Important Political News

[Rasputin]

دو هفته پس از آنکه طرح آتش بس سازمان ملل به نبردها ميان اسرائيل و گروه لبنانی حزب الله پايان داد، اين گروه پيکارجو اکنون آينده خود را بررسی می کند.
شيخ حسن نصرالله، روز يکشنبه در مصاحبه ای تلويزيونی اذعان کرد که اگر از قبل شدت واکنش اسرائيل را پيشبينی می کرد، هرگز دستور بازداشت دو سرباز اسرائيلی - که نقطه شروع مناقشه بود - را نمی داد.

حزب الله دو هفته قبل اعلام کرد که در مقابل اسرائيل به يک پيروزی تاريخی دست يافته است.

اين گروه به خاطر شکستن "توهم شکست ناپذير بودن اسرائيل" در سراسر جهان عرب مورد ستايش قرار گرفت.

اکنون درحالی که مردم لبنان درحال بررسی ميزان تخريب خانه های خود در بسياری از روستاهای جنوب اين کشور و جنوب بيروت هستند، پرسش های سخت تری طرح می شود.

اکنون می توان در جنوب لبنان روستاييانی را يافت که از عملکرد حزب الله به خاطر تحريک جنگی که باعث اين همه ويرانی شد خشمگين هستند.

حزب الله پس از برقراری آتش بس فورا دست به کار توزيع نقدينه برای بازسازی و تامين هزينه اجاره مسکن کسانی شد که خانه هايشان در جنگ خراب شده است.

خانواده ها مبلغ ده هزار دلار آن هم به شکل اسکناس های نوی صد دلاری دريافت می کنند.

واکنش حزب الله چنان سريع بوده که دولت لبنان و آژانس های امدادرسانی خارجی به سختی می توانند با آن برابری کنند.

اينکه اين وضع باعث افزايش يا کاهش محبوبيت حزب الله نسبت به پيش از جنگ می شود يا نه قابل اندازه گيری نيست.

تاثير بالقوه حزب الله بر بقيه جهان عرب حتی چشمگيرتر بوده است. اين گروه باعث گسترده تر شدن شکاف ميان دولت های عرب متحد غرب و مردم اين کشورها شده است.

به اين ترتيب حزب الله برنامه اصلاحات خاور ميانه که دولت جورج بوش در واشنگتن دنبال می کند را حتی با مشکلات بيشتری مواجه کرده است.

[Rasputin]

در آستانه اتمام ضربالاجل شورای امنيت سازمان ملل به جمهوری اسلامی در باره توقف غنیسازی اورانيوم، بحث تحريم اقتصادی ايران به يکی از موضوعات داغ بينالمللی تبديل شده است.
کارشناسان در باره ميزان موفقيت آمريکا و متحدانش برای وضع تحريمهای بينالمللی عليه ايران از طريق شورای امنيت، هم نظر نيستند و بعضا نظرات متضادی را در اين باره مطرح میکنند.

برخی بر اين عقيدهاند که روسيه و چين به دليل روابط اقتصادی پر سود خود با ايران، حاضر به همراهی با آمريکا برای تحريم اقتصادی ايران نيستند و همين مساله، تصويب هر نوع قطعنامهای را که ناظر بر تحريم اقتصادی ايران باشد در شورای امنيت سازمان ملل با بنبست روبرو خواهد کرد.

کارشناسانی که چنين نظری دارند، پيش از اين نيز احتمال نمیدادند که چين و روسيه در شورای حکام آژانس بينالمللی انرژی اتمی به قطعنامه مربوط به ارجاع پرونده ايران به شورای امنيت و يا قطعنامه ۱۶۹۶ شورای امنيت در باره لزوم توقف غنیسازی اورانيوم در ايران رای مثبت دهند.

در واقع، رفتار روسيه و چين در برابر پرونده هستهای ايران نشان میدهد که اين دو قدرت جهانی، هر چند که پا به پای آمريکا حرکت نمیکنند، اما علاقهای هم به سد کردن فعاليتهای بينالمللی برای توقف غنیسازی اورانيوم در ايران ندارند.

میتوان گفت که روسيه و چين ترجيح میدهند که هر گونه برخورد با برنامه اتمی ايران از طريق سازمان ملل صورت گيرد، تا اين دو قدرت جهانی، از يک سو مانع سياست يکجانبهگرايی آمريکا شوند و از ديگر سو، نفوذ خود بر سير پرونده ايران را تا مراحل پايانی حفظ کنند.

با اين همه، آمريکا و متحدان آن در شورای امنيت برای جلب نظر روسيه و چين، ناچارند درخواست خود را برای وضع تحريمهای شديد عليه ايران تعديل کنند و به فرمول بينابينی که مورد رضايت همه اعضای دائم شورای امنيت باشد، تن در دهند.

برای دستيابی به چنين فرمولی، نياز به رايزنیهای طولانی و چانهزنیهای دشوار بين اعضای شورای امنيت کاملا آشکار است و همين مساله به ايران فرصت خواهد داد تا به ديپلماسی خاص خود مبنی بر ايجاد شکاف در بين اعضای دائم شورای امنيت ادامه دهد.

در حقيقت ديپلماسی هستهای ايران بر تلاش برای جلوگيری از اجماع جهانی بويژه در بين اعضای دائم شورای امنيت در باره برنامه اتمی اين کشور استوار است.

برخی خبرهای تاييد نشده، بيانگر آن است که ايران در پاسخ تفصيلی خود به پيشنهاد کشورهای ۱+۵ (پنج عضو ثابت شورای امنيت به اضافه آلمان) امکان تعليق غنیسازی اورانيوم از طريق مذاکره را رد نکرده است. هر چند که چنين پيشنهادی پاسخ مثبت به درخواست شورای امنيت برای تعليق عمليات غنیسازی اورانيوم، پيش از آغاز مذاکرات، تلقی نمیشود و از همين رو، با مخالفت آمريکا و متحدانش روبرو شده است، اما احتمالا برای ايجاد تزلزل در اراده کشورهايی مانند چين و روسيه که خواهان دادن فرصت بيشتری به ديپلماسی هستند، بیاثر نيست.

به هر حال، ماه آينده ميلادی برای برنامه اتمی ايران، ماه تعيين کنندهای است.

اگر در طول ماه سپتامبر، قطعنامهای مبنی بر تحريم ديپلماتيک و اقتصادی ايران در شورای امنيت صادر شود، ديپلماسی ايران برای شکاف در بين اعضای قدرتمند جامعه بينالمللی بر سر برنامه اتمی اين کشور، آشکارا شکست خورده و ناکام خواهد بود، اما اگر بحث بر سر تحريم ايران چنان به درازا بکشد که آمريکا از اقدام موثر شورای امنيت در برابر ايران نااميد شود و خود به همراه شرکايش، ائتلافی خارج از چارچوب سازمان ملل برای تحريم جمهوری اسلامی تشکيل دهد، در آن صورت میتوان، ديپلماسی ايجاد شکاف را موفق ارزيابی کرد.

در صورت بروز چنين تحولی، جمهوری اسلامی میتواند بر عدم اجماع جهانی عليه خود تاکيد کند، اما واقعيت اين است که مقابله با تحريمهای شديد يک ائتلاف خارج از سازمان ملل به رهبری آمريکا، ممکن است بسيار سختتر از يک تحريم کم شدت از جانب شورای امنيت سازمان ملل باشد.

[Rasputin]

عصر پنجشنبه دوم شهريور ماه فيلمی درباره صادق هدايت به نام گفتگو با سايه ساخته خسرو سينايی در خانه هنرمندان برای مدعوين و علاقمندان نمايش داده شد و پس از آن جلسه پرسش و پاسخی با حضور جهانگير هدايت برادرزاده هدايت، کارگردان فيلم و حبيب احمدزاده پژوهشگر فيلم برگزار شد.
به گفته سينايی فيلم نود دقيقه ای گفتگو با سايه داستانی مستند است. مجموعه آنچه فيلم طرح می کند، در دو موضوع خلاصه می شود: اول کشف تاثيرات سينمای اکسپرسيونيستی به طور خاص بر هدايت و آثار او و دوم يافتن دليلی قابل قبول برای خودکشی او.

بخش نخست در مورد تاثير سينمای اکسپرسيونيستی بر آثار هدايت قطعيت قابل باوری دارد، اما در بخش دوم به نظر می رسد کارگردان و محقق فيلم، آگاهانه از توجه به افکار، اعتقادات و نظرات اجتماعی، ادبی و سياسی هدايت که بيش از پنجاه سال است در باره آنها بحث می شود و اصلی ترين دليل مخالفت با هدايت و ادبيات او است، پرهيز کرده و سعی می کنند چهره ای مورد پسند يک جامعه سنتی، احساساتی، عاشق پيشه و تاحدودی لوس از هدايت ارايه کنند.

به اين بخش تنها به عنوان فرضيه تازه و نه الزاما درست در باره علت يا علل خودکشی هدايت می توان نگاه کرد.

تاثير سينمای اکسپرسيونيستی بر آثار هدايت




در بررسی مراجع تاثير گذار بر هدايت در نوشتن بوف کور نيز فيلم به جستجوی قطعات گلدان راغه، به قطعه سفالی نقاشی شده که در کاوش های باستانی تپه ری به دست آمده به موزه لوور می رسد و کارگردان احتمال می دهد که هدايت آن قطعه را ديده و در بوف کور باز سازی اش کرده است.

اما مهم ترين فصل فيلم بازيابی تاثير عميق سينمای اکسپرسيونيستی اروپا بر آثار هدايت و به ويژه بوف کور است.

پيش از اين در کتاب آشنايی با صادق هدايت نوشته م. فرزانه و چند کتاب ديگر به علاقه هدايت به سينمای اکسپرسيونيستی اشاره شده است. سينايی در فيلم گفتگو با سايه موفق می شود موارد تطبيقی آثار هدايت با صحنه های مشخصی از فيلم های گولم، نوسفراتو و مطب دکتر کاليگاری را کشف کند.

وی در اين باره می گويد: يک عمر در بوف کور نگاه می کردم که نوشته پنجره های خميده مثلثی، بعد وقتی فيلم مطب دکتر کاليگاری را می بينم، متوجه می شوم که پنجره ها خميده و مثلثی اند. در تخت ابونصر می خوانم که با ذغال دور خودش دايره کشيد و اسپند ريخت و دود برخاست. بعد فيلم گولم را نگاه می کنم می بينم طرف با چوب دور خودش دايره می کشد و از آن دايره دود بلند می شود. می نويسد کالسکه از فضای مه آلود گذشت و پير مرد شلاق را کشيد... بعد در فيلم نوسفراتو می بينم فضايی که درشکه در آن حرکت می کند همان فضايی است که هدايت می نويسد. يک پسر 24 ساله در آن زمان به پاريس رفته و اين صحنه ها را در فيلم ها ديده و بر ذهنش تاثير گذاشته است. اصل فيلم اين است که ما تاثير سينما را بر بوف کور هدايت نشان دهيم."

زندگی شخصی هدايت




در بخش های مربوط به زندگی هدايت فيلم سعی بر اثبات دو نظرتازه دارد. نخست بر تاثير خودکشی دوست چينی هدايت در بلژيک بر او تاکيد دارد و بعد با افشای رابطه عاشقانه هدايت با ترز و خيانت ترز به او ( با تاکيد بر آخرين کارت پستال ترز به هدايت که در آن او را گربه ملوس ايرانی من خطاب می کند) و به دليل اينکه در بازگشت به فرانسه او را نمی يابد خودکشی می کند.

ظاهرا قبول مرگ خودخواسته به عنوان يک انتخاب يا يک روش هنوز درجامعه ما، حتی در بخش روشنفکری آن نيز قابل قبول نيست و حتما بايد دليل قابل تعريف و قابل پذيرش عامه مردم برای آن پيدا يا خلق کرد.

فيلم به نرمی سعی در اثبات اين نظريه دارد که هدايت بيست و چند سال بعد از خودکشی دوست چينی اش به تقليد از او مرگ را بر زندگی ترجيح می دهد.

می توان پرسيد ويرجينياوولف، ارنست همينگوی، رابيندرانات تاگور و... تحت تاثير خودکشی کدام دوست، مرگ خودخواسته را برگزيدند؟

در اثبات تاثير ناکامی عشقی هدايت بر خودکشی اش در فيلم به مکاتبات ترز و هدايت، گفته های هدايت به م. فرزانه استناد و بر دو موضوع تاکيد می شود: موضوع نظاره بر خيانت که در داستان های بعد از خودکشی اول هدايت مدام تکرار می شود.

فيلمساز معتقد است تکرار معماگونه اعداد 2 و 4 در بوف کور با کلماتی چون دوقران و يک عباسی، دو درم و چهار پشيز و... اشاره به رابطه دو ساله ( بيست و چهار ماهه ) هدايت و ترز دارد.




موضوع نظاره برخيانت و رديابی آنها از نظر تاريخ نگارش در داستان های هدايت، نکته جذابی به نظر می رسد.

در تاريخ، مذاهب و اسطوره ها تصوير ازلی - ابدی زن پاک و زن بد به دفعات آمده است. مانند اسطوره حوا و ليليت. نکته ای که توجه به آن احتمالا پاسخ منشاء ذهنی تصوير زن لکاته- اثيری بوف کور و مابه ازای بيرونی آن است، تاثير ترز در داستان های هدايت و به ويژه درخلق لکاته بوف کور است که متاسفانه به دليل نوع نگاه فيلمساز ناديده می ماند.

ناديده گرفتن عشق هدايت به مريم فيروز در سال های بعد و تقليل هدايت به يک مرد عاشق پيشه سنتی که سی سال پس از پی بردن به خيانت محبوب جفاکار خودکشی می کند، ساده انگارانه به نظر می رسد.

اما در باره اعداد معماگونه و تاکيد محقق و کارگردان برآن و با توجه به سن هدايت در سفر به اروپا که در بيست و چهارسالگی بوده، متاسفانه توجه کافی به موضوع زمان در بوف کور نشده است.

دکتر محمد صنعتی در ساختارشکنی روان تحليل گرانه بوف کور در کتاب صادق هدايت و هراس از مرگ بعد از پياده کردن اجزای داستان ثابت می کند که بوف کور در دو زمان متفاوت ( زمان رضا شاه و دوران خلافت عمر ) می گذرد و اشاره بوف کور به درم يا درهم واحد پول دوران عمر يکی از نشانه های تغيير و تکرار زمان در داستان است.

فيلم موافقان و مخالفانی دارد، اما اکثر مخالفان در مورد توهين آميز بودن پايان فيلم هم رای اند. در آخر فيلم گفته می شود هدايت با افتادن نخستين سرباز پياده شطرنجش خودکشی کرد.

در حالی که به گفته فيلم اولين سرباز پياده هدايت در بيست و چندسالگی او افتاد، می توان پرسيد آيا واقعا هدايت در پنجاه سالگی به خاطر افتادن اولين پياده اش در ربع قرن پيش قافيه را باخت؟

[Rasputin]

پرتاب شاتل فضايی آتلانتيس که قرار بود روز سه شنبه انجام شود به علت نزديک شدن يک توفان استوايی به ايالت فلوريدا فعلا لغو شده است.
مقام های آژانس فضايی آمريکا، ناسا، می گويند در صورتی که توفان بيش از حد به مرکز فضايی کندی - محل پرتاب - نزديک شود ممکن است مجبور شوند شاتل را از روی سکوی پرتاب پياده کرده و به آشيانه منتقل کنند.

انتظار می رود توفان استوايی ارنستو روز چهارشنبه يا پنجشنبه به سواحل ايالت جنوبی فلوريدا برسد و هواشناسان اخطار می دهند که ممکن است به مرکز فضايی کندی بسيار نزديک شود.

اگر ناسا تصميم بگيرد شاتل آتلانتيس را به آشيانه اش بازگرداند، در آن صورت سوار کردن مجدد آن روی سکوی پرتاب پس از بهبود وضعيت آب و هوا بيش از يک هفته زمان خواهد برد.

آتلانتيس اصلا قرار بود يکشنبه رهسپار فضا شود، اما برخورد صاعقه به سکوی پرتاب مقام ها را مجبور کرد کليه تاسيسات پرتاب را بار ديگر معاينه و بررسی کنند.

اکنون که پرتاب روز سه شنبه هم لغو شده است، پنجره زمانی جاری که شاتل طی آن قادر به پرواز خواهد به سرعت تنگتر می شود.

ناسا می گويد که اگر قرار است عمليات احداث ايستگاه بين المللی فضايی، آی اس اس، در موعد مقرر تکميل شود ماموريت آتلانتيس بايد به زودی انجام شود.

مأموريت آتلانتيس، سومين پرتاب سفينه های رفت و برگشت ناسا پس از سانحه انفجار سفينه کلمبيا و مرگ هفت سرنشين آن در سال ۲۰۰۳ خواهد بود.

شش سرنشين اين سفينه قرار است در ماموريت يازده روزه خود در ايستگاه بين المللی فضايی با اضافه کردن باتری های خورشيدی جديد به آی اس اس توليد برق آن را دو برابر کنند.

تاکنون نيمی از اين ايستگاه فضايی يکصد ميليارد دلاری ساخته شده است و قرار است پيش از پايان دوره کاری شاتل ها در سال ۲۰۱۰ ساختن آن کامل شود.

ناسا می گويد شانزده مأموريت ديگر برای کامل کردن ساختمان ايستگاه بين المللی فضايی لازم است.

[Rasputin]

انفجاری تازه در يک مرکز سياحتی در جنوب ترکيه باعث مرگ سه نفر و زخمی شدن حداقل 20 نفر از جمله چند جهانگرد خارجی شده است. انفجارهای شب قبل در دو شهر ديگر ترکيه تنها تعدادی را مجروح کرده بود.
تازه ترين انفجار در یک محل شلوغ در قلب شهر تفریحی و پرطرفدار آنتالیا، در جنوب ترکیه در ساحل مديترانه، روی داد.

علت انفجار آنتاليا هنوز معلوم نيست اما گفته می شود مقام ها در جستجوی دو مظنون هستند.

این انفجار در حالی رخ داد که به دلیل انفجارهای نیمه شب گذشته تدابیر امنیتی شدیدی در ترکیه به اجرا درآمده است.

حدود نيمه شب يکشنبه در بندر مارماريس، از مناطق تفريحی واقع در جنوب غربی ترکيه، سه انفجار روی داد که تعدادی زخمی برجای گذاشت و همچنين وقوع انفجار ديگری در شهر استانبول چند نفر را زخمی کرد.
در همين حال يک گروه پيکارجوی کرد که دارای پيوندهايی با گروه جدايی طلب "حزب کارگران کردستان" (پ کا کا) است مسئوليت انفجارهای يکشنبه شب در مارماريس و استانبول را به عهده گرفته است.

گروه "تاک" (شاهين های آزادی کردستان) در وبسايت خود نوشت: "ما قبلا هشدار داده بوديم که ترکيه کشور امنی نيست. جهانگردان نبايد به ترکيه بيايند."

فضای اضطراب آلود

انفجار آنتاليا بعد از ظهر دوشنبه در يک بازار شلوغ روی داد.

به گزارش خبرگزاری ترکی آنتوليا يک سخنگوی پليس گفت که انفجار ميان دو موتور گازی که در برابر ساختمان شهرداری پارک شده بودند روی داد.


انفجارهای مارماريس و استانبول چندين زخمی به جا گذاشته بود

نمای ساختمان از شدت انفجار ويران شد، به مغازه ها و رستوران های اطراف به شدت خسارت زد و باعث ايجاد حريق شد.

گفته شد دو شهروند روس، چهار اسرائيلی و يک اردنی در ميان مجروحان هستند، با اين حال يک مقام دولتی گفت اين افراد در ميان کسانی که در بيمارستان بستری شده اند نيستند.

سارا رينزفورد، خبرنگار بی بی سی می گويد علت انفجار هرچه بوده باشد، تازه ترين حادثه تنها فضای اضطراب آلود حاکم را تشديد می کند.

انفجار در مارماريس و استانبول

منابع پليس ترکيه گفته اند که انفجار اصلی در شهر مارماريس هنگام عبور يک مينی بوس از خيابان های پر ازدحام مرکز اين شهر روی داد.

به گفته پليس محلی، دو وسيله انفجاری ديگر نيز در سطل های زباله در اين شهر کار گذاشته شده بود که انفجار آنها آسيبی به کسی نرساند.

معلوم نيست که بمبی که مينی بوس را هدف قرار داد دقيقا در چه محلی کار گذاشته شده بود.

ده شهروند بريتانيايی نيز از جمله زخمی های اين انفجار هستند که وضع دو نفر از آنان نسبتا جدی توصيف شده است.

احتمال می رود زخمی شدگان از جهانگردان بريتانيايی باشند اما به گفته خبرنگار بی بی سی، تعدادی از شهروندان بريتانيايی نيز در مارماريس زندگی می کنند.

همچنين، در ساعات شب يکشنبه، بمب ديگری نيز در شهر استانبول منفجر شد و شش نفر را زخمی کرد.

اين شش نفر همگی از شهروندان ترکيه بوده اند و زخم های آنان سطحی توصيف شده است.

ماموران پليس ترکيه به منظور کشف سرنخ هايی در مورد عاملان اين انفجارها، محل های انفجار را به محاصره در آوردند به جستجو در محل پرداختند.

[Rasputin]

در حالی که دولت ايران پيشتر از قطع واردات بنزين در نيمه دوم سال جاری خورشيدی خبر داده بود، يک مقام بلندپايه وزارت نفت اين کشور اعلام کرده واردات بنزين نسبت به سال گذشته 42 درصد افزايش يافته است.
سيد حسن ضياء كاشانی، مديرعامل شركت ملی پخش فرآورده های نفتی ايران، روز دوشنبه به خبرنگاران گفته توليد بنزين در ايران نسبت به سال گذشته 5 درصد رشد داشته است. اين در حالی است که مصرف بنزين در ايران در همين زمان 10 درصد افزايش داشته و دولت ايران برای جبران اين کمبود ناچار به واردات بيش از پيش بنزين شده است.

ماه گذشته يک نماينده مجلس ايران از قصد دولت برای برداشت چهار ميليارد دلار از صندوق ذخيره ارزی برای واردات بنزين خبر داده بود.

ايران يکی از بزرگترين صادرکنندگان نفت جهان است، اما به دلايل مختلف از جمله کمبود و کهنه بودن پالايشگاه های نفت، شمار انبوه اتومبيل های کهنه و قاچاق بنزين، مجبور است هر سال حدود 40 درصد مصرف داخلی بنزين را از خارج وارد کند.


هر سال 6 ميليارد دلار برای واردات بنزين يارانه پرداخت می شود ... و يارانه بودجه عمرانی حدود ۱۲ ميليارد دلار است و بدين ترتيب می توان گفت که نصف بودجه عمرانی کشور هر سال صرف خريد بنزين و سوزاندن آن و متعاقبا آلودگی هوا و اثرات آن بر انسان میشود


فتح الله امامی، مجری طرح کاهش آلودگی هوای تهران

به گفته يک مقام مسئول طرح کاهش آلودگی هوا، حدود 5 ميليون خودرو در ايران وجود دارد که هر خودرو به طور ميانگين روزی 14 ليتر بنزين می سوزاند، در حاليکه مصرف سرانه خودروها در کشوری مثل آلمان 2 ليتر در هر روز است.

خبرگزاری دانشجويان ايران، ايسنا، به نقل از فتح الله امامی، مجری طرح جامع كاهش آلودگی هوای تهران، نوشته است که در ايران سالانه 6 ميليارد دلار برای واردات بنزين يارانه پرداخت می شود؛ که اين رقم معادل نصف بودجه عمرانی اين کشور در يک سال است.

چند ماه پيشتر محمود احمدی نژاد، رئيس جمهور ايران، گفته بود دولت وی در نيمه دوم سال ديگر بودجه ای برای واردات بنزين اختصاص نمی دهد و از راه اندازی کارت های هوشمند و طرح احتمالی جيره بندی بنزين خبر داده بود، اما مقام های دولت ايران ماه گذشته اعلام کردند که اين مباحث به تعويق افتاده است.

برخی ناظران بر اين باورند که تغيير رويکرد دولت ايران به مسئله بنزين می تواند به دليل نگرانی های ناشی از تبعات اجتماعی سهميه بندی و بويژه نارضايتی مردم باشد

روز دوشنبه مديرعامل شركت ملی پخش فرآورده های نفتی ايران گفته است "از اول آذر ماه امسال (اواخر نوامبر 2006 ميلادی) سيستم كارت هوشمند آماده اجرای آزمايشی خواهد بود و عرضه بنزين با كارت هوشمند تا قبل از پايان امسال بطور كامل آماده بهره برداری می شود."

ايرانی ها به بنزين سوبسيدی ارزان که به بهای تقريبا ليتری 9 سنت عرضه می شود عادت دارند. با اين حال انرژی در ايران اغلب بازدهی کافی ندارد و تلف می شود.

[Rasputin]

سيد علی خامنه ای در ديدار با اعضای هيات دولت ضمن حمايت کلی از سياست های دولت با سکوت کامل در باره سياست های ويرانگرانه دولت های سازندگی و اصلاحات در زمينه گسترش و تعميق شکاف طبقاتی, و منتسب کردن اين شکاف به "دوران سياه رژيم گذشته" گفت: "كشور در شرايط كنونى به دليل شكاف طبقاتى به ارث رسيده از دوران سياه رژيم گذشته، به عدالت اقتصادى بيش از ديگر موارد نيازمند است."

خامنه ای با اشاره به آن چه "اعتماد مردم به دولت و همچنين ابهت و عظمت كم سابقه بين المللى ملت ايران و نظام اسلامى" خواند گفت:"دولت بايد با حداكثر استفاده از اين شرايط در جهت تحقق اهداف و شعارهاى اعلام شده حركت كند و وظيفه همه دلسوزان انقلاب و نظام اسلامى نيز كمك و يارى دولت است."

خامنه ای در تشريح مفهوم عدالت از ديدگاه خود گفت:"تحقق عدالت بسيار دشوار و نيازمند مقدمات فراوان است كه از جمله آنها در نظر گرفتن عدالت جغرافيايى و طبقاتي، عدالت در مسائل اقتصادى و فرهنگي، عدالت در جايگزين شدن افراد و اعطاى مسئوليتها و عدالت در قضاوتها است."

وی به سياست های چشم انداز 20 ساله که مورد تاييد او قرار گرفته بود اشاره کرد و گفت:" سياستهاى سند چشم انداز بايد در جهت گيريها و برنامه هاى دولت لحاظ شود."

خامنه ای در عين مثبت دانستن سفرهای استانی احمدی نژاد تاکيد کرد که دولت نبايد به توقعات مردم دامن بزند و گفت: "بايد با پيگيرى و نظارت جدى تلاش شود تا وعده هايى كه در اين سفرها به مردم داده مى شود به مرحله عمل برسد."

وی افزود:"در مواردى كه امكان برآورده شدن خواسته هاى مردم نيست بايد صادقانه به آنان گفته شود تا به توقعات مردم دامن زده نشود و با توجه به اعتماد مردم به دولت، قطعاً مورد قبول آنان قرار خواهد گرفت."

خامنه ای با اشاره به تصميمش در مورد اصل 44 خواستار کاهش تصدی گری دولت شد و گفت: "با توجه به ابلاغ سياستهاى كلى اصل 44 بويژه بندهاى الف و ب، دولت بايد تا آنجا كه امكان پذير است از تصدى گرى خود به جز در وظايف حاكميتى بكاهد و از ورود به تصدى گريهاى جديد پرهيز كند."

[Rasputin]

بانك جهانى و صندوق بينالمللى پول در گزارشهاى جداگانه اى وضعيت شاخصهاى اقتصادى ايران را طى يك سال فعاليت دولت نهم به دليل افزايش قابل توجه قيمت نفت مثبت و قابل قبول ارزيابى كردند.


به گزارش خبرنگار اقتصادى خبرگزارى فارس، صندوق بينالمللى پول در آخرين گزارش خود با نام چشمانداز اقتصادى جهان از بهبود شاخصهاى كلان اقتصادى ايران در دوره رياست جمهورى احمدينژاد نسبت به سال قبل از آن خبر داده است.
براساس اين گزارش، توليد ناخالص داخلى ايران در سال 2005 با 35 ميليارد دلار افزايش نسبت به سال 2004 به 196 ميليارد دلار رسيد كه اين رقم در سال 2006 نيز با 44 ميليارد دلار افزايش نسبت به سال 2005 به 240 ميليارد دلار خواهد رسيد.
به همين ترتيب توليد ناخالص داخلى سرانه ايران از 2362 دلار در سال 2004 به 2825 دلار در سال 2005 رسيد.
براساس پيشبينى صندوق بينالمللى پول اين رقم در سال 2006 به 3400 دلار افزايش خواهد يافت.
به همين ترتيب در حالى كه رشد اقتصادى ايران در سال 2004، 6/5 درصد بود در سال 2005 به 3/5 درصد برسد.
به موازات افزايش رشد اقتصاى ايران كه تا حد زيادى متأثر از افزايش قيمت نفت و در نتيجه افزايش درآمدهاى نفتى ايران بوده است تراز حسابهاى جارى ايران در دوران دولت جديد با افزايش روبهرو شده است و از 98/3 ميليارد دلار در سال 2004 به 7/14 ميليارد دلار در سال 2005 رسيده و پيشبينى ميشود در سال 2006 به 1/18 ميليارد دلار برسد.
نسبت تراز حسابهاى جارى ايران به توليد ناخالص داخلى در سال 2004، 5/2 درصد، در سال 2005 و 5/7 درصد بوده است. اين رقم براى سال 2006، 6/7 درصد پيشبينى شده است.
نرخ تورم نيز در دوران دولت جديد وضعيت متفاوتى را تجربه كرده است در حالى كه نرخ تورم در سال 2004، 2/15 درصد ثبت شده بود اين رقم در سال 2005 به 13 درصد كاهش پيدا كرد. در عين حال پيشبينى ميشود در سال 2006، اين رقم به 17 درصد افزايش پيدا كند.
در مجموع صندوق بينالمللى پول شاخصهاى كلان اقتصادى ايران در اولين سال فعاليت دولت جديد را بالنده و مثبت ارزيابى كرده است.
در عين حال اين گزارش با اشاره به نقش اساسى و محورى درآمدهاى نفتى در رونق اقتصادى ايران بالا بودن قيمت نفت در طى دوران دولت جديد را عامل مثبت بودن شاخصهاى كلان اقتصادى ايران در طى اين دوران عنوان كرده است.
بانك جهانى نيز در گزارش اخير خود با نام ,خاور ميانه و شمال آفريقا، عصر جديد نفت, از بهبود شاخصهاى كلان اقتصادى ايران در طى يك سال گذشته خبر داده است.
اين گزارش نيز افزايش بيش از پيش قيمت نفت و آثار مثبت آن بر بخشهاى مختلف اقتصادى را عامل بهبود شاخصهاى كلان اقتصادى ايران در طى يك سال گذشته عنوان كرده است.
براساس اين گزارش توليد ناخلص داخلى ايران در سال 2005 با رشد 9/5 درصدى نسبت به سال قبل از آن به 196 ميليارد دلار رسيد و پيشبينى ميشود اين رقم در سال 2006 به بيش از 240 ميليارد دلار برسد.
بانك جهانى رشد اقتصادى ايران براى سال 2006، 51/5 درصد پيشبينى كرده است و اين در حالى است كه صندوق بينالمللى پول رقم 3/5 درصدى را براى رشد اقتصادى ايران در اين سال پيشبينى نموده است.
براساس اين گزارش در حالى كه صادرات ايران در سال 2004، 2/12 درصد نسبت به سال قبل از آن رشد داشت در سال 2005 رشد صادرات ايران به رقم بيسابقه 5/27 درصد رسيد. البته به موازات آن واردات ايران در سال 2005 با افزايش قابل توجه نسبت به سال قبل از آن مواجه شد. رشد واردات ايران در سال 2004، تنها 5 درصد بود كه اين رقم در سال 2005 به 8/12 درصد رسيد.
به موازات افزايش درآمدهاى نفتى ذخاير خارجى ايران در يك سال اول فعاليت دولت جديد رو به افزايش داشته و از 8/10 ميليارد دلار در سال 2004 به 6/14 ميليارد دلار در سال 2005 رسيد.
تراز حسابهاى جارى ايران در اين سال برآورد شده است داراييهاى خارجى ايران نيز در سال 2005 به 50 ميليارد دلار رسيد كه اين رقم نسبت به سال قبل از آن به ميزان 8/16 ميليارد دلار افزايش داشته است. در پايان سال 2004، حجم كل داراييهاى خارجى ايران به 33 ميليارد دلار رسيده بود.
برخلاف شاخصهاى خالص اقتصادي، كيفيت مديريت دولتى در ايران طى سال 2005 با كاهش فاحش نسبت به سال قبل از آن مواجه بوده است. در حالى كه نمره ايران از نظر كيفيت مديريت دولتى در سال 2000، 23 اعلام شده بود اين رقم در سال 2005 با 7 نمره كاهش به 16 رسيد.
در عين حال كيفيت مديريت دولتى در ماههاى گذشته از سال 2006 روبه بهبود ارزيابى شده است. نمره كنونى دولت ايران در شاخص كيفيت مديريت 3/16 ميباشد.
از نظر فضاى تجارى نيز ايران در سال 2005 نمره 9/56 را به دست آورده است. اين رقم با بهبود نسبى در مقايسه با سال قبل از آن مواجه بوده است. به طور كلى ايران از نظر انجام اصلاحات در محيط تجارى و آماده كردن فضاى اقتصادى براى پذيرش در سازمان تجارت جهانى نمره 7/43 (ازصد) را در طى سالهاى 2003 تا 2005 را بدست آورده است.
حجم كل صادرات ايران نيز در سال 2005 به 61 ميليارد دلار رسيد. اين رقم براى سال 2004، 4/44 ميليارد دلار اعلام شده بود. نفت اصليترين كالاى صادراتى ايران در طى اين مدت بوده است.
عليرغم افزايش صادرات و افزايش قيمت نفت، واردات ايران در سال 2005 با كاهش نسبت به سال قبل از آن مواجه بوده است كه اين خود نمره مثبتى در كارنامه دولت جديد محسوب ميشود. در حالى كه واردات كالا توسط ايران در سال 2004 به 1/30 ميليارد دلار رسيد اين رقم در سال 2005 به 8/28 ميليارد دلار كاهش پيدا كرد.
در هر حال بانك جهانى نيز همچون صندوق بينالمللى پول نخستين سال فعاليت دولت جديد ايران را موفقيتآميز دانسته و شاخصهاى كلان اقتصادى در اين دوره را مثبت و بالنده ارزيابى كرده است.
در عين حال اين سازمان نيز افزايش درآمدهاى نفتى را عامل اصلى رونق اقتصادى ايران در طى مدت مذكور عنوان كرده است.

[Rasputin]

در مريوان تجاوز به زن جوانی به نام اميره دادگستر موجب شد او به دست يک يا چند تن از اعضای خانواده اش کشته شود. يکی از مدافعان حقوق زن در مصاحبه با راديو فردا ضمن شرح ماجرا می گويد قتل اميره دادگستر تازه ترين مورد قتل های ناموسی در يکی از مناطقی است که زنان بسياری در آن به علل سنتی و عقب ماندگی های اجتماعی يا به دست خانواده های خود کشته شدند يا خودسوزی کرده اند. پروين ذبيحی گرداننده وبلاگ ,زن توانمند, می گويد: سه روز پيش خانم دادگستر از يکی از دهات مريوان توسط شخصی که ادعای شفای بيماران را داشته و چند نفر ديگر ربوده می شود و بعد از يک هفته به خانه خواهرش بازگردانده می شود و خانواده به محض اين که می فهمند او مورد تجاوز قرار گرفته او را خفه می کنند. خانم ذبيحی می گويد از سال گذشته تاکنون 32 زن در مريوان کشته شدند يا خودسوزی کردند که هفت مورد قتل ناموسی بوده، 19 مورد خودسوزی و 16 موردش موجب مرگ شده و به طور متوسط هر دو ماه سه زن در مريوان بر اثر خودسوزی می ميرند.

[Rasputin]

روز دوشنبه منوچهر محمدی از فعالان سابق جنبش دانشجويی که دو هفته پيش برادرش اکبر محمدی در زندان جمهوری اسلامی به طرز مشکوکی در گذشت، از ايران خارج شد. نسرين محمدی خواهر منوچهر محمدی در مصاحبه با راديو فردا خروج برادر خود از ايران را تاييد کرده و می گويد: بله، ايشان در خارج از ايران هستند و خدا را شکر که بالاخره با کمک دوستان ايشان را فراری داديم و بعدا در اين باره بيشتر صحبت خواهيم کرد.

[Rasputin]

دبيرانجمن اسلامى دانشگاه رازى كرمانشاه از اجراى حكم زندان دو عضو سابق انجمن اسلامى دانشجويان اين دانشگاه خبر داد.


سالار ميرزابيگى در گفتوگو با خبرنگار سياسى خبرگزارى دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اين مطلب افزود: عمران پرنداخ و عليرضا مرادى دو دانشجوى سابق رشته حسابدارى دانشكده ادبيات و علوم انسانى دانشگاه رازى كه به اتهام اعتراضات دانشجويان در سال 82 مدتى در زندان ديزلآباد بازداشت بودند، در حال حاضر در همان زندان به سر ميبرند.


وى ادامه داد: در سال 84 حكم تجديد نظر اين دو عضو سابق انجمن اسلامى دانشجويان كه شامل 6 ماه زندان و 300 هزار تومان جريمه نقدى براى پرنداخ و سه ماه و 300 هزار تومان جريمه نقدى براى مرادى به آنان ابلاغ شد و به دليل آنكه پرونده آنان در حال بررسى بود به نيمه دوم سال تحصيلى كشانده شد. ميرزابيگى اتهام اين دو نفر را اقدام عليه امنيت ملى و توهين عليه مقامات خواند كه براى مورد اول در زندان به سر ميبرند.

وى گفت: پرنداخ اواسط مرداد و مرادى چهارم شهريور خود را به زندان معرفى كردهاند.

[Rasputin]

دكتر شيرزاد، گويا هفتهى گذشته يك هفتهى فشردهى هستهاى براى ايران بود. از يك طرف مجتمع آب سنگين اراك كه هم مىتواند مصارف نظامى و هم غير نظامى داشته باشد، افتتاح شد و از سويى ديگر، هم رييسجمهور آقاى احمدىنژاد و هم دبير شوراى عالى امنيت ملى آقاى لاريجانى بر تداوم فعاليتهاى هستهاى ايران و غنىسازى اورانيوم تأكيد كردند. نايب رييس كميسيون امنيت ملى مجلس هم از غنىسازى در حد ۹ درصد در آيندهى نزديك خبر داد. مجموع اين مسائل به نظر شما چه تأثيرى بر تصميمگيرى شوراى امنيت در نهم شهريور، يعنى سه روز ديگر دارد؟

احمد شيرزاد: آب سنگين به خودى خود يك محصول هستهاى نيست، بلكه شايد بتوان گفت به نوعى كاتاليزورى است كه در فرايند واكنشهاى هستهاى به كار برده مىشود. آب سنگين به تنهايى به هيچ دردى نمىخورد، وقتى مورد استفاده قرار مىگيرد كه راكتور آب سنگينى هم وجود داشته باشد كه اين در آنجا استفاده بشود. در حال حاضر در زمينهى ساخت راكتور آب سنگين اراك كار جدى نشده و كنار گذاشتن برنامهى توليد اين راكتور يكى از خواستههاى سهگانهى آژانس بينالمللى انرژى اتمى در سال گذشته بود. در واقع اگر ايران بخواهد اين طرح را آغاز بكند، خاطى يكى از بندهاى آن قطعنامه تلقى خواهد شد.

به نظر شما مجموع اين مسائل با توجه به همين مسئلهاى هم كه اشاره فرموديد كه آژانس توقف ساخت اين راكتور را خواستار شده و از طرف ديگر تأكيد مقامات عالىرتبهى جمهورى اسلامى بر تداوم غنىسازى اورانيوم چه تأثيرى مىتواند بر تصميمگيرى شوراى امنيت در سه روز آينده داشته باشد؟

احمد شيرزاد: اينكه الان يك مراسمى گذاشته شد و آغاز به كار آن جشن گرفته شد، فكر مىكنم، بيشتر يك نوع برنامهريزى تبليغاتى و سياسى دولت بوده، وگرنه به لحاظ آماده بودن اين كارخانه، رويداد جديدى اتفاق نيافتاده است.

نمايندگان پارلمان اسراييل با اين ادعا كه افتتاح مجتمع آب سنگين اراك مىتواند منجر به دستيابى ايران به سلاح هستهاى بشود، از دولت اين كشور خواستهاند كه آمادهى حملهى نظامى به ايران بشود. به نظر شما اين نوع تهديدها را تا چه حدى بايد جدى گرفت؟

احمد شيرزاد: من فكر مىكنم اين يك نوع بزرگنمايى در خارج از ايران است نسبت به تهديدآميز بودن كارهايى كه اينجا انجام شده. البته اگر بنا و ساخت آن راكتور آغاز بشود، مىتواند يك علامت خيلى جدىترى باشد، ولى در حد كارخانهى آب سنگين اصلا اين موضوع خطرناكى نيست. افتتاح اين كارخانه و مراسمى كه گذاشته شد، خبرهايى كه پخش شد، بيشتر از اين جنبه براى حكومت ايران مهم است كه نشان بدهد در عزم خودش براى توسعهى فناورى هستهاى مصمم است و در اين زمينه به سادگى كوتاه نمىآيد.

بعضى از كارشناسها معتقدند كه ايران با افتتاح مجتمع آب سنگين اراك، مىخواهد پيش از مواجه شدن با تحريم احتمالى اقتصادى نشان بدهد كه به چرخهى كامل هستهاى رسيده است. نظر شما در اين خصوص چيست؟

احمد شيرزاد: اين نكتهى خيلى مهمى است. پروژهى اراك كلا از آن چرخهى توليد سوخت كه معمولا در ايران صحبتش را مىكنند كنار است، يعنى يك پروژهى مستقلى است. حد موفقيتش فقط در حد توليد آب سنگين است. اين اقدامى نيست كه بگوييم دارد آن چرخه را تكميل مىكند، بلكه به خودى خود يك پروژهى متفاوتى است كه ايران دنبال مىكرده و الان قطعا با اين برنامههايى كه انجام شده، مىخواهد نشان بدهد كه در دنبال كردن آن پروژه هم مصر است.

حالا در خصوص تأكيد مقامات بلندپايهى جمهورى اسلامى ايران بر تداوم غنىسازى اورانيوم و تداوم فعاليتهاى هستهاى ايران نظرتان چيست؟ اين مسئله چه تأثيرى مىتواند در تصميمگيرى شوراى امنيت در سه روز آينده داشته باشد؟

احمد شيرزاد: شوراى امنيت در قطعنامهى ۱۶۹۶ خود از ايران خواسته كه غنىسازى را معلق و در واقع به قطعنامهى قبلى آژانس عمل بكند كه يك بخش ديگرش هم كنار گذاشتن پروژهى آب سنگين است. نكتهى خيلى مهم اين است كه قطعنامهى آژانس در مورد پروژهى راكتور تحقيقاتى اراك سختگيرانهتر برخورد كرده. بنابراين به احتمال زياد وقتى كه شوراى امنيت مجددا تشكيل جلسه بدهد، از دبير كل آژانس آقاى البرادعى خواهد خواست كه در مورد اينكه آيا ايران به اين خواستهها عمل كرده يا نكرده به شورا گزارش بدهد. من بعيد مىدانم كه در جلسهى آتى شوراى امنيت تصميمگيرى عليه ايران خاصى شود.

اگر بخواهيم خلاصه كنيم، آيا از نظر شما در نهم شهريور ماه يعنى سه روز ديگر، شوراى امنيت به احتمال زياد مسئلهى تحريم اقتصادى عليه ايران را هر چند محدود مطرح نخواهد كردد؟

احمد شيرزاد: بايد قطعا اين گزارشها برسد، يعنى تخطى ايران از قطعنامهى قبلى بايد احراز بشود، اگر بخواهد تصميمى گرفته شود مبنى بر تحريم ايران، ولى به هر حال آنچه كه مسلم است، در پايان آن ضربالاجل قبلى زمانى طول خواهد كشيد تا گزارشهاى مبنى بر تخطى ايران از آن قطعنامه به سازمان ملل واصل بشود.

حالا اگر ايران كماكان بر غنىسازى اورانيوم تأكيد بكند، در نشست آتى شوراى امنيت باز به نظر شما مسئلهى تحريم اقتصادى ايران مطرح نخواهد شد؟

احمد شيرزاد: اين احتمال وجود دارد، ولى اگر ما حوادث چهارـ پنج ماه اخير را بخواهيم در آينده امتداد بدهيم، به نظر مىرسد كه قدرتهاى جهانى بخصوص آمريكا و اروپا خيلى نمىخواهند، عجولانه وارد اين داستان بشوند، اما اينكه در ادامهى اين مسير بحث تحريمهاى ايران مطرح خواهد شد، به نظر مىآيد كه شواهد همين را تأييد بكند.

[Rasputin]

0هزار سرباز آمريكايى از ترس اعزام به عراق به كانادا پناهند شدند .

به گزارش خبرگزارى العربيه, اين دسته از سربازان آمريكايى از بيم مجازات و زندان, با كمك سازمانهاى ضد جنگ در كانادا پناهندگى سياسى گرفته اند.

وزارت دفاع آمريكا با اشاره به رشد نافرمانى در سربازان آمريكايى مستقر در عراق افزود: با توجه به وضع موجود جايگزينى نيروها در عراق با مشكل مواجه خواهد شد.

پيشتر روزنامه تايمز انگليس نيز از افزايش فرار سربازان انگليسى خبر داده و نوشته بود: فرار سربازان انگليسى نيز همانند سربازان آمريكايى از ترس حضور در عراق سير صعودى داشته است.

تايمز افزود: فرماندهان نيروهاى انگليسى كه تلاش ميكنند فرار حدود 2 هزار سرباز را مخفى نگهدارند از آنان به عنوان سربازان مفقود الاثر ياد ميكنند .

[Rasputin]

دو نفر اعدام شده و 15 نفر ديگر در صف اعدامند, دو فعال دانشجويی راهی زندان شده اند, يک فعال دانشجويی را ربوده اند, دو روزنامه را لغو پروانه کرده اند, در يک ماه اخير فقط در تهران روزانه به طور متوسط بيش از 2132 بار مزاحم زنان تهرانی شده و با آنها "برخورد" کرده اند.... اين ميان مصاديق مهروزی دولت احمدی نژاد در گزارش وزير دادگستری در هفته دولت واقعا خواندنی است


روشنگری: تنها در روز دوشنبه 6 شهريور خبرهای زير در حوزه سرکوب, اعدام, سانسور, آزار روانی زندانيان سياسی, و آدم ربايی انتشار يافته است:

- صدور حکم زندان برای عمران پرنداخ و عليرضا مرادى دو دانشجوى سابق رشته حسابدارى دانشكده ادبيات و علوم انسانى دانشگاه رازى به اتهام "اقدام عليه امنيت ملى و توهين عليه مقامات", ربودن جمال ظاهرپور دبير پيشين انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه خواجه نصير، و عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکيم توسط نهادهای امنيتی و انتقال وی به محلی نامعلوم, اعتراض شيرين عبادی نسبت به عدم ابلاغ قرار تمديد بازداشت موکلش موسوی خوئينی و رد درخواست ملاقات وی از سوی بازپرس پرونده, لغو پروانه ماهنامه "آفتاب" و روزنامه "اخبار اقتصادى" توسط هيات منصفه دادگاه مطبوعات, جلوگيری از اکران فيلم "گرگ و ميش" به کارگردانی قاسم جعفری به دستور مدير کل اداره نظارت و ارزشيابی معاونت سينمايی وزارت ارشاد پس از بارها سلاخی کردن صحنه هايی از اين فيلم, اعلام صدور 17 فقره حکم اعدام از سوی رييس دادگاه انقلاب كرج و به جرا درآمدن حکم در مورد دو نفر. به عبارت ديگر 15 نفر به اتهام خريد و فروش مواد مخدر در کرج در صف اعدام هستند.

همچنانکه گفته شد اين موارد فقط مربوط به روز دوشنبه 6 شهريور است, با اين حال اين تصور که گويا خبرهای منتشره در حوزه سرکوب ها در اين روز يک وضعيت استثنايی است بکلی خطاست, روزی نيست که خبر از سرکوب و ضرب و شتم کارگران, بازداشت و ربودن فعالان دانشجويی, و صدور احکام ظالمانه, مواردی از آزار زندانيان سياسی دربند و بستن نشريه و روزنامه و يا طرح و نقشه ريزی برای تشديد موارد سرکوب آزادی بيان انتشار نيابد.

به عنوان نمونه روز گذشته رئيس پليس امنيت فرماندهى انتظامى تهران بزرگ تاييد کرد که "گشتهاى ارشاد" تنها "طى يك ماه به 63 هزار و 963 بدحجاب تذكر داده" با از آنها تعهد گرفته اند و " يكهزار و 149 دستگاه خودرو كه سرنشين آن بدحجاب بوده... توقيف شدند."
معنای اين آمار اين است که فقط گشت های ارشاد رژيم و فقط در تهران روزانه به طور متوسط بيش از 2132 بار مزاحم زنان تهرانی شده و با آنها "برخورد" کرده اند.

تازه بايد دقت کرد که اين موارد در هفته دولت مطرح شده است؛ هفته ای که دولت سعی می کند چهره ای موفق و مثبت از خود در رسانه ها به نمايش بگذارد. و درست به همين دليل بايد انتظار داشت که ابعاد واقعی سرکوب ها بسيار دامنه دارتر از مواردی است که در رسانه ها انتشار می يابد.

بيهوده نيست که جمال كريميراد که علاوه بر سخنگويی قوه قضاييه وزير دادگسترى دولت احمدی نژاد نيز هست, در گزارشی که از عملکرد دادگستری در يک سال اخير در هفته دولت ارائه داد, کليه موارد سرکوب را درز گرفت و به جايش در باره تهيه و بررسى 477 لايحه و طرح طى يك سال گذشته سخن گفت و جايی هم که به "برخوردها"ی دستگاه قضايی و دادگستری پرداخت به قاچاق کالا اشاره کرد و گفت که "متهمان يكى از پروندههاى كلان قاچاق كالا به پرداخت 115 ميليارد تومان محكوم شدهاند" اما نام اين متهمان را نبرد و آماری هم در مورد سرکوب ها و پيگيردها و تعداد زندانيان سياسی ارائه نداد.

در حالی که او اگر می خواست گزارش واقعی از عملکرد دستگاه قضايی ارائه دهد بايد موارد بازداشت های گروهی فعالين کارگری, دانشجويی, زنان, روشنفکران و روزنامه نگاران و اهل قلم را می گفت و موارد ضرب و شتم و آدم ربايی و شکنجه, صدور احکام سنگسار زنان, اعدام کودکان و نوجوانان زير 18 سال, صدور احکام وحشيانه نقص عضو و قصاص را برمی شمرد. او به عنوان وزير دادگستری و سخنگوی دستگاه قضايی بايد می گفت که در ايران بلازده سالانه چند ميلون نفر در سراسر کشور با برخوردهای تحقير آميز و سرکوبگرانه دسته های اوباش حزب اللهی و نهی از منکر روبرو می شوند. اما او نه تنها هيچ يک از اين موارد را نگفت, و کليه موارد سرکوب ها را مخفی کرد بلکه در گزارش خود به موردی اشاره کرد که واقعا عمق درک ارتجاعی و بربرمنشانه دولتمردان جمهوری اسلامی از رابطه دولت با شهروند را به نمايش گذاشت.

کريمی راد گفت: "پرداخت ديه جان باختگان حوادث مسجدارگ، زندان گرگان، ورزشگاه آزادى و پاكدشت مصداق مهرورزى دولت است."

کريمی راد حق دارد: دولتی که شب و روز به سرکوب شهروندان مشغول است و دائما در حال توطئه عليه آزادی بيان و در حال گسترش سانسور فيلم و کتاب و سينما و روزنامه و در حال شکنجه و آدم ربايی, واقعا وقتی با تاخير و بصورت ناقص وظيفه اش را در قبال بازماندگان گروههايی از شهروندانی که مستقيم يا غير مستقيم در اثر نابکاری دولت و دستگاههای دولتی جان خود را از دست داده اند انجام می دهد بايد هم مدعی شود که به
شهروندان لطف کرده و به آنها "مهر" ورزيده است.
مفهوم مخالف نظر کريمی راد آن است که دولت اگر نمی خواست "مهرورز" باشد نيازی نداشت خسارت خسارت ديدگان در موارد مطروحه را پرداخت کند. و درست همين مفهوم است که ذات
متحجر و ارتجاعی قدرت در انديشه قدرتمندان را برملا می کند. آنها حکومت را هديه الهی و ويژه خود می دانند و فکر می کنند می توانند هر بلايی خواستند بر سر شهروند بياورند و هيچ حسابی هم پس ندهند و هيچ خسارتی هم پرداخت نکنند. درست همان مفهومی که به شکل خشن و بدقواره يک لات چاقوکش از اتوريته و اعمال زور دارد, کريمی راد و افراد فاشيست ديگری نظير صفار هرندی از وظيفه دولت در قبال شهروند دارند. اين در حالی است که تمام مواردی که وزير دادگستری به "مهرورزی" دولت منسوب کرده و به خاطر آن به خود مدال داده است نتيجه سياست ها و عملکردهای دولت است. سوختن زندانيان در زندان گرگان و قتل کودکان در پاکدشت, اولی مستقيما و دومی هم مستقيم (از اين طريق که دستگاه قضايی تا مدتها از پيگيری شکايت والدين کودکان ناپديد شده خودداری کرد) و هم غير مستقيم ( در اثر سياست های عمومی دولت که منجر به انباشت فقر و تهيدستی و بی حقی در حاشيه تهران گرديد و بستر مساعدی برای شکار "بيجه" و "بيجه
ها" فراهم کرد) نتيجه سياست ها و عملکردهای همين رژيم است و بنابراين منت گذاشتن بر خانواده های قربانيان به خاطر پرداخت خسارت نه نشان مهرورزی که نشان بيگانگی عميق دولت با مردم و دردها و مصائب و مشکلات آنهاست.
اين نگاه به شهروند و حق او همان نگاه دولت اسراييل به حق شهروند فلسطينی است. هزار هزار می کشند و سرکوب می کنند و بعد يک نمونه که به دادگاه می کشد و حکم می گيرد را بيرون می کشند و از طريق رسانه ها به عنوان وجود عدالت در دستگاه قضايی خود در تمام جهان جار می زنند. آنقدر جنايت و سرکوب به طبيعت امورشان تبديل می شود که طبيعت واقعی امور به امری خارق العاده و مصداق مهرورزی استحاله می يابد و آنقدر در باتلاق
اين دستگاه آدمکشی و نظام ننگين حق ويژه ها فرو رفته اند که ديگر قدرت فهم مفهومی به نام وظيفه در برابر شهروند را بکلی از خاطر برده اند.

[Rasputin]

پس از 30 سال
حرف های شاه سابق
سخن امروز حاكمان شده!





موسی غنی نژاد كه از كارشناسان اقتصادی متمايل به برنامه های صندوق بين المللی پول و بانك جهانی است، در ميزگرد نفت و اقتصاد سياسی در سازمان دانش آموختگان ايران گفت: در آمدهای نفت هميشه درخدمت اهداف حكومت ها بوده است. پيش از انقلاب، شاه نيز در پی كارهای پوپوليستی بود. مثلا می گفتند تا چند سال ديگر ما از ژاپن و غرب پيشی خواهيم گرفت.

غنی نژاد با يادآوری يكی از مصاحبه های شاه با يك روزنامه فرانسوی و انتقاد خبرنگار لوموند به شاه در باره وضعيت حقوق بشر در ايران گفت: شاه در جواب اين خبرنگار گفت ما زمانی كه در اروپا همه بر روی درخت زندگی می كردند منشور حقوق بشر كوروش را داشتيم و لازم نيست شما به ما درس حقوق بشر دهيد و ما اين دموكراسی شما را قبول نداريم. امروز می بينيم كه اين حرفها مجددا زده می شود و اين گفتمان بعد از 30 سال قديمی نشده است و اينها همه به دليل در آمد بالای نفت است!

عباس عبدی كه دراين ميزگرد شركت داشت، در ادامه صحبت های غنی نژاد گفت: اگر اهل فتوا بودم نفت را حرام اعلام می كردم چرا كه نفت عقل حاكمان را زايل می كند و بسياری از سخنان و رفتار عجيبی كه اين روزها زده ميشود به دليل مستی ناشی از نفت و زايل شدن عقل است.

عباس عبدی ادامه داد: در ارزيابی كه يكی از وزارتخانه ها از نامه ها ی نوشته شده به رييس جمهور در سفر های استانی داشته مشخص شده است كه تمامی درخواستهای مردم، درخواست پول است. مشخص نيست كه اگر دولت خود را نوكر مردم می داند، اين چه نوكری است كه همه از او پول می خواهند و مگر نوكر به كسی پول می دهد؟ فضای تبليغاتی به گونه ای است كه همه نوكر شده اند.