه پايان مهلت اجرای قطعنامه شورای امنيت، مبنی بر متوقف شدن غنی سازی اورانيوم و توليد آب سنگين در اراك، اظهارات و خبرسازی های مقامات دولتی و حكومتی درجهت خلاف اين قطعنامه چنان شتاب گرفته كه به يك مسابقه تبديل شده است. گوئی ميان نايب رئيس مجلس، رئيس كميسيون امنيت و سياست خارجی مجلس، رئيس دولت، دبيرشورای امنيت ملی و مقامات پرونده اتمی ايران يك رقابت خبری جريان دارد و هركدام سعی می كنند روی دست ديگری بلند شده و يك فيل جديد هوا كنند! اين مهلت سه روز ديگر تمام می شود و از هم اكنون فشار امريكا به بانك های بين المللی برای تحريم مناسبات بانكی با ايران شدت گرفته است. بانك ها نيز با آگاهی از قطعی بودن تحريم ها، از هم اكنون به استقبال اين تحريم رفته و مناسبات خود با ايران را به نسبت هفته ها و ماه های گذشته تقريبا قطع كرده اند.
                در تهران، علی لاريجانی كه گفته می شود اخيرا نارضائی خود از دخالت های بی وقفه رهبر در پرونده اتمی و بستن دست و پای وی برای مذاكرات را در يك محفل حكومتی اينگونه بيان كرده « اگر می توانستم همه چيز را زمين گذاشته و می رفتم پرتقال فروش می شدم» يك مصاحبه مطبوعاتی كرد. محتوای اين مصاحبه مطبوعاتی همان نظر رهبر بود كه چند روز پيش تحت عنوان "غنی سازی ادامه خواهد يافت" اعلام شد. يعنی همان تصميمی كه در جلسه پرتنش سران نظام با اكثريت آراء گرفته شد و هاشمی رفسنجانی جدی ترين مخالف آن بود و اين مخالفت خود را بصورت كتبی تنظيم و به بايگانی آستانقدس رضوی سپرده است.

                لاريجانی در مصاحبه روز گذشته خود اعلام داشت كه غنی سازی متوقف نخواهد شد. در حقيقت او مهم ترين بند پاسخ به طرح 1+5 و همچنين قطعنامه شورای امنيت را يكجا اعلام كرد!

                سه روز پيش از آن نيز احمدی نژاد به بند بعدی طرح 1+5 و قطعنامه شورای امنيت با افتتاح تاسيسات آب سنگين اراك پاسخ داد.

                در فاصله اين دو، محمدرضا باهنر نايب رئيس مجلس گام بلند تر را برداشته و اعلام داشت: «ممكن است مردم بخواهند تا سلاح اتمی توليد كنيم!» تهديدی كه حالا امريكا و غرب می تواند روی آن تاكيد كرده و مدعی شود كه رهبران جمهوری اسلامی ممكن است هر لحظه يك چنين تظاهراتی را ترتيب داده و سلاح های اتمی خود را از زير زمين به خيابان آورده و رژه اتمی از برابر رهبر را سازمان بدهند.

                تا اينجا، دراين چند روز، رهبر، رئيس جمهور، دبير شورای امنيت و نايب رئيس مجلس هركدام يك برگ اتمی به زمين زدند، اما ماجرا به همينجا خاتمه نيافت. نايب رئيس كميسيون امنيت ملی و سياست خارجی كه برخلاف اين كميسيون در مجلس ششم نه نگران جنگ است و نه بمباران ايران، در يك مسابقه اعلام خبر اتمی، اعلام داشت غنی سازی از 5ر3 در صد بزودی به 9 در صد می رسد!

                محمد نبی رودكی كه بنام مردم شيراز به مجلس برده شده گفت: بزودی غنی‌‏سازی تا حد 9 درصد برای مصارف صنعتی و صلح‌‏آميز هسته‌‏ای و نيروگاهی خواهد رسيد. البته ما مجاز به ساختن بمب هسته‌‏ای نيستم!

                حميدرضا آصفى سخنگوى وزارت خارجه كه ظاهرا خود وی نيز از نقشی كه دارد خسته شده، در يك دست و پا زدن مجدد، در يك مصاحبه مطبوعاتی داخلی و خارجی جديد گفت: «اتفاق خاصى نيفتاده و آب سنگين ارتباطى به پرونده هسته‌اى ايران ندارد».

                اين درحالی است در قطعنامه شورای امنيت بند متوقف شدن تاسيسات توليد آب سنگين در اراك با صراحت عنوان شده است و ظاهرا آصفی فكر كرده ديگران در باغ نيستند!

                مسابقه خبراتمی وقتی از سطح سخنگوی وزارت خارجه گذشت، به محمد سعيدى معاون امور بين‌الملل سازمان انرژى اتمى نيز رسيد. او نيز گفت: « طراحى يك راكتور اتمی با قدرت ۳۶۰ مگاواتى را در دست داريم».


                Comment


                • سیاست جنگی جمهوری اسلامی
                  در پی جهانگشائی اسلامی است

                  طی هفته های گذشته، این دومین بار است که لازم به نظر می رسد تکرار کنیم: تردیدی در ماهیت مهاجم، جنگ طلب و غارتگر امپریالیسم امریکا و دست دراز آن در منطقه خاورمیانه، یعنی "اسرائیل" نیست. آنچه جای بحث جدی دارد، ماهیت سیاست هائی است که برای مقابله و دفع و رفع خطر باید اتخاذ کرد. خطری که از ماهیت عملیات خود ساخته 11 سپتامبر بر می خیزد و ما آن را "رایشتاک قرن 21" اعلام کرده و همچنان بر این عقیده ایم.
                  این ماهیت بنظر ما هنوز برای آنها که در جمهوری اسلامی شعار جنگی می دهند ناشناخته باقی مانده است. ما یکبار در ارتباط با جنگ لبنان نوشتیم و اکنون با صراحت بیشتری درارتباط با سیاست های حاکمیت جمهوری اسلامی می خواهیم بنویسیم.
                  پیرامون جنگ لبنان، نظر ما این بود و همچنان هست، که آنچه روی داد فاجعه ای بود که باید از همه امکانات و درایت ها بهره گرفته می شد تا از وقوع آن جلوگیری شود. این که طراحان و مدافعان سیاست جنگی در جمهوری اسلامی چه تعبیر و تفسیری از آن جنگ دارند و فاجعه را نقد کرده و در جیب پیروزی گذاشته اند به خودشان مربوط است، اما حرف و نتیجه گیری ما از آن جنگ چیز دیگری است. ما اعتقاد داریم بمباران وسیع لبنان توسط اسرائیل خسارات و ویرانی را از خود باقی گذاشت که مطابق برآوردهای اولیه از 10 میلیارد دلار می گذرد و کشوری را که درآمد آن عمدتا به توریسم وابسته است، برای 10 سال به عقب باز گرداند

                  Comment


                  • مصاحبه غافلگیر کننده رهبر حزب الله لبنان

                    اگر می دانستم به لبنان حمله می شود

                    با گروگان گیری موافقت نمی کردم




                    سيد حسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان، در یک اظهار نظر غافلگیر کننده، به شبکه تلویزیونی المنار در لبنان گفت:

                    اگر می دانستم گروگان گرفتن دو سرباز اسرائيلی به جنگی 34 روزه منجر می شود، با چنين کاری موافقت نمی کردم. اگر حالا از من بپرسيد: اگر 11 ژوئيه بود و يک درصد احتمال می داديم که ربودن دو سرباز اسرائيلی به جنگی شبيه اين جنگی که رخ داد منجر خواهد شد، آيا باز هم عمليات گروگانگيری را انجام می داديم؟ پاسخ من اين است که نه؛ قطعا نه؛ هم به دلايل انسانی و اخلاقي، هم به دلايل امنيتي، نظامی و سياسی."

                    نصرالله پیش بینی کرد: نه نيروهای تحت فرمان وی و نه طرف اسرائيلی 'به سمت دور دوم' درگيری حرکت نمی کنند. طی 34 روز درگيری ميان حزب الله و ارتش اسرائيل، بيش از 1000 لبنانی جان باختند و بر اثر حملات هوايی اسرائيل بخش های وسيعی از جنوب لبنان به ويرانه تبديل شد.

                    اظهارات جدید نصرالله خلاف آن نظراتی است که در جریان جنگ اعلام داشته و به پیروی از رهبر جمهوری اسلامی مدعی شد که با گروگان گرفتن دو سرباز اسرائیلی توطئه بزرگ امریکا و اسرائیل خنثی شد!


                    Comment


                    • اين مراسم شب گذشته از كانال 2 پخش شد
                      بنام فردوسی و با سرودی از شاهنامه
                      14 دانشمند اتمی ايران تجليل شدند




                      شبكه 2 سيمای جمهوری اسلامی شب گذشته برنامه های عادی خود را قطع كرد و برنامه تبليغاتی تجليل از دانشمندان و محققان اتمی ايران را پخش كرد. مراسم با ياری گرفتن از اشعار شاهنامه فردوسی و سرودی كه بر مبنای يكی از بخش های شاهنامه تنظيم شده و اجرا شد آغاز شد. رقص های اسلامی با لباس های ويژه و تكان دادن پرچم ايران بدست يك آقای موبلند و با لباس بلند و لباده گونه كه بيشتر شبيه حضرت مسيح بود، بخش هائی از اين مراسم بود. نشان افتخار دولتی به 14 نفر از دانشمندان انرژی هسته ای اهدا شد. اين افراد نشان افتخار گرفتند:

                      خانم كيا، جواد كريمی، خسروانی، حاجی امينی، عباس رسولی، فلاحی، امير علائی، هوشنگ نوذری، مرتضی بهداد، آقازاده، دكتر محمد قنادی، زرنشان، جعفر محمدی، صولت ثنا.


                      Comment


                      • نگاهی به مصاحبه دبيركل نهضت آزادی ايران
                        دولت غير پاسخگو
                        فرزند مشروع قدرت غير پاسخگو




                        دكتر ابراهيم يزدی دبيركل نهضت آزادی ايران درمصاحبه كوتاهی بمناسبت هفته دولت و كارنامه يكساله آن گفت:

                        در دولت احمدی‌‏نژاد كه با شعار مهرورزی و عدالت روی كار آمد، آزادی‌‏های اساسی مردم با مشكلات و محدوديت‌‏های متعددی روبرو شد. محدوديت‌‏ها به حدی است كه حتی سخنگوی دولت به طور رسمی و علنی به دادستان نامه می‌‏نويسد كه بايد با روزنامه‌‏هايی كه از دولت انتقاد می‌‏كنند، مقابله شود. شاهد افزايش فشارها عليه روزنامه‌‏ها و روزنامه‌‏نگاران احزاب و حتی تشكل‌‏های دانشگاهی هستيم. در سطح دانشگاهی اجازه فعاليت به انجمن‌‏های اسلامی نمی‌‏دهند و به دلايل مختلف از برگزاری انتخابات آنها جلوگيری می‌‏كنند.

                        حتی احزابی كه درون حاكميت بوده‌‏اند، اعضای آنها نماينده مجلس و عضو هيات رييسه مجلس بوده‌‏اند و حزب رسمی با مجوز رسمی هستند، از داشتن روزنامه محرومند و حتی انتشار بولتن داخلی آن با تهديد مواجه است.

                        حتی در يك سال اخير شاهد بوديم كسانی در زندان به دليل اعتراض به وضعيتشان اعتصاب غذا می‌‏كنند و در اثر اين اعتصاب می‌‏ميرند اما هيچ‌‏كس پاسخگوی اين مساله نيست.

                        برنامه دولت احمدی‌‏نژاد در زمينه آزادی‌‏های سياسی حتی در چارچوب همين قانون اساسی قابل قبول نيست.

                        در يك سال اخير نه تنها تورم كاهش نيافته است بلكه هيچ علامتی از رشد صنعت هم به چشم نمی‌‏خورد. درآمد نفت نيز صرف بيكاران نشده است، بلكه صرف واردات ميوه، گوشت، برنج و اين جور كالاها شده است. اين خردمندانه نيست كه درآمد نفت به جای اينكه سرمايه ملی شود، صرف واردات كالاهای مصرفی شود.

                        در ارتباط با سياست خارجی دولت يزدی گفت: يك دولت بايد در عرصه بين‌‏الملل در چارچوب منافع ملی‌‏اش عمل كند. در دنيا دوست و دشمن دائم وجود دارد، سياست خارجی بايد به گونه‌‏ای باشد كه دشمن بالفعل را منفعل كند و حتی دشمن را به مخالف و سپس دوست تبديل كند، نه اينكه كاری كند كه وقتی آمريكا بحرانی برای آن ايجاد می‌‏كند، حتی كشورهای دوستی مثل روسيه، چين و هند از آن حمايت نكنند.


                        Comment


                        • نيروهای امنيتی و انتظامی از برگزاری سمينار معرفی طرح جمع آوری يك ميليون امضا جهت تغيير قوانين تبعيض عليه زنان جلوگيری كردند. اداره اماكن نيروی انتظامی كه معلوم نيست چرا امور امنيتی را هنوز مانند سالهای دولت خاتمی با اين نام انجام می دهد به موسسه رعد ( محل برگزاری مراسم) اطلاع داد كه با انجام اين مراسم مخالف است.
                          بدنبال لغو اين مراسم، حدود 200 تن در برابر محل برگزاری همايش تجمع كردند كه در ميان آنان شيرين عبادی برنده جايزه صلح نوبل، دكتر زر افشان ، فعالان جنبش زنان ، اعضای شورای مركزی دفتر تحكيم وحدت و دانشجويان عضو اين اتحاديه ديده می شدند. ماموران امنيتی حاضر در محل از كسانی كه اجتماع كرده بودند فيلمبرداری كردند.

                          Comment


                          • سئوال 4 نماينده فراكسيون اقليت مجلس
                            در بند 209 زندان اوين
                            چه خبراست كه اجازه بازديد ندادند




                            4 عضور فراكسيون اقليت مجلس درباره دليل جلوگيری از بازديد جمعی از نمايندگان مجلس از بند 209 زندان اوين (وابسته به سپاه و وزارت اطلاعات وامنيت) از محسنی اژه ای وزير اطلاعات و امنيت دولت احمدی نژاد سئوال كردند. اين سئوال كه قرار است در كميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس مطرح شود، اين مضمون را دارد:

                            «مبنای نقض و عدم رعايت برخی از بندهای ماده واحده قانون در احترام به آزادی‌های مشروع و حفظ حقوق شهروندی در مواجهه با بعضی از زندانيان و نيز مخالفت با بازديد جمعی از نمايندگان از بند 209 اوين چيست؟"

                            اكبر اعلمی نماينده‌ تبريز، اسكو و آذرشهر، اسماعيل گرامی‌مقدم نماينده‌ بجنورد، محمدرضا تابش نماينده‌ اردكان و ولی‌الله شجاع‌پوريان نماينده‌ بهبهان سئوال بالا را طرح كرده اند و قرار است محسنی‌اژه‌ای وزير اطلاعات در كميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس حاضر شده و پاسخ بدهد.

                            رياست كميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس با علاء الدين بروجردی معاون سابق وزارت خارجه جمهوری اسلامی و از مخالفان سرسخت سياست خاتمی در افشای قتل های زنجيره ای، بركناری دری نجف آبادی از راس وزارت اطلاعات و امنيت و پاكسازی های انجام شده در وزارت اطلاعات است.

                            سئوال كنندگان در سئوال خود از وزير اطلاعات و امنيت پرسيده اند:

                            در ديدار با برخی زندانيان مشخص شد كه در بند 209 اين زندان برخی از بندهای ماده واحده قانون احترام به آزادی‌های مشروع و حفظ حقوق شهروندی توسط مأموران اطلاعات نقض می‌شود، چرا؟

                            پس از تماس‌های مكرر با معاونت پارلمانی وزارت اطلاعات جهت بازديد از بند 209 اوين، علی‌رغم هماهنگی‌های به عمل آمده بازديد نمايندگان مجلس از بند 209 ميسر نگرديد، پاسخ بفرمائيد مبنای قانونی اين عدم همكاری چه بوده است؟


                            Comment


                            • Three people have been killed and at least 20 others have been injured in a blast at a resort in southern Turkey.
                              The explosion happened close to shops and restaurants in the heart of the popular Mediterranean city of Antalya.

                              The blast came hours after three bombs hit another coastal resort, Marmaris, injuring at least 21 people. Another blast in Istanbul wounded six people.

                              The Turkish economy is heavily reliant on tourism, which Kurdish separatists have repeatedly threatened to target.

                              The cause of the blast in Antalya is not yet known, but the authorities were said to be looking for two suspects.

                              Meanwhile, a Kurdish militant group with links to the banned separatist Kurdistan Workers Party (PKK) has claimed responsibility for Sunday's blasts in Marmaris and Istanbul.

                              "We had warned before, Turkey is not a safe country. Tourists should not come to Turkey," the Kurdistan Freedom Falcons (Tak) said on its website.

                              Nervous atmosphere

                              The explosion happened in a busy shopping area in Antalya in the late afternoon.

                              Police spokesman Akif Aktug said the blast occurred between two mopeds parked in front of a municipal building, according to Turkish news agency Anatolia.

                              ATTACKS IN TURKEY

                              27 August: 21 injured in three blasts in Marmaris
                              27 August: Six wounded in blast in Istanbul
                              25 June: 4 killed, 25 injured in southern resort of Antalya
                              16 April: 31 injured in Ba***koy district of Istanbul
                              31 March: 1 killed, 13 injured in Istanbul's Kocamustafapasa district
                              9 February: 1 killed, 16 injured at internet cafe in Istanbul's Bayrampasa district
                              18 November: One killed and 11 injured in the Beylikduzu district of Istanbul


                              In pictures: Turkey blasts
                              Turkey bomb blasts timeline

                              The force of the blast ripped off the building's facade, badly damaged nearby shops and restaurants and sparked a fire.

                              Glass and shrapnel was sent flying into nearby passers-by.

                              Mr Aktug said 20 people had been wounded, adding that this number did not include those who had suffered light injuries.

                              Two Russians, four Israelis and a Jordanian were said to be among the injured, although one government official said they were not among those receiving hospital treatment.

                              One French tourist told the AFP news agency that the wounded were being treated on the spot. Some were bleeding heavily with wounds to the face.

                              The area around the scene was cordoned off as the police investigation got under way.

                              Whatever the cause of the blast, this latest incident has only added to an already nervous atmosphere, the BBC's Sarah Rainsford says.

                              Wave of bombings

                              Most of those injured in Marmaris - including 10 Britons - were on a minibus ferrying local people and holidaymakers along the main street.

                              Istanbul was also hit by a bomb attack on Sunday night, when a roadside device exploded injuring six Turkish nationals.

                              Both Marmaris and Antalya are popular with European and Russian holidaymakers.

                              The attacks are the latest in a wave of similar bombings in Turkey in recent years, blamed on either Kurdish separatists, Islamic militants or left-wing extremists.

                              Four people - including three foreigners - were killed in an explosion in Antalya in June. Initial investigations suggest a gas canister exploded, but doubt was cast over whether it had been an accident.

                              Comment


                              • روساي كميسيون‌هاي امنيت ملي و سياست خارجي مجالس جمهوري اسلامي ايران و اندونزي روز دوشنبه در محل كميسيون اول مجلس نمايندگان اندونزي ديدار و زمينه‌هاي گسترش همكاريهاي دو جانبه را مورد بررسي قرار دادند.

                                به گزارش روز سه‌شنبه سفارت ايران در اندونزي، در اين ديدار كه اعضاي كميسيون اول ( كميسيون دفاعي ، امنيتي و سياست خارجي ) مجلس نمايندگان اندونزي حضور داشتند، " دو سامبواگا" (‪ ( DHEO SAMBUAGA‬رييس اين كميسيون با اشاره به سفر اخير اين كميسيون به جمهوري اسلامي ايران تاكيد كرد كه هيات اندونزيايي طي آن سفر با پيشرفت‌هاي كم نظير جمهوري اسلامي ايران در زمينه‌هاي مختلف علمي بويژه نظامي و دفاعي آشنا شدند.

                                وي اظهار اميدواري كرد روابط خوب فعلي دو كشور در زمينه‌هاي مختلف همچنان گسترش يابد.

                                سامبواگا گفت: مجلس اندونزي نسبت به توسعه روابط همه جانبه با جمهوري اسلامي ايران علاقمند بوده و از آن حمايت مي‌كند.

                                بر اساس اين گزارش، در اين ديدار اعضاي كميسيون اول مجلس اندونزي با مواضع جمهوري اسلامي ايران در خصوص موضوع هسته‌اي آشنا شدند و ضمن ارايه نظرات مثبت خود نسبت به تحولات و توسعه ايران سووالاتي را در زمينه چگونگي گسترش همكاري مطرح كردند كه توسط علاء‌الدين بروجردي پاسخ داده شد.

                                رييس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران با اشاره به سياست‌هاي بلند مدت انرژي در جمهوري اسلامي ايران براي توليد ‪ ۲۲‬هزار مگاوات انرژي هسته‌اي ، عزم كشورش در ادامه استفاده صلح آميز از انرژي هسته‌اي و در عين حال آمادگي كشورمان را براي گسترش مذاكره با كشورهاي ‪۵+۱‬ بر اساس احترام متقابل و شرايط برابر بدون هيچگونه پيش شرط به نحوي كه حقوق جمهوري اسلامي ايران مورد احترام قرار گيرد، مورد تاكيد قرار داد.

                                حقوق و تعهدات جمهوري اسلامي ايران، راههاي شفاف‌سازي ،اعتمادسازي متقابل، همكاريهاي دراز مدت اقتصادي و همكاريهاي بلندمدت امنيتي منطقه‌اي و نقطه نظرات جمهوري اسلامي ايران در مورد خصوصيات يك مذاكره كار امد در چارچوب بين‌المللي و اينكه طرفهاي مذاكره‌كننده داراي اختيارات تصميم‌گيري باشند، بعنوان چارچوب پاسخ جمهوري اسلامي ايران توسط رييس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران به اطلاع طرف اندونزيايي رسيد.

                                سامبواگا بار ديگر حمايت كشورش را از فعاليت‌هاي صلح‌آميز هسته‌اي جمهوري ايران اعلام كرد.

                                رييس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي شامگاه شنبه وارد جاكارتا پايتخت اندونزي شد.

                                "علاء‌الدين بروجردي" در ديدار با مسوولان اندونزيايي آخرين تحولات مربوط به فعاليت‌هاي هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران و پاسخ كشورمان به پيشنهادهاي ارايه شده توسط كشورهاي ‪ ۵ +۱‬را به اطلاع آنان رساند.

                                Comment

                                Working...
                                X