Announcement

Collapse
No announcement yet.

Important Political News

Collapse
This is a sticky topic.
X
X
 
  • Filter
  • Time
  • Show
Clear All
new posts

  • یکی از سوالهای بسیار رایجی که معمولا افراد علاقه مند به آزادی و ایران مطرح میکنند، همین سوال است. پاسخی که من به این افراد میتوانم بدهم بسیار ساده است، حزب گرایی کنید.

    باید توجه داشته باشیم که یک دست صدا ندارد، اکثر ما ایرانیان بدون شک خواهان بر اندازی و نابودی این حکومت ننگین و اسلامگرا هستیم اما شیطنتها و کارشکنی هایی که خود رژیم طراحی میکند باعث تفرقه در میان ایرانیان گشته و آنها را از هدف اصلی منحرف کرده است. برای انجام یک عمل بزرگ مثل بر اندازی یک حکومت کاری نیست که از دست یک شخص در بیاید و فعالیت انفرادی در این زمینه نتیجه چندانی به بار نخواهد آوررد.

    کاری که هر کدام از ما باید انجام دهیم این است که ابتدا تکلیف خودمان را با خودمان مشخص کنیم، ما براستی چه جور انسانی هستیم؟ طرفدار چه نوع اندیشه و مخالف چه نوع اندیشه ای هستیم؟ هر کدام از ما هر عقیده ای را داشته باشیم، افرادی هستند که همفکر ما هستند. شما باید این افراد را پیدا کنید و به آنها بپیوندید و آنها را پشتیبانی معنوی، مادی و عملی کنید. لازم نیست که شما برای این احزاب 24 ساعت کار کنید، وابستگی به این احزاب شاید کمتر از روزی 10 دقیقه از وقت شما را به خود مشغول کند، اما همین 10 دقیقه میتواند پیشرفتی شگرف ایجاد کند. قوت گرفتن احزاب و گروه های سیاسی و این کثرت گرایی خود به خودی خود موجب پدید آمدن فضای دموکراتیک در جامعه میشود. فعال سیاسی مستقل فعال سیاسی خوبی نیست. شخصی که مستقل فکر میکند و وابستگی سیاسی ندارد احتمالا به قدری خودخواه و افراد عجیب غریبی دارد که هیچ حزبی و گروهی از انسانها را نیافته است که مثل خود او فکر کنند، این شخص یک انسان ناموفق است. بنابر این بهترین راه حل ها برای برکناری حکومت اسلامی در ایران، پیوستن به احزاب و فعالیتهای حزبی مشخص آنها است.

    به تاریخ احزاب و کارهایی که قبلا انجام داده اند و پرونده سیاهی که احتمالا دارند زیاد توجه نکنید، شرایط و افکار فعلی افراد توجه کنید نه به گذشته آنها. به مانیفست و مرامنامه احزاب مختلف مراجعه کنید و آنها را بررسی کنید و ببینید افکار کدام یک از آنها با شما جور در می آید. اگر میبینید که افکار گروهی هرچند بد نام و منزوی با افکار شما جور در می آید به آن گروه بپیوندید، زیرا حضور فیزیکی و فکری شما شاید باعث خوشنامی مجدد آن گروه شود.

    همه انسانها دچار خطا میشوند، انسانهایی که باهوش و عالق هستند همواره در حال تکامل و تغییر هستند، احزاب و رئسای آنها دچار اشتباهات تاریخی بزرگی میشوند و تغییر می یابند، اگر گروهی و یا حزبی در دورانی اشتباهی را انجام داده است مثلا از شخصی دفاع کرده است و امروز آن کار خود را خطای خود میداند به آن گروه و حزب بیشتر میتوان اعتماد کرد تا حزبی که سالهاست یک حرف را میزند و تکاملی در آن نیست و جمود فکری بر آن حزب مسلط است. تاریخ را به عنوان تاریخ باید نگریست نه مدرک برای محاکمه افراد، محاکمه افراد باید در موقعیت مناسب و با اجازه دفاع و رعایت کامل حقوق در یک دادگاه با حضور هیئت منصفه و قاضی مستقل انجام شود، هرگز به خود اجازه ندهید خود را در جای قاضی بگذارید و برای گروه و یا افرادی اتهام تعریف کرده و آنها را محکوم کنید. بسیار پیش می آید که گذشته یک فرد را و مثلا فعالیت غلطی را که روزگاری انجام داده است مطرح میکنند و شخصیت فعلی او را میکوبند. با حذف یک شخصیت مبارز هرچند مخالف اندیشه شما، شما یک قدم به عقب بر میگردید نه به جلو.

    فضای سیاسی در تمام کشورهای جهان فضای تخریب و حملات بدون رحم است، هر روز در مجالس پیشرفته ترین کشورهای دنیا و بزرگترین دموکراسی ها نمایندگان مجلس با هم مشاجره و حتی برخورد فیزیکی میکنند، احزاب مختلف به شدت به دنبال یافتن ایرادهای احزاب دیگر و کوبیدن آنها هستند و کوچکترین رحمی در این زمینه به یکدیگر نمیکنند و بزرگ کردن اشکالات دیگران و کوچک کردن اشکالات خود شغل دائمی سیاستمداران است، بنابر این بد گویی های سیاسیون از یکدیگر را زیاد جدی نیگیرید و تا خود به اسناد و مدارکی دست نیافته اید حرفی را قبول نکنید.

    دائی جان ناپلئونیسم در بین ملت ایران به شدت رواج دارد بخصوص در رابطه با اشخاصی که فعالیت سیاسی انجام میدهند. سعی کنید دائی جان ناپلئون را در وجود خودتان خاموش کنید، مخالفان شما هم میتوانند آدمهای دلسوز و مثبت و زحمت کشی باشند، همه را به یک چوب نزنید اجازه بدهید با مخالفانتان بصورت موازی حرکت کنید و رقابتی سالم داشته باشید. منصف باشید و در خونسردی و مرگ کامل احساسات در مورد قضایا فکر کنید و تصمیم بگیرید. دشمنی ها و لج بازی های شخصی خود را وارد افکارتان و تجلی افکارتان نکنید.

    بازیگر باشید نه مربی، اخلاق بد سیاسیون این است که همه شان مانند مربیان تیمهای فوتبالی هستند که البته بازیکنانی ندارند. این دسته افراد ایده آلیست تنها از همه چیز ایراد میگیرند و از یک چیز دفاع میکنند، بدون اینکه نظریات خود را پیاده کنند، بعنوان مثال برای دهه های متمادی سیاسیون با هم بحث کرده اند که آیا باید مبارزه مسلحانه کرد یا باید مبارزه منفی و نافرمانی مدنی کرد، و برای هر کدام از این چیزها توی سر یکدیگر میزنند، در حالی که در این حین که این مربیان در حال طرح کردن ایده آل هاشون هستند نه کسی مبارزه مسلحانه ای انجام میده نه کسی مبارزه منفی ای انجام میدهد و چه بسا اگر آن گروه که طرفدار مبارزه چریکی است، در این مدت مبارزه چریکی میکرد و گروهی که طرفدار مبارزه منفی است مبارزه منفی را عملی میکرد، تا این دوران پیشرفت های بسیاری انجام شده بود.

    فراموش نکنید که سیاسیت و علوم انسانی ریاضیات نیستند، مطلق اندیشی در سیاست و علوم انسانی کاری خطاست، فراموش نکنید برای هر ایدئولوژی و اندیشه سیاسی، هزاران نفر قبل از شما به شدت تفکر و اندیشه و بحث و تحقیق و مطالعه کرده اند. فلاسفه و اندیشمندان مختلف آنها را بررسی و کاملتر کرده اند، باید درک کرد که هر کدام از مفاهیم سیاسی امروزه به قدری پیشرفته و پخته هستند که هر کدام میتوانند حاوی مقادیر زیادی حقیقت و واقعیت و اصول و روش ها و افکار خوب و مثبت باشند. پادشاهی، جمهوری، سوسیالیسم، لیبرالیسم، دموکراسی، کمونیسم و حتی اسلامگرایی هر کدام اگر پیاده شوند میتوانند به موفقیت هایی دست بیابند، بنابر این وقت خود را بر سر بحث کردن و طرفداری کردن از یک نوع دیدگاه سیاسی و بزن و بکوب اندیشه مخالف آن نکنید، طرفدار اندیشه خود باشید و برای آن تلاش کنید و سعی کنید افراد دیگری را با خود همفکر کنید و آنها را قانع کنید که باید مثل شما فکر کنند و بجای تئوری پردازی بیش از حد کردن عمل کنید و افکارتان را پیاده کنید.

    سعی کنید افکارتان را مکتوب کنید و از دیگران بخواهید که شما را نقد کنند و اشکالهای شما را به شما بگویند، از نقد شدن نترسید، سیاست و اندیشه سیاسی خود را مانند وحی منزل ندانید، احتمال اینکه اشتباه کنید را بدهید، منتقد شما مهمترین کسی است روی زمین وجود دارد، حرف او را بشنوید و از او استقبال کنید و اورا برای خود حفظ کنید، چون او به تکامل اندیشه شما کمک میکند و به شما کمک میکند که کمتر اشتباه کنید. از طرفی وقتی از کسی انتقاد میکنید واقعا برای پیشرفت او از او انتقاد کنید نه برای خالی کردن عصبانیت های درونی خود و تحقیر کردن شخص و این را به شخص بصورت مستقیم اعلام کنید که از او انتقاد میکنید چون او را قوی تر و صحیح تر میخواهید. انسان مثبت و سازنده ای باشید تا منفی و تخریبگر.

    اندیشه خود را برای ایران بخواهید نه ایران را برای اندیشه خود. دنبال اندیشه ای باشید که به پیشرفت کشورتان کمک میکند، بردگی یک خط فکری و حمالی یک سیاستمدار پیر یک خطاست، اگر به این نتیجه رسیدید که اندیشه و خط بهتری از خط فعلی شما وجود دارد در تغییر خط خود تردید نکنید. اسم اندیشه سیاسی خود را بر روی سر خود خالکوبی نکنید، شما ممکن است فردا به حقایق جدید تری دست یابید.

    دچار روابط رمانتیک و عاشقانه ای که بین افراد یک حزب وجود دارد نشوید، شما یک مبارز هستید و باید واقعیت ها را همانطور که هستند ببینید نه آنجور که باید ببینید، اجازه ندهید رفاقت شما با یک شخص باعث شود که از افکار غلط او اطاعت کنید، رهبر یک حزب خدا نیست، او شخصیست که خادم شماست، او وجود دارد تا به شما خدمت کند، از نقد و رد کردن افکار وی نترسید. افکار جدید را به حزب و گروهتان وارد کنید و هرگز دست از مطالعه و خواندن افکار دیگر موافق و مخالف خود بر ندارید.

    قوانین حقوق بشر را خوب بخوانید و بدانید که بعنوان یک انسان هر کجا که هستید این حقوق را دارید و کسی حق ندارد شما را از این حقوقتان محروم کند، همچنین بعنوان یک انسان خوب، به کسانی که حتی حقوق انسانی مخالفان شما را نیز ضایع میکنند مخالفت کنید.

    در زیر چند سایت مربوط به احزاب سیاسی مختلف و یا جنبش های مختلف لیست خواهد شد، لطفا آنها را بررسی کنید و از میان آنها یکی را انتخاب کنید، البته شاید شما هم بخواهید حزبی جدید راه بیاندازید

    Comment


    • یکی از رایج ترین سوالاتی که اسلامگرایان توسط پیامهایشان از ما میپرسند این است که چرا از جنایات سایر ادیان و همچنین جنایاتی که به بهانه دموکراسی و صهیونیسم انجام میشود چیزی نمینویسید؟ در آمورد آنها هم بنویسید تا ثابت شود بیغرض و بیطرف هستید، در این نوشتار سعی شده پاسخ مناسبی به این پرسش بسیار رایج داده شود.

      نخست اینکه ما بیطرف و بیغرض نیستیم و کاملا مغرض و هدفمند عمل میکنیم. این تارنما برای نشان دادن چهره زشت و خوی بربریت و توحش وافر اسلام و اسلامگرایان و نشان دادن خرافی و باطل بودن باورهای آنان تلاش میکند اهداف این تارنما را میتوانید در برگ "درباره" بطور کامل بررسی کنید، بنابر این تارنمای افشا بسیار مغرض و هدفمند است.

      اما از این گذشته مبارزه با تمام جنایتکاران جهان و تمام ستمکاران و ادیان جهان از دست تارنمای افشا بر نمی آید، ما تنها به بررسی مشکلاتی میپردازیم که منافع ملی و ملت ایران را تهدید میکنند ما خود را در قبال مشکلات ایران مسئول میدانیم نه مشکلات تمام کائنات. تارنمای افشا یک تارنمای فارسی است و نوشتن در مورد ادیانی همچون دین مسیحیت و یهودیت و... چندان مخاطبانی در میان فارسی زبانان پیدا نخواهد کرد.

      یهودیان و مسیحیان هرگز خطری برای ما نداشته اند، این یهودیان و مسیحیان نبوده اند که 1400 سال پیش و 23 سال پیش به ایران حمله کنند و قتل و جنایت و تجاوز کنند. ملایان ایران یهودی نیستند! اسلامگرا هستند! مشکل ایران یهودیت و صهیونیسم (صهیونیسم چیست؟) نبوده و نیست. تارنمای افشا هرگونه جنایت وزیر پا گذاشتن قوانین حقوق بشر (حقوق بشر چیست؟) توسط هر گروه، فرد، سازمان، کشور را محکوم میکند و از تمام سازمانها و افرادی که در زمینه صلح و آزادی و دموکراسی و حقوق بشر در هر رنگ و نژاد و مذهب و دین در هر نقطه از زمین تلاش میکنند پشتیبانی میکند. اما این تارنما فعالیت های خود را محدود به مبارزه فکری با اسلامگرایی و اسلامگرایان و خرافات اسلامی و مسائل فرهنگی ایران میداند. لذا انتظار اینکه تارنمای افشا به افشای جنایات ژاپنی ها و آلمانی ها و صهیونیستها و آمریکایی ها و انگلیسی ها و... بپردازد انتظار غلطی است.

      امروزه روشنگری و مبازرزه با اسلام به دلیل تهدید بسیار جدی که این ایدئولوژی باطل برای تمام جهان متمدن و انساندوستان و آزادیخواهان دارد، مسئله ای تنها محدود به ما ایرانیان نیست، مبارزه با اسلامگرایی یک حرکت جهانی است و بطوری سازمانیافته و دقیق برنامه ریزی میشود. در بخش پیوند به تارنما های غیر ایرانی میتوانید به بسیاری از این منابع خارجی در این زمینه دسترسی پیدا کنید.

      همانطور که در پاسخ به پرسش رایج "چطور اسرائیل حقوق بشر را رعايت نميکند ما بايد بکنيم؟" توضیح داده شد، میان جنایات غرب و جنایات اسلامگرایان تفاوتهای اساسی وجود دارد. اساسی ترین تفاوت این است که اگر در دنیای متمدن جنایتی صورت میگیرد این جنایت معمولا خطای یک شخص است و آن شخص طبق قانون مجرم است و مجریان قانون و یا قوه قضائیه آن شخص را تنبیه و مجازات میکند. اما درنقطه مقابل یعنی در جهان اسلام اگر جنایتی انجام میشود، این جنایت از طرف دولت حمایت میشود و کاملا قانونی است، مثلا شکنجه کردن در نظام مقدس ناجمهوری اسلامی کاملا قانونی است و کسی نمیتواند به آن اعتراض کند. اگر کار خلاف قانونی هم حتی انجام شود کسی جرأت اعتراض به آن ندارد چون دولت حامی آن است. تفاوت میان جنایات در ایران و در غرب این است. به عبارت دیگر جنایات اسلامگرایان تماماً جنایات قانونی هستند و بر اساس مرام و منطق اسلامی نه تنها جرم نیستند بلکه کارهایی خداپرستانه هستند و اسلامگرایان انتظار دریافت پاداش در قبال آنها را دارند.

      بعنوان مثال جنایت زندان ابوغریب را در نظر بگیرید، این جنایت به دلیل خطای عده ای انسان خطاکار انجام میگیرد و نمیتوان آنرا به نام تمام آمریکا نوشت. کسانیکه این جنایت را مرتکب شدند افرادی بودن که به خواست خودشان چنین کاری کردند و مقامات امریکایی به شدت آنها را محکوم کردند و این خاطیان محاکمه شدند و جرایم سنگینی برای آنها صادر شد. بنابر این، این دسته از جنایات سازمانیافته ای نیستند، این جنایتکاران از روی قوانین و یا مرام مشخصی به این جنایات دست نمیزنند بلکه صرفا عده ای خطاکار و جنایتکار هستند که دست به جنایت میزنند. عده ای خطاکار امریکایی، تعدادی از زندانیان القاعده را که در بیرون از زندان سر میبرند و دست و پا قطع میکنند، یا با حملات استشهادی خود را و دیگران را از بین میبرند، و عده ای بعثی را که در زمان حمله به ایران طبق سنت پیغمبرشان و دستور آیینشان به زنان و دختران شهرهایی همچون قصر شیرین که طبق قوانین اسلامی باید بعنوان کنیز و غنیمتهای جنگی بین مسلمانان تقسیم شوند تجاوز کردند، برای کسب اطلاعات و جلوگیری از جنایات بیشتر این افراد در زنادن ابوغریب شکنجه کردند. این مسئله تنها به خود این افراد مربوط میشود و جنایت آنها را نمیتوان به پای هیچ تفکر، مکتب یا کشور و نژادی نوشت.

      اما در نقطه مقابل وقتی اسلامگرایان جنایتی انجام میدهند، همچون فیلمهای سر بریدن در عراق این جنایات توسط عده ای سرخود انجام نمیگیرد بلکه جنایات سازمان یافته و پیروی از آموزه های اسلامی هستند که چنین جنایاتی را باعث میشوند. افرادی مثل خمینی و خلخالی و بن لادن و محمد و علی تمام عمر خود را به بررسی مفاهیم اسلامی و مطالعه و تحقیق در مورد آن پرداخته اند و اعمالی که طرفداران آنها و خود آنها انجام داده اند کاملا مبتنی بر اسلام است و ریشه در تاریخ اسلام و حتی اعمال خود پیامبر این دین دارد (برای ارائه منابع تاریخی مراجعه کنید به محمد، پیام آور تروریسم. و جنگهای پیغمر وقتل عام یهودیان). بنابر این در این جنایات سازمانیافته آن سازمان که در این مورد دین اسلام است نیز زیر سوال میرود و محکوم میشود نه اشخاصی که این جرایم را مرتکب شده اند.

      اندیشه کشی، دگر اندیش کشی، ترورسیم، دست و پا قطع کردن، سنگسار و بسیاری از سایر چیزهایی که ما آنها را جنایت مینامیم کاملا مبتنی بر آموزه های قرآن و تاریخ دین اسلام است، در بخش اسلام و ر بخش قرآن میتوانید مدارک تاریخی را در مورد این ادعا بیابید.

      بسیاری از افرادی که این سوال را مطرح میکنند، تلاش دارند که جنایات اسلام گرایان را با نشان دادن جنایات سایر مردمان توجیه کنند، در مورد این نوع سفسطه ها میتوانید در نوشته ای با فرنام "چطور اسرائیل حقوق بشر را رعايت نميکند ما بايد بکنيم؟" توضیحات کافی را بیابید.

      از دیدگاه تارنمای افشا همه ادیان بویژه ادیان خدامحور (خداوند چیست؟) به دلیل مبتنی بر ایمان (ایمان چیست؟) بودنشان باطل هستند اما اولویت در روشنگری، مبارزه و افشای ادیان باطل مسیحیت، یهودیت، بهائیت، آیین زرتشت نیست، در ایران بزرگترین انگل اجتماعی در حال حاضر اسلام است نه هیچکدامیک از این ادیان. از این گذشته اسلام بدون شک در میان تمامی این ادیان مضر ترین دین برای اجتماعات انسانی است، سایر ادیان یا به دلیل کم تعداد بودن طرفدارانشان و یا به دلیل نقد های آهنینی که در طول تاریخ علیه آنها انجام گرفته است و همچنین قوانین مدرن و پیشرفته کشورهای متمدن، کاملاً اخته و رام و سکولار گشته اند اما دین اسلام به دلیل دگر اندیش ستیزی شدید آن و همچنین استبداد فکری رایج در کشورهای اسلامی تابحال به اندازه سایر ادیان مورد انتقاد قرار نگرفته است. و به همین دلیل است که موجب فساد و جنایت در اجتماع است، بنابر این با امکانات محدود تارنمای افشا پرداختن به سایر ادیان حداقل فعلاً میسر نیست.

      درست است که تمامی ادیان باطل هستند اما برابر دانستن تمامی ادیان با یکدیگر در زیانی که آنها به اجتماع میرسانند و میزان خشونت، خرافات، زن ستیزی و انسان ستیزی آنها هرگز با یکدیگر برابر نیست. با نگاهی سریع به اتفاقاتی که در جهان می افتد میتوان به سادگی دریافت که اسلام مشکلساز ترین دین است و تنها دینی است که در قرن 21 ام انسانها را برای خدا میکشد، کدام دین است که طرفدارانش بخاطر آن اینگونه سر انسانها را از تنشان جدا کنند؟ و یا انسانی را در زمین چال کرده و وی را سنگسار کنند؟ بنابر این تارنمای افشا از تمامی انسانها از هر رنگ و دین و باور و نژادی دعوت میکند که علیه این دین اهریمنی، فاشیستی (فاشیسم چیست؟) و انسان ستیز با یکدیگر علی رغم اختلافات فلسفی و سیاسی خود متحد شوند و آنرا با یاری یکدیگر بر بیاندازند. زیرا اسلام دشمن تمامی انسانها حتی خود مسلمانان است و برای هیچ دگر اندیشی حق حیات برابر قائل نیست.

      از اینها گذشته بسیاری از چیزهایی که عموما توسط اسلامگرایان و چپی ها (کمونیست ها و سوسیالیست های ورشکسته) در مورد جنایات صهیونیسم و آمریکا مطرح میشوند اساساً بصورت دروغین و غیر منصفانه مطرح میشوند و ریشه در خصومت تاریخی این افراد با یهودیان و یا دموکراسی و لیبرالیسم و سرمایه داری دارند که با بررسی دقیق آنها و شنیدن حرفهای دو طرف میتوان به دروغ بودن چیزهایی که این افراد بسیار بر آن تکیه میکنند آگاه شد. بررسی این موارد در حوصله و در حوزه اهداف این تارنما نیست اما تنها چند منبع خارجی در مورد چند مورد بسیار مشهور که اسلامگرایان بسیار به آنها اشاره میکنند و پاسخهایی که به آنها داده شده است و این اسلامگرایان و کمونیست ها هرگز به آنها اشاره نمیکنند اشاره خواهد شد.

      سر کار نرفتن 4000 یهودی در روز یازده سپتامبر + + +

      حمله و قتل عآم جنین توسط اسرائیل + + + +

      قتل عآم صبرا و شتیلا توسط ارتش اسرائیل + + +

      کشتن محمد الدوره کودک 12 ساله توسط اسرائیل + + + + +



      تارنمای افشا از تمام جنبش های ضد دینی با هدف گسترش انسانگرایی(هیومنیسم)، خردگرایی (راسیونالیسم)، بیخدایی(آتئیسم)، دنیاگرایی(سکولاریسم) در هر کجای جهان پشتیبانی میکند. و تمامی جنایات انجام شده و نقض حقوق بشر (حقوق بشر چیست؟)، در هر زمان و هرکجا و توسط هر کسی را محکوم میکند.

      Comment


      • عضو شوراى سياست‌‏گذارى سازمان دانش‌‏آموختگان ايران (ادوار تحكيم وحدت) به تشريح دلايل بي‌‏توجهى جامعه دانشگاهى به تحولات جامعه كارگرى پرداخت و گفت: سنگينى فضاى دانشگاه و موانع پيش روى فعاليت‌‏هاى دانشجويى باعث شده است تا اين قشر تاثيرگذار نتواند در مورد مسايل مهم اجتماعى همچون مشكلات كارگران حضور موثر داشته باشند.

        هادى كحال‌‏زاده در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"، از تحولات با اشاره به تحول به عمل آمده در دانشگاه و نگرش جديد به مسايل صنفى دانشجويي، گفت: جنبش دانشجويى از اواسط دهه 70 تا اوايل دهه 80 خود را به جنبش اجتماعى و نوخواهى اصلاحات وفادار مي‌‏دانست و در نبود ساير احزاب، به تنهايى بخش قابل توجهى از مطالبات جامعه به خصوص در حوزه سياسى و قدرت را پيگيرى مي‌‏كرد اما اين جنبش به دليل نبود برنامه در نيروهاى سياسي، تلاش كرد كه سازمان و تشكيلات خود را از هجمه حفظ كند و اين واگرايى را به همگرايى تبديل كند.
        وى با تاكيد بر اينكه بين خرده‌‏جنبش‌‏هاى اجتماعى همبستگى وجود ندارد، گفت: هرگاه در ايران جنبش اجتماعى با شكست روبرو شده است، به تبع آن خرده جنبش‌‏ها نيز شكست خورده‌‏اند كه جنبش كارگرى و دانشجويى نيز از جمله اين خرده ‌‏جنبش‌‏ها هستند.
        كحال‌‏زاده نبود ارتباط بين جنبش دانشجويى و جنبش كارگرى را ناشى از فقدان زبان مشترك و همكارى موثر دانست و گفت: زمانى كه جنبش دانشجويى با كمترين توان تحت فشارهاى مختلف بود، پژمردگى ساير جنبش‌‏هاى اجتماعى و نبود رابطه در دو دهه اخير باعث شد كه آنها تعامل لازم را با هم نداشته باشند و اين رويه تا به امروز - كه علاوه بر جنبش دانشجويي، ساير جنبش‌‏ها از جمله جامعه كارگرى تحت فشار هستند - ادامه دارد.
        عضو شوراى سياست‌‏گذارى سازمان دانش‌‏آموختگان ايران به حمايت دانشجويان از جامعه كارگرى اشاره كرد و گفت: هنوز مدت طولانى از فشارهايى كه به تشكل موسوم به سنديكاى رانندگان شركت واحد اتوبوسرانى وارد شده است، نمي‌‏گذرد كه در همان هنگام دانشگاه طى مراحلى از اين نيروهاى كارگرى حمايت كرد.
        كحال‌‏زاده نكات مشترك جامعه دانشجويى و كارگرى را شامل تهديدات اجتماعى و اقتصادى دانست و گفت: بيكاري، رسيدن به وضعيت اقتصادى بهتر و برقرارى شرايط حداقل از جمله زمينه‌‏هايى است كه دانشجو و كارگر را در يك مسير قرار داده است و امكان تعامل آنها را فراهم مي‌‏سازد.
        وى با اشاره به شرايط ركود دانشگاه و دانشگاهيان، انتظار تعامل دانشجو و كارگر در حد اعتراض‌‏هاى اخير كشور فرانسه را غيرمنطقى دانست و گفت: در شرايط ركود حاكم بر دانشگاه نمي‌‏توان انتظار داشت كه دانشجو و كارگر دولت را به عقب رانده و ملزم نمايند كه قانون كار را براى قشر محروم جامعه حفظ كند.
        عضو شوراى سياست‌‏گذارى سازمان دانش‌‏آموختگان ايران به فردگرايى و شكست‌‏هاى پى در پى نهادهاى قانونى اشاره كرد و گفت: در شرايطى كه نهادهاى فكرى و سياسى پايدار نباشند، نمي‌‏توان انتظار پيگيرى مطالبات اقشار مختلف جامعه را داشت زيرا نهادهاى پيگير مطالبات اقشار از جمله كارگران پايدار نيستند.
        وى به نبود نهاد مستقل كارگرى در سطح كشور اشاره كرد و گفت: همان‌‏گونه كه نبود نهاد مستقل براى دفاع از دانشگاه به ضعف و نابودى جنبش‌‏هاى دانشجويى منجر مي‌‏شود، نبود نهادهاى مستقل كارگرى نيز آينده جنبش كارگرى را در ابهام سوال ‌‏برانگيز قرار مي‌‏دهد.
        كحال‌‏زاده گفت: جريانی كه مي‌‏خواهد پايدار باشد، بايد تاكيد ويژه بر نهادهاى سازمانى و اجتماعى داشته باشد و از طريق اين نهادها مطالبتش را به صورت مستمر پيگيرى كند.
        وى افزود: نهاد پايدار بايد به تعميق در همه نهادهاى اجتماعى و برقرارى پيوند با خرده‌‏جنبش‌‏ها بينديشد و براى تحقق اين مهم، برنامه‌‏هاى مشخص داشته باشد.
        كحال‌‏زاده ابراز اميدوارى كرد كه با تحقق اين برنامه‌‏ها، هر چه سريع‌‏تر شاهد تعامل جامعه كارگرى و جنبش دانشجويى كشور باشيم.

        Comment


        • علی افشاری, محسن سازگارا و اکبر عطری با انتشار اطلاعيه ای به فراخوان اعتصاب غذای گنجی واکنش نشان دادند. متن اطلاعيه به شرح زير است:

          در شرايطی که حکومت ايران می کوشد تا افکار جهانيان را از توجه به مسائل نقض حقوق بشر و آزادی در ايران منحرف کند و موضوع انرژی هسته ای و غنی سازی اورانيوم را در مرکز توجهات قرار دهد، هر نوع اقدامی برای جلب توجه افکار عمومی دنيا به مسئله نقض حقوق بشر و آزادی در ايران کاری درست و اصولی و حرکتی به جا است. در اين راستا اقدام اخير برادر عزيزمان آقای اکبر گنجی هم که بر آزادی سه نفر از زندانيان سياسی تأکيد کرده و قرار است تا با اعتصاب غذا، افکار عمومی خارجی را به اين امر جلب نمايد مطمئناً همچون تمام اقدامات مشابه، حرکتی است که می تواند مورد تأئيد تمامی آزاديخواهان قراربگيرد. همبستگی و اتحاد حول دفاع از آزادی زندانيان سياسی اقدامی بسيار استراتژيک در بازدارندگی دست اندازی های ساختار سلطه است .در اين ميان شايسته است در دفاع از زندانيان سياسی همه جانبه و يکسان برخورد کرد و از حقوق تمامی کسانی که مورد ستم قرار گرفته اند و قربانی نقض حقوق بشر شده اند ، دفاع کرد . ذکر دو نکته را هم لازم می دانيم:
          اول- شرايط فعلی کشور و شکاف های موجود اجتماعی و سياسی و توازن قوا ميان حکومت و مردم به گونه ای است که هيچ فرد يا جريانی به تنهايی نمی تواند اين توازن را برهم بزند. کار درست آن است که در هر حرکتي، اصل بر حداکثر همسويی و هم جهتی و در نهايت همکاری تمامی نيروهای آزاديخواه، اصيل و معتقد به منافع ملی و سرزمينی کشور، با حفظ اصول و مرزبندی هر جريان در دستور کار باشد. هر نوع سخن يا حرکت فردگرايانه منطقی نيست.
          دوم- نيروهای آزاديخواه در شرايط حاضر بيش از هر چيز بايد بتوانند مردم را به لياقت و کارآمدی خودشان مطمئن سازند و با اين کار آثار منفی بی لياقتی ها و ندانم کاريهای جبهه دوم خرداد را که طی ٨ سال اميدهای مردم را به باد دادند، از جوارح و اعضای جامعه بزدايند. به اين دليل در هر حرکتي، مديريت صحيح و حساب شده شرط لازمی است که بايد بتواند اهداف اعلام شده برای آن حرکت را تأمين نمايد. بايد به شدت مراقب مديريت صحيح و برنامه ريزی دقيق هر حرکت آزاديخواهانه ای بود.
          بنابراين ضمن حمايت ار کارزار جهانی برای آزادی زندانيان سياسي، برای اکبر گنجی و تمامی دست اندرکاران اين برنامه آرزوی موفقيت می کنيم.

          Comment


          • خبر کوتاه اما تکان دهنده بود*.همين خبر سرآغاز يک اعتراض سراسری در مناطق کردنشين شد." روز شنبه ۱۸ تير ماه مامورين جمهوری اسلامی چند جوان مبارز شهر مهاباد را هدف تيراندازی قرار داده و دو تن از آنان را زخمی کردند. يکی از زخمی ها به اسم شوانه قادری که از جوانان فعال مهاباد بوده، عليرغم آن که به شدت زخمی بوده، توسط نيروهای حکومت وحشيانه شکنجه شده و به قتل می رسد. روز بعد جنازه مثله شده شوانه قادری توسط قاتلان به خانواده اش تحويل داده شد.
            مردم معترض و ناراضی شهر مهاباد با اطلاع از اين جنايت در مناطق مختلف شهر به اعتراض و تظاهرات پرداخته و عليه حکومت شعار داد ند. طی چند روز فضای اعتراضی در شهر مهاباد همچنان ادامه داشت و شهر حالت غيرعادی به خود گرفت.
            انتشار تصاويری از جنازه او که نشانه های شکنجه بر خود داشت به تحريک احساسات عمومی و بروز تنش انجاميد که از شهر مهاباد به ديگر شهرهای کردنشين غرب ايران سرايت کرد و تعدادی کشته و خسارات گسترده برجای گذاشت.
            مراجع قضائی و امنيتي، شوانه قادری را فردی شرور معرفی کردند که به اتهامات متعددی تحت تعقيب بوده و قتل او در پی مقاومت در برابر دستگيری و حمله به مأموران انتظامی رخ داده است.
            آنان شکل فجيع جنازه شوانه را ناشی از خودزنی و همچنين شستشوی جنازه وی با آب داغ دانستند.
            گروههای سياسی کرد و منابع محلی گفتند که شوانه فردی بوده که در سازماندهی جشنها و تجمهايی در شهرهای کردنشين نقش داشته است که اغلب به خشونت و درگيری با نيروی انتظامی انجاميده اند.
            نماينده مهاباد در مجلس: شوانه قاچاقچی بود اما مردم عصبانی هستند.
            گروه های سياسی کرد: شوانه فعال سياسی بود و عمدا هدف گرفته شد.
            سراسر مناطق کردنشين را اعتراض فرا گرفت.از شمال ترين نقاطی که کردها در آن ساکن بودند تا جنوبی ترين نقطه،همه در يک اتحاد همه گير به سياستهای حکومت معترض شدند.
            همه اذعان دارند که اين گستردگی نقطه اوجى بود در جنبش كردستان و به خوبى هم نشان داد كه مساله آنطورى كه مقامات مى خواهند وانمود كنند نيست. مردم کرد با تحصنهای آرام ،مدنی و مسالمت آميز نشان دادند که مى خواهند مسائلشان را از راه آرامش و به شيوه های صلح آميز به پيش ببرند و به هيچ وجه طرفدار خشونت نيستند.اما اين حسن نيت کردها با سياستهای دولت منطبق نشد و صاحب نظران گفتند كه برخى از خشونت هايى كه اتفاق افتاده به خصوص در شهر سقز با تحريك نيروهای دولتی بوده و دستهايى در كار بوده كه مى خواستند به روى مردم تيراندازى شود و گويا همين سبب شد که متاسفانه عده زيادى كشته شوند و به نقل از خود مسئول هياتى كه براى تحقيق به كردستان رفته بود و عضو شوراى امنيت ملى مجلس شورای اسلامی هم بود، بيش از 500 تن دستگير شدند.
            يکی از نقاط کردنشين که در صدد حفظ وجه مسالمت آميز اعتراضات برآمد،فعالان مدنی شهر سنندج بودند.اين اعتراض آرام به خشونت کشيده شد و سازمان دهندگان آن به شديدترين شيوه ها با برخورد حکومت مواجه شدند.
            متن درخواست اين فعالين نشانه بارز مسالمت آميز بودن حرکت بود.نقل اين درخواست خال از لطف نيست.
            ""شوانه قادری شهروند مهابادی در يک اقدام غير قانونی و جنايتکارانه به قتل رسيد.در چند روز گذشته مردم شهرهای مهاباد .سردشت.مريوان و ديگر شهرها عليه اين جنايات اعتراض کردند.اعتراض بر حق مردم اين شهرها سرکوب شد و تعدادی از شهروندان دستگير و روانه ی زندان شده اند. قتل شهروندان زندانی کردن و سرکوب مردم نقض اشکار حقوق مدنی و حقوق بشر است.رسانه های جمعی و رسمی در برابر اين وضعيت هولناک چشم فرو بستند و سکوت کردند اما وجدان بيدار جمعی قادر به تحمل اين جنايات نيست سرکوب و سرپوش نهادن بر اين قبيل جنايات غير انسانی و غير قانونی است .بايد ماشين سرکوب و جنايات متوقف گردد.داشتن اسايش رفاه امنيت و زندگی کردن حق همه ی شهروندان جامعه است.حقوق ابتدايی و طبيعی مردم زحمتکش کردستان بايد به رسميت شناخته شود و از نقض ان با هر توجيه و بهانه ای ممانعت شود.
            ما حمايت خود از اعتراضات بر حق مردم در ديگر شهرها اعلام می کنيم وتحصن و اعتراض خود را تا تامين خواسته هايمان به صورت مدنی ادامه مى دهيم:
            ۱ـــ خواهان تشکيل دادگاهی علنی و مجازات برای عاملين و امرين قتل شوانه قادری و ديگر کشته شدگان اعتراضات اخير بدون هيچ عذر و بهانه ای هستيم.
            ۲ـــ خواهان ازاد شدن فوری و بدون قيد و شرط همه ی زندانيان و دستگير شدگان اعتراضات شهرهای مهاباد مريوان سردشت اشنويه و ديگر شهرها هستيم.
            ۳ـــ خواهان پايان دادن به فضای سرکوب ايجاد رعب و وحشت شکنجه و تحقير در همه ی شهر ها هستيم.
            از تشکلها شخصيتها فعالين اجتماعی فرهنگی سياسی نهادهای بين المللی و سازمانهای مدافع حقوق بشر برای حق اين خواسته ها تقاضای حمايت جدی می کنيم.""
            اين متن هجوم حکومت را کاملاً زير سوال برد و در افکار عمومی بی اعتبار کرد.
            با اين همه تعرض که حکومت به مردم معترض کرد،باز هم انتشار مواضع رسمی دولت بحران را دامنه دارتر کرد.
            به عنوان مثال در آن دوران فيروز محمدي، سرپرست پزشکی قانونی استان آذربايجان غربی در گفتگو با خبرگزاری دانشجويان ايران، احتمال شکنجه کمال اسفرم معروف به شوانه سيدقادری را رد کرد و گفت که وی اقدام به خودزنی کرده بوده است.
            به گفته وي، در جسد شوانه غير از اثر دو گلوله ای که به جلوی سينه چپ و پشت ران راست او اصابت کرده بوده، جوشگاههايی ناشی از خودزنی نيز مشاهده شده که نشانگر تيپ شخصيتی اوست.
            از طرف ديگر اکبر فيض، رئيس دادگستری آذربايجانغربی به خبرگزاری دانشجويان ايران گفت شوانه به اتهامات متعددی تحت تعقيب قرار داشت که از جمله آنها قتل پسری پانزده ساله بوده که به همراه دو نفر ديگر بعد از تعرض اقدام به اين کار کرده است.
            فيض جرايم ديگری چون اخلال در انتخابات و پناهنده شدن به گروهکها را نيز به شوانه نسبت داد و گفت که برای وی حکم جلب صادر شده بوده و مأموران بارها و بارها برای دستگيری به سراغش رفته بوند اما نتوانسته بودند او را دستگير کنند تا اينکه روزی به آنها اطلاع داده می شود که شوانه همراه با چند نفر ديگر در جايی در حال ميگساری است ولی هنگامی که برای دستگيری اش به محل می روند، او بنا به روال قبلی با مأموران درگير می شود و مأموران نيز به موجب قانون، چون مورد حمله قرار گرفته بودند، از خود دفاع کردند که در اين حادثه دو تير به مقتول اصابت می کند ولی او در راه بيمارستان می ميرد.
            رئيس دادگستری آذربايجانغربی در عين حال مدعی شد که "گروهکها" عضويت شوانه را نپذيرفته و چون ديده بودند او زياد از نظر سياسی قابل بهره برداری نيست، بيرونش کردند و از جسدش بيشتر از خودش بهره و سود بردند.
            اگر چه اين مواضع و نظراتی اينچنين مطرح شد اما هيچکدام نتوانيت افکار عمومی را قانع کند.
            يکسال بعد از مرگ شوانه و کشتار شمار زيادی از مردم معترض کرد،شاهديم که هيچ دادگاهی به پرونده رسيدگی نکرده و کسی محاکمه نشده است.

            * اين نوشته بازخوانی کامل ماجرا نيست و چنين هدفی هم ندارد.اين يادآوری کوتاه به اين منظور است که گفته شود که هجده تير تنها به جنبش دانشجويی مختص نيست.


            Comment


            • در گزارش زير پرداخت وام 2.5 ميليون دلاری به دو ايرانی تبار تنها در ازای پاسپورت و توقيف بعدی پاسپورت هابه علت عدم پرداخت اقساط و اقدام حقوقی عليه آن آمده است. اما از بقيه ماجرا خبری نيست. يعنی اين ايرانی تبارها چه ,وثيقه, مهم تری داشته اند که توانسته اند دو و ميليون دلار وام بدون وثيقه بگيرند و کار اين ايرانی تبارها چه و منشاء اختلاف چه بوده است و سوالات ديگر.. به هر حال همين فساد و آنچه اعتماد آن را " گاف بانکی " ناميده است ميتواند وسيله مفيدی باشد برای بالا کشيدن بخشی ديگر از اموال ضبط شده مردم ايران در جنگ رژيم اسلامی و آمريکا. هرچه باشد يکی از ايرانی تبارها شهروند آمريکاست
              اعتماد
              اقدام‌ يكي‌ از شعب‌ بانك‌ صادرات‌ دوبي‌، در ارايه‌ وام‌ به‌ دو شهروند امريكايي‌ و اماراتي‌ با دريافت‌ پاسپورت‌، معضل‌ تازه‌يي‌ براي‌ اين‌ بانك‌ ايجاد كرده‌ است‌. به‌ گزارش‌ ,بازتاب‌, به‌ نقل‌ از يك‌ روزنامه‌ اماراتي‌، اكنون‌ دادگاه‌ دوبي‌، حكمي‌ عليه‌ شعبه‌ بانك‌ ايراني‌ صادر كرده‌ است‌ كه‌ به‌ موجب‌ آن‌، بايد پاسپورت‌هاي‌ دو مشتري‌ يادشده‌ را به‌ آنان‌ بازگرداند. اين‌ گزارش‌ مي‌افزايد: دادگاه‌ اماراتي‌ براساس‌ تقاضاي‌ وكلاي‌ متهمان‌ گفته‌ است‌ كه‌ اين‌ اقدام‌ بانك‌، نقض‌ آزادي‌ و حقوق‌ شخصي‌ انسان‌ها است‌ و بنا بر قانون‌ اساسي‌ امارات‌، ممنوع‌ است‌. اين‌ دو مشتري‌ كه‌ يكي‌ از آنان‌ ,فارهنگ‌ آر,، شهروند امريكايي‌ و ديگري‌ خانم‌ ,الهام‌ ت‌, داراي‌ تبعيت‌ امارات‌ هستند، با مديريت‌ فارهنگ‌ و استفاده‌ از ويلاي‌ الهام‌، شركتي‌ به‌ نام‌ ,ف‌ظل‌كفغ, تاسيس‌ كرده‌اند. اين‌ شركت‌ وامي‌ 5\2 ميليون‌ دلاري‌ از بانك‌ صادرات‌ دوبي‌ دريافت‌ كرده‌ بود و كه‌ در ازاي‌ آن‌، تنها پاسپورت‌هايشان‌ را به‌ عنوان‌ وؤيقه‌ ارايه‌ داده‌ بود كه‌ پس‌ از عدم‌ بازپرداخت‌ اقساط‌ وام‌، اين‌ موضوع‌ برملا شده‌ است‌. با اين‌ حال‌، اين‌ دو مشتري‌ بدحساب‌، در پي‌ آنند كه‌ پاسپورت‌هاي‌ خود را پس‌ گرفته‌ و حتي‌ از بانك‌ مذكور شكايت‌ كنند. اين‌ دو، بدهي‌ وام‌ خود را نداده‌اند، مي‌گويند: ادعاي‌
              دوجانبه‌يي‌ را ارايه‌ كرده‌اند كه‌ براساس‌ آن‌، بانك‌ صادرات‌ بايد خسارت‌ ناشي‌ از ضبط‌ پاسپورت‌ها و مانع‌ شدن‌ از سفرهاي‌ تجاري‌ آنان‌ را، كه‌ ضرر و زيان‌ زيادي‌ را به‌ آنان‌ وارد آورده‌ نيز پرداخت‌ كند.

              Comment


              • حسن عباسى رييس مركز بررسى هاى دكترينال امنيت بدون مرز در جمع دانشجويان دانشگاه صنعتى شاهرود به دعوت بسيج دانشجويى اين دانشگاه گفت: , چندى پيش زمان شروع اجلاس خبرگان ، هنگام برگشت از يك برنامه از مشهد در پايين پله هاى هواپيما در فردوگاه تهران ديدم يك بنز تشريفاتى چند صد ميليونى تومانى ايستاده و يك نفر را هفت هشت نفر محافظ پايين مى آورند آن هم وسط باند فرودگاه، همان طور كه من داشتم نگاه مى كردم چند خانم خيلى سانتى مانتال نيز پشت شيشه هاى اتوبوس داشتند صحبت مى كردند و مى گفتند اين كيه، يكى از آنها گفت اين مشكينيه آن يكى گفت نه مشكينى نيست جنتى است و يكى ديگر از آنها گفت جنتى نيست فلانى است تا آن كه يك آقايى كه نزديك اين خانمها بود براى اينكه قضيه را تمام كند گفت اين رييس امام رضا (ع) است.,!

                به گزارش سايت"عارف نيوز"عباسى تصريح كرد: , اگر قرار است در حكومت دينى دست ما جلوى ديگران دراز نباشد و محتاج به بيگانه نباشيم چه معنا دارد يك آيت الله توليت امام شيعه را داشته باشد و بنز چند صد ميليونى بيايد استقبالش كه در سى ثانيه اى كه اين آدم از پله هاى هواپيما پايين مى آيد همه اسلام، نظام، امام رضا(ع) و روحانيت زير سؤال بروند بعد طرف بگويد ,ما دو ماه پيش راى داديم به يك آدمى كه ماشين پژويش را نزديك ميدان نارمك نشان داده بودند و دو ميليون تومان مى ارزيد، ما با راى خودمان رييس جمهور انتخاب كرديم كه مثلا" ساده زيست باشد اما بعضى مسؤولان اين كشور مثل اينكه در مسير راى و اين حرف ها نمى آيند و با راى نمى شود عوضشان كرد, لذا كينه نسبت به دين، امام رضا (ع) و روحانيت پيدا مى كنند.,

                وى تاكيد كرد:, اگر قرار است عزت و حكمت و مصلحت موضوعيت داشته باشد بايد بزرگان نظام و مسوولينى كه در خبرگان رهبرى هستند از بنزها پايين بيايند.,

                رييس مركز بررسى هاى دكترينال امنيت بدون مرز افزود:, آقاى رييس جمهور، جوانان، دانشجويان و مردم از انرژى اتمى حمايت مى كنند و آن چهار نفر نيز از طرف حكومت و دولت بروند پاى ميز مذاكرات، ليكن شما به شكم و زندگى مردم برسيد و خواهش مى كنم شفاف عمل كنيد.,

                عباسى تاكيد كرد:, وقتى شما مى گويى يك كسانى يك جايى 37 ميليارد تومان را اين طورى كردند از اين كلى گويى ها سخنگوى ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادى هم گفته بود وى يك شب در تلويزيون گفت كه ميلياردها تومان از كجا گرفتيم و ريختيم توى بيت المال، كه خبرنگاران همه با هم داد زدند كه يك نفر را اسم ببر گفت نمى شود دوباره گفتند گفت نمى شود آبروى طرف مى رود. ,

                وى گفت:, خدا وكيلى منطق را نگاه كنيد صفحه حوادث روزنامه ها را باز مى كنى عكس هر قالپاق دزد و كيف قاپى را را چاپ مى كنند و اسمش را هم مى نويسند اين آبرو ندارد اما دانه درشت هايى كه ميليارد ميليارد مى خورند آبرو دارند.,

                وى اظهار داشت:, آقاى رييس جمهور كه مى فرمايى دانشجو بايد داد بزند! اگر بخواهى در لفافه حساب و كتاب كنى و در اين چارچوب ها بيفتى كه اين فرد ناراحت نشود و به آن فرد بر نخورد و ريش اين سفيد است و آن يكى محترم است و كلى گويى كني، بدان مردم با هيچ كس عقد اخوت نبسته اند. اين مردم شريف، عميق، محكم و مطمئن هستند و با هيچ كس تعارف ندارند. مراقب باش ما به قبلى ها هشدار داديم با دادگاه و شكايت برخورد كردند و دودش هم توى چشم خودشان رفت.,

                عباسى تصريح كرد: ,آقاى احمدى نژاد! هشدار ما را منصفانه در نظر بگير.نمى شود با تعارف كشور را جمع و جور كرد بايد بيايى شفاف حرف بزني، بيا بگو اين آدم اين قدر خورده آن يكى اين قدر برده من معرفى كرده ام به قوه قضاييه ، مردم به اين قوه قضاييه بگوييد آنها را بياورد و با آنها برخورد كند.,

                وى گفت: , يونسى وزير اطلاعات دولت آقاى خاتمى دهه فجر سال گذشته در يك مصاحبه من را ضد انقلاب معرفى كرد همين آقا اگر ده دقيقه با من مناظره كند به شما ثابت مى كنم كه سواد اطلاعاتى ندارد چون اگر سواد اطلاعاتى داشت بايد مى آمد برآورد اطلاعاتى مى كرد و مى گفت يك چيزى هست كه مردم اين قدر از اين حرف هاى عباسى استقبال كرده اند و 20 ميليون سى دى وى در مشهد در دست مردم مى چرخد.,

                عباسى افزود:, وزيرسابق اطلاعات راه مى افتد براى خنثى كردن حرف هاى من سخنرانى مى كند و مى گويد عباسى ضد انقلاب است، من اصلا"وى را تحويل نگرفتم وجوابش را ندادم، من با بدن پر تير و تركش و پلاتين ضد انقلاب هستم يا تو؟,

                Comment


                • محمد نيازى رييس سازمان بازرسى كشور در گفتگو با خبرگزارى فارس آلودگى دستگاههاى حكومتى به فساد و زمين خوارى را تاييد كرد و ضمن تاكيد بر اين كه اراضى ملى توسط عده اى به غارت رفته است به طرح "طوبى" اشاره كرد و گفت:"براساس اين طرح مي‌توان زمين را براى احيا و درخت كارى به افراد حقيقى و حقوقى واگذار كرد كه متاسفانه حتى دستگاههاى مختلف كه خود واگذار كننده هستند آلوده اين كار شده و با سوء استفاده از اين طرح، زمينهاى با ارزشى را تحت اين عنوان گرفته ولى به مجرد اخذ اين زمينها دور آن حصار كشيده و شروع به تفكيك و ساخت و ساز كرده‌اند و بر خلاف قانون منابع ملى را از بين برده‌اند."
                  وى افزود:"دستگاههاى زيادى درگير اين قضيه هستند و يكى از موضوعاتى كه در سازمان بازرسى كل كشور به جد پيگيرى شده و قرار است به وزارت جهاد كشاورزى هم اعلام شود اين است كه به افراد حقيقى وحقوقى كه از اين طرح سوء استفاده مي‌كنند به هيچ وجه زمين را واگذار نكنند مگر اينكه محرز شود كه كسى كه زمين را مي‌گيرد قصد احياء و درخت كارى دارد."
                  وى بخشى از زمين خوارى دماوند را سوء استفاده از طرح گردو كارى خواند واظهار داشت: "متاسفانه دهها هكتار زمينهاى خوب دماوند به افرادى داده شده است كه اكثر آنها افراد ذى نفوذ بوده و داراى پست و مقام هستند و باعث ايجاد مشكلات جدى شده‌اند كه پرونده آنها در قوه قضائيه مطرح است."
                  نيازى افزود: "سوء استفاده از اين طرح باعث دامن زدن به فاصله طبقاتى در آن مناطق شده است زيرا افراد با اخذ اين زمينها اقدام به ساخت بناهاى تفريحى براى خوشگذرانى در كنار روستاهاى فقير نشين كه برخي‌ از آنها حتى به نان شب خود نيز محتاج هستند، كرده‌اند كه اين كار براى حكومتى كه داعيه عدالت دارد بسيار زشت است."
                  وى گفت: "در مسئله زمين دستگاههاى مختلفى از جمله اداره ثبت، شهرداري، شوراى شهر، استانداري‌ها و دستگاه قضايى درگير هستند و گزارشها و پيشنهادهاى مختلفى از جمله اصلاح قوانين و مقررات تهيه و براى مسئولان فرستاده شده است."
                  رئيس سازمان بازرسى كل كشور با اشاره به اهميت زمين و تغيير كاربرى آن در دنيا گفت:"مسئله تغيير كاربرى در دنيا به بالاترين مقام محول ‌شده است در حالى كه در كشور ما اين كار توسط كميسيونهاى سطح پايين انجام مي‌شود وهمين امر باعث شده اين منابع با پوشش قانونى و سوء استفاده رانت خوارن و رشوه غارت شود كه بايد اين قوانين به سرعت اصلاح شود."
                  نيازى افزود:"متاسفانه بعضا دستگاههايى كه بايد خود حافظ منابع ملى باشند با سوء استفاده از قوانين اقدام به زمين خوارى كرده‌اند كه سازمان بازرسى سعى دارد با انتشار گزارش تخلفات فضا را براى تكرار چنين اقداماتى ناامن كرده تا كسى براحتى جرات دست اندازى به اموال عمومى را نداشته باشد."

                  Comment


                  • Comment


                    • در جنگ قدرتی که در جريان است، کيهان دست به افشاگری های سربسته می زند که بنا بر سوابق اين روزنامه بخشا ساختگی و پاپوش دوختن برای مخالفين است ولی بدون ترديد بخشا نيز حقايق مربوط به مفاسد جناح رقيب يا طرح های خارجی است. زيرا همانطور که خود کيهان در مطلبی در مورد روابط شبکه فساد اشاره کرده است دو طرف به اندازه کافی گزگ به دست داده اند که مجبور نباشند تماما به دروغ متوسل شوند. در شرايط کنونی جدا کردن بخش های درست افشاگری ها از اتهامات نادرست آن ممکن نيست، و روشن شدن حقايق را بايد به آينده واگذار کرد وفعلا به مرور اتهامات دو طرف و حفظ سابقه آن ها اکتفا نمود.

                      گوشه هايی از افشاگری های امروز کيهان
                      کلاس آموزش کنکور
                      اختلاف بر سر يك مؤسسه آموزش دروس كنكور كه بدون مجوز قانونى از سوى فرزند يكى از مديران صدا و سيما و با حمايت يكى از شبكه هاى تلويزيونى اداره مى شود، تبديل به سوژه داغى بين وزارت علوم و سازمان صدا و سيما شده است.
                      در حالى كه دفتر آموزش هاى آزاد وزارت علوم تاكنون 3بار نام اين مؤسسه (سنجش 3) را به عنوان مؤسسه غيرقانونى اعلام كرده و فعاليت آن را به دليل نداشتن مجوز، فاقد وجاهت قانونى دانسته، همچنان تبليغات اين مؤسسه در يك برنامه تلويزيونى هر روز از شبكه سوم سيما پخش مى شود

                      کلاس ايجاد رابطه و امکان
                      مؤسسه اى كه در آمريكا بنيانگذارى شده و مؤسس آن در ايران نيز اقدام به تأسيس آن كرده است، در قبال دريافت 690هزارتومان ادعا مى كند كه رمز موفقيت را به مردم مى آموزد(!؟)
                      اين مركز تحت عنوان مؤسسه بين المللى فرهنگى هنرى به مشتريان خود وعده هايى كلى را در باب آموزش هماهنگى با ديگران، موفقيت فردى و گروهى و تنظيم رابطه با خود و ديگران مى دهد.
                      اين مؤسسه به سرپرستى خانم ف.م با تشكيل كلاس هاى خود در يكى از هتل هاى تهران مشترى ها را در چند مرحله گرد هم مى آورد تا به آنان بياموزد چگونه با خود، ديگران و جهان هستى رابطه تنظيم شده اى داشته باشند.
                      خبرنگار كيهان در تماس با اين مؤسسه از مجوز فعاليت آنان پرسيد كه پاسخ دادند همين كه در هتل كلاس مى گذاريم نشانه آن است كه بالاخره مجوز داريم. اين مؤسسه در بروشور تبليغاتى اش، فعاليت خود را فضايى براى كشف، ايجاد، انتخاب و امكانات(!) در زمينه هاى تنظيم رابطه معرفى كرده است.

                      اتهامات احتمالا به حزب مشارکت
                      عضويت در هيئت مديره شركت ها و موسسات وابسته به وزارتخانه ها و سازمان هاى دولتى و دريافت حقوق هاى ماهيانه ميليونى تحت اين عنوان، گرفتن پروژه هاى مختلف و كسب پول هاى سرسام آور بابت آنها بدون وجود نظارت صحيح بر نحوه انجام و سرانجام طرح ها، پورسانت خوارى از محل انعقاد قرارداد با پيمانكاران داخلى يا خارجي، اخذ وام هاى كلان و بلندمدت، اخذ مجوزهاى مختلف اعم از اجازه نامه هاى واردات و صادرات محصولات خاص و فروش اين مجوزها يا كالاها به قيمت هاى گزاف، خريد زمين با مساحت زياد و به قيمت ارزان و قسطى و دهها مورد از اين نوع، قالب هايى بود كه احزاب سياسى براى پولدارشدن خود و هواداران شان از آنها بهره مى گرفتند.
                      عضو هيئت رسيدگى به تخلفات ادارى يكى از وزارتخانه ها در اين باره گفت: در برخى پرونده ها متوجه مى شديم كه تخلف صورت گرفته با اجازه مدير بالاتر بوده و اصلا امتياز غيرقانونى با اين شرط در اختيار شخص قرار مى گرفته كه درصد بيشترى از پول به دست آمده- مثلا 70 درصد آن- به حساب بانكى يك حزب خاص ريخته شود.
                      موارد مشابه ديگرى هم وجود دارد كه نشان مى دهد احزاب سياسى پس از به دست گرفتن قدرت در مراكز اجرايي، حتى در انتصاب مديران خود، دادن پست به آنها را به همكارى آنان در انتقال بخشى از بودجه سازمان به خزانه حزب متبوع خويش مشروط مى كردند. به عنوان نمونه چند سال پيش معاون ادارى- مالى يكى از دستگاه هاى دولتى وقتى عزل شد، طى گزارشى فاش ساخت كه مقامات بالادستى اش در همان زمان انتصابش به اين سمت از او خواسته بودند كه بايد در طول 2 سال، حداقل 8 ميليارد تومان براى يك حزب خاص درآمدزايى كند!...
                      نكته اى كه در اين باره قابل توجه مى باشد، اين است كه تمام افراد اين شبكه هاى پول خوار، چون از يكديگر ,گزك, داشتند، گاهى به تهديدكردن و گرفتن امتيازات بيشتر نيز مبادرت مى كردند كه يك نمونه آن جوانكى است كه با داشتن 23 سال سن، در عرض دو سال صاحب حدود 500 ميليون تومان سرمايه شده و ظاهرا اكنون به عنوان دانشجوى بورسيه اى در خارج از كشور مشغول تحصيل است...

                      عتيقه خواری
                      يكى از درآمدزاترين حوزه هاى فعاليت اين جماعت، علاوه بر بخش زمين و مسكن، قاچاق كالا و عتيقه جات بود كه در اين باره گفتنى هاى فراوانى وجود دارد. در طول 15 سال گذشته شبكه پيچيده اى به بهانه حفظ منافع ملي، در امر ,زيرخاكى, وارد شدند و به تدريج حوزه فعاليت خود را آنقدر گسترش دادند كه اينك به يكى از قطب هاى بين المللى در اين خصوص تبديل شده اند. رد پاى اين مافياى عتيقه خوار در تمام مناطق كشور قابل شناسايى است و بعضى مردم عادى اطلاعات خوبى درباره عناصر اين شبكه دارند.

                      زمين خواری
                      اطلاعات دريافتى كيهان در حاشيه اين گفت وگو حاكى از آن است كه سند مالكيت 183 هزار مترمربع از اراضى بسيار مرغوب تصرف شده، باطل و سند مالكيت آنها به نام دولت جمهورى اسلامى ايران صادر شده است. در همين زمينه يك خبر ديگر كه كيهان در خلال گفت وگو با نيازى دريافت نمود نشان مى دهد يك نماينده مجلس پنجم در سال 1376 از راه اعمال نفوذ در ميان مسئولان وقت وزارت جهادسازندگى درخواست 150 هكتار زمين در شهرستان ساوجبلاغ را جهت دامداري، درخت كارى و كاشت علوفه مى نمايد و نهايتاً 20 هكتار زمين به قيمت هر مترمربع 5/52 تومان (!) به نام وى واگذار و سند به نام او منتقل مى شود. بنا به برخى گزارشات ميزان زمينى كه وى (ك.ف) نهايتاً تصرف كرده است، نهايتاً 2 هكتار بيش از ميزان مقرر بوده است. سازمان بازرسى كل كشور به علت تخلفات انجام شده در اين پرونده خواستار تعقيب ادارى مديركل وقت منابع طبيعى استان تهران شده است

                      Comment


                      • مأموران زندان اوين وقتى پى بردند يك زن زندانى در زمان مرخصى فرار كرده است يك سارق زن را به جاى گرداننده خانه فساد به دادگاه فرستادند. اين اقدام عجيب زمانى صورت گرفت كه زندانى فرارى در عمليات مأموران عمليات ويژه اطلاعات ناجا در يك خانه فساد دستگير شده بود و به جزئيات رهايى از زندان بدون بازگشت از آنجا اعتراف كرد.

                        بنا به اين گزارش، اواسط سال ۸۰ گزارشهاى بسيارى به ستاد مبارزه با جرايم ويژه ارائه شد مبنى بر اين كه يك زن با اجاره خانه هاى مختلف در مناطق مركزى تهران اقدام به برپايى مراكز فساد كرده و به اغفال پسران و دختران جوان بسيارى پرداخته است. بدين ترتيب به دستور قاضى جعفر صابرى زفرقندى رئيس سابق شعبه ۱۶۱۰ مستقر در فرودگاه مهرآباد مأموران عمليات ويژه اطلاعات ناجا وارد عمل شدند و در تحقيقات غير محسوس پى بردند اين زن كه ۵۷ ساله است با اسامى مستعار "شهناز" ، "مريم" و معروفترين آنها ,سوسن, به گردانندگى خانه فساد دست مى زند.
                        مأموران در ادامه با بررسى سوابق اين زن پى بردند وى داراى ۲ فقره سابقه در سالهاى ۷۶ و ۷۸ در زمينه ارتباط نامشروع و داير كردن مراكز فساد و فحشا است و با همدستى مرد جوانى كه شوهر صيغه اى اش بود پس از گرفتن پول، دختران فرارى و زنان جوان را در اختيار مردان قرار مى دادند.
                        وقتى لانه فساد "سوسن" در حوالى ستارخان شناسايى شد، مأموران با تحت نظر قرار دادن اين خانه وى را به همراه سه دختر و زن جوان دستگير كردند. اين زن پس از بازداشت در بازجويى ها ضمن اعتراف به دايركردن مراكز فساد گفت: با همدستى چند دختر و زن پس از شناسايى پسران و دختران جوان آنان را به اين خانه هاى فساد مى كشانديم.
                        يكى از دخترانى كه در اين خانه هاى فساد بازداشت شده بود در بازجويى به مأموران گفت: در يكى از خودروهاى مسافركشى با سوسن آشنا شدم و او پس از آنكه از من سؤالاتى درباره زندگى ام پرسيد شماره تلفن موبايلش را به من داد.
                        پس از ۱۵ روز به او زنگ زدم و از من خواست تا به خانه اش بروم. وقتى وارد آنجا شدم پى بردم آنجا مركز فساد است و سوسن آنجا را اداره مى كند. او از من خواست تا با وى همكارى كنم و پول خوبى هم به من خواهد داد. با اعترافات اعضاى اين باند همگى آنها در شعبه ۱۶۱۰ دادگاه ويژه مستقر در فرودگاه مهرآباد محاكمه شدند و قاضى جعفر صابرى زفرقندى گرداننده خانه هاى فساد (سوسن) را به ۱۰ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محكوم كرد. پس از تأييد حكم در شعبه ۳۶ تجديد نظر اين زن براى سپرى كردن دوران محكوميت به زندان اوين منتقل شد.
                        پس از گذشت سه سال از اين ماجرا گزارشهاى مشابه ديگرى مبنى بر فعاليت گسترده يك مركز فساد در خيابان جمهورى به مأموران اطلاعات ناجا ارسال شد.
                        در تحقيقات مأموران و بررسى هاى محلى مشخص شد يك زن گرداننده اين خانه فساد است و هر روز زنان و مردان جوانى به اين خانه رفت و آمد دارند. مأموران پس از زير نظر گرفتن رفت و آمدها به اين خانه صبح روز يكشنبه ۲۷ ديماه سال جارى با اخذ دستور قضايى وارد آنجا شده و سركرده خانه فساد را به همراه ۸ مرد و ۳ زن جوان كه در ميان آنان يك مادر و دختر نيز بودند بازداشت كردند. پس از انتقال متهمان به دادسراى فرودگاه زمانى كه آنها در برابر صابرى زفرقندى معاون دادستان تهران و سرپرست دادسراى فرودگاه مهرآباد قرار گرفته بودند، گرداننده خانه فساد از سوى سرپرست دادسرا شناسايى و مشخص شد وى همان ,سوسن, است كه سه سال قبل به حكم شعبه ۱۶۱۰ به ۱۰ سال زندان محكوم شده بود.
                        اين زن درباره نحوه خارج شدن از زندان گفت: ,۷ ماه قبل به دليل بيمارى از زندان اوين مرخصى گرفتم و آنها نيز به من گفتند ديگر به زندان باز نگردم و من نيز با استفاده از اين فرصت خانه اى را در خيابان جمهورى اجاره كردم و شماره تلفنم را در اختيار زنان و مردان جوان قرار مى دادم و آنها نيز براى كارهاى فساد به آنجا مى آمدند و مبالغى را نيز از آنها مى گرفتم. يكى از مردانى كه در اين خانه بازداشت شده بود درباره نحوه آشنايى با اين زن گفت: شماره تلفن را از روى باجه تلفن عمومى در ميدان بهارستان برداشتم و پس از تماس با وى به آنجا رفتم كه توسط مأموران بازداشت شدم.
                        يكى ديگر از بازداشت شدگان به سرپرست دادسراى فرودگاه گفت: ۸ روز قبل اين زن را سوار خودرو ام كردم و او نيز شماره تلفن اش را به من داد و وقتى به او زنگ زدم مرا به خانه اش دعوت كرد ولى وقتى وارد آنجا شدم توسط مأموران دستگير شدم.
                        پس از بازجويى متهمان، صابرى سرپرست دادسراى ويژه مستقر در فرودگاه مهرآباد طى چند مرحله مكاتبه با زندان اوين از آنها خواست تا دلايل دادن مرخصى به اين زن كه به ۱۰ سال زندان محكوم شده بود و همچنين نحوه مرخصى رفتن وى و علت بازنگشتن او را توضيح بدهند. جعفر صابرى زفرقندى در اين رابطه به خبرنگار ما گفت: على رغم چندين بار مكاتبه با زندان اوين متأسفانه آنها هيچ پاسخى درباره علت بازنگشتن اين زن به زندان و همچنين نحوه مرخصى رفتن وى به دادگاه ارائه نكردند و امروز نيز يك زن را كه به اتهام سرقت در دادگاه محلاتى محاكمه و به زندان محكوم شده بود و نام و نام خانوادگى وى با اين متهم شباهت داشت را به جاى وى به دادسراى فرودگاه منتقل كردند در حالى كه نام پدر اين دو متهم و همچنين اتهام آنها با يكديگر متفاوت است. به گزارش خبرنگار ما، تحقيقات مأموران اطلاعات ناجا پيرامون دستگيرى ديگر اعضاى اين باند فساد ادامه دارد.





                        يك توضيح

                        گروه حوادث: در پى چاپ خبرى تحت عنوان مرخصى عجيب براى يك زندانى زن در روز دوشنبه ۵ بهمن ماه، روابط عمومى بازداشتگاه اوين توضيحاتى را در اين زمينه براى روزنامه ايران ارسال كرد كه به اين شرح است. ۱ـ زندانى مورد نظر برابر دستور قضايى از تاريخ ۸۲‎/۵‎/۳۰ تا تاريخ ۸۲‎/۱۰‎/۱۹ به مرخصى اعزام و پس از اين تاريخ مرتكب غيبت گرديد كه مراتب غيبت از مرخصى وى طى نامه شماره ۲۴۶۴۲ مورخ ۸۳‎/۱۱‎/۱۶ به مرجع محترم قضايى اعلام گرديد. ۲ـ در خصوص عدم پاسخ زندان به مكاتبات دادسراى ناحيه ۹ نيز اعلام مى گردد طى دو مرحله از سوى مرجع محترم قضايى از زندان استعلام به عمل آمد و زندان نيز پاسخ مرجع محترم قضايى را طى نامه هايى به شماره ۲۴۶۴۲ مورخ ۸۲‎/۶‎/۳۱ و ۲۴۶۴۲ مورخ ۸۳‎/۱۰‎/۲۹ اعلام و هيچ مكاتبه اى بدون پاسخ نبوده است. ۳ـ مطلب ديگرى مبنى بر اينكه اعلام گرديد زندانى ديگرى اشتباهاً بجاى اين زندانى اعزام شده است صحت نداشته و موضوع بدين نحو بوده كه پس از معرفى زندانى به زندان فوراً دستور تحويل وى به اطلاعات ناجا صادر مى شود و زندانى پس از يكساعت اقامت در زندان از زندان خارج مى شود پس از تحويل وى به اطلاعات ناجا مرجع محترم قضايى از زندان اعزام زندانى كه در زندان حضور ندارد را به دادسراى ناحيه ۹ خواهان مى شود كه با توجه به عدم حضور زندانى مراتب به شعبه مربوطه اعلام مى شود در همين حين به شعبه مربوطه اعلام مى شود زندانى ديگرى با همين نام ولى نام پدرى وى متفاوت مى باشد در زندان حضور دارد كه پس از هماهنگى با شعبه مذكور زندانى ديگرى كه به جرم سرقت در حبس بوده جهت شناسايى به آن دادسرا اعزام مى گردد و به هيچوجه زندانى اشتباهاً اعزام نشده است. ضمناً پاسخ نامه اخير نيز در همان تاريخ به مرجع محترم قضايى ارسال گرديد.

                        Comment


                        • اكبر اعلمى در سوال خود، ارزيابى وزارت اطلاعات از ميزان قاچاق فرآورده‌هاى نفتي، اقدامات اين وزارتخانه براى مبارزه‌ى و پيشگيرى از قاچاق كالا و شناسايى حاميان قاچاقچيان جويا شد.

                          اعلمى گفت: طرح اين سوال به مفهوم زير سوال بردن دستگاه‌ اطلاعاتى امنيتى كشور نيست بلكه هدف اين است كه اين دستگاه را ترغيب به امر مبارزه با قاچاق كنيم.
                          نماينده تبريز با اشاره به مصوبه مجمع تشخيص مصلحت نظام درباره وظايف وزارت اطلاعات در زمينه مبارزه قاچاق گفت: اميدوارم با پاسخ‌هاى ايشان شاهد كاهش ميزان قاچاق باشيم.

                          وى تاكيد كرد:‌طبق آمار رسمى روزانه بين ‌٥ - ‌٦ ميليون ليتر فرآورده‌هاى نفتى به خارج از كشور قاچاق مي‌شود.
                          اعلمى اظهار داشت: دولت براى واردات ‌١٣ ميليارد و ‌٦٤٣ ميليون ريال در نظر گرفته است، ‌٣٩ درصد واردات به جيب قاچاقچيان مي‌رود كه هزينه‌اش را بايد ملت ايران بپردازند.

                          نماينده مردم تبريز سوال كرد:‌ با تو جه به نقش و ماموريت وزارت اطلاعات در زمينه شناسايى و با توجه به اينكه اين ميزان قاچاق بدون حضور آنها در باندهاى فساد سامانه‌اى كه بدون حمايت افراد امكان پذير نيست، چه كرده‌اند؟ ميزان قاچاق را چقدر برآورد مي‌كنند؟

                          به گزارش ايسنا حجت‌الاسلام‌والمسلمين على يونسي، وزير اطلاعات در پاسخ به سوال اعلمى در خصوص اينكه ارزيابى وزارت اطلاعات از ميزان قاچاق فرآورده‌هاى نفتى به خارج از كشور چقدر است؟ گفت: نمي‌توان جواب دقيقى به اين سوال داد و آنچه مطرح مي‌شود تخمين است و بررسى دقيق و آمارى انجام نشده است. بر اين اساس چيزى حدود ‌٤ تا ‌٦ ميليون ليتر از انواع سوخت‌ها اعم از بنزين و نفت و گاز به طرق مختلف از مرزهاى آبى و خشكى قاچاق مي‌شود.

                          وزير اطلاعات همچنين درباره منابع تامين سوخت(قاچاق) تصريح كرد: عمده منابع تامين اين سوخت(قاچاق )، فروش سوخت خارج از شبكه رسمي، فروش سهيمه‌ها از جمله سهميه كشتي‌ها، حمل و نقل عمومى و ...است.
                          وى همچنين در خصوص اقدامات وزارت اطلاعات براى مقابله با قاچاق تصريح كرد: شيوه مبارزه وزارت اطلاعات پليسى نيست و كنترل مرزها به دست وزارت اطلاعات نيست، ورود ما كشف باندهايى است كه منجر به اصلاح سيستم‌ مي‌شود.

                          وزير اطلاعات با اشاره به رسيدگى به پرونده‌هاى مهمى كه منجر به كشف مقادير مهمى از سوخت و شناسايى دهها قاچاقچى شده است گفت:‌ تاكنون ‌١٠٠ ميليون ليتر از انواع فرآورده‌هاى سوختى قاچاق كشف شده است.
                          وى با اشاره به برخى پرونده‌هاى قاچاق كالا اظهار داشت: پرونده معروف به پرونده كشتى خالق در بوشهر كه از آن ‌١٣ ميليارد ليتر از فرآورده‌هاى نفتى قاچاق شده و مسوولان اصلى آن اكنون متوارى و در خارج از كشور هستند. پرونده ديگرى در بوشهر ضبط ‌٢ شناور حامل سوخت و دستگيرى ‌١٥ نفر كه اعتراف به قاچاق ‌٥/١ ميليون ليتر تاكنون كرده‌اند، مي‌باشد. در آذربايجانشرقى نيز تاكنون ‌٢٠ پرونده در مراجع قضايى مطرح شده كه برخى به نتيجه نرسيده است.

                          به گزارش ايسنا يونسى افزود: در اصفهان ‌٥ محموله نفت كش توقيف و ‌١٠ متهم به دادگاه معرفى شده‌اند؛ همچنين پرونده‌اى درباره قاچاق ميعانات نفتى در هرمزگان به اصفهان، بوشهر، كرج و تهران بوده كه كشف و تاكنون اعتراف به ‌١٠ ميليون ليتر قاچاق كرده‌اند و متهمان عمدتا دستگير شده‌اند.

                          وى گفت: در قزوين نيز پرونده‌اى وجود دارد كه متهمان اعتراف به قاچاق ‌٢ ميليون ليتر سوخت كرده‌اند، در همين استان پرونده‌اى معروف به حلال‌هاى نفتى وجود دارد كه تحت پوشش حلال‌هاى نفتى قاچاق انجام مي‌شد، اين پرونده ‌١٠٠ متهم دارد كه ‌١١ نفرشان جرمشان ثابت شده و دستگير شده‌اند.
                          وزير اطلاعات همچنين با اشاره به كشف ‌٣٢ محموله در تهران و همچنين تعداد ديگرى در هرمزگان، تصريح كرد: ‌بيشترين كشفياتمان در هرمزگان است كه فقط در يك مورد، تعداد زيادى لنج كه كارشان قاچاق سوخت بوده شناسايى شده است.

                          يونسى گفت: در خراسان پرونده مشعل خراسان كه اقدام بر ‌٥/٢ ميليون ليتر قاچاق فرآورده‌هاى نفتى كرده‌اند و نيز در همين استان ‌٣ دستگاه نفتكش با محموله‌هايشان كشف و ضبط شده و متهمان به دادگاه معرفى شده‌اند.
                          وى ادامه داد: همچنين بر اساس پرونده معروف به پاكسازى در كرمان،‌ سيستان بلوچستان و اصفهان ‌٣ ميليون ليتر قاچاق كشف شده است. در پرونده ديگرى در كرمان،‌ ‌٨ دستگاه تانكر شناسايى شده است كه كارشان انتقال سوخت به شهرهاى مرزى پاكستان و افغانستان بوده كه ‌٣٤ نفر شناسايى شده‌اند و ‌٢٤ نفر آنان مامور دولتى بوده‌اند.

                          يونسى گفت: در كرمان در پرونده ديگرى بيش از ‌٣٠٠ هزار ليتر قاچاق كشف و تحويل دادگاه شد، در سيستان و بلوچستان كه عمده قاچاق سوخت‌ از آنجاست چند باند شناسايى شدند. و در آخرين مورد ‌٦٠ مخزن انبار سوخت كشف شد كه انواع مواد را ذخيره مي‌كردند.
                          وزير اطلاعات اقدامات پيشگرانه را مهم برشمرد و اصلاح نظام توزيع نفت را از جمله اين اقدامات عنوان كرد.

                          به گزارش ايسنا اعلمى در بخش دوم صحبت‌هاى خود گفت: اين ميزان سوخت در روز به چه طريق در اختيار قاچاقچيان قرار مي‌گيرد.
                          نماينده تبريز اظهار داشت: به پرونده‌هايى كه خاك مي‌خورند و منتهى به نتيجه نمي‌شود اشاره كرديد. در حالي‌كه با برخورد جدى وزارت اطلاعات شاهد كاهش قاچاق خواهيم بود.

                          به گزارش ايسنا وزير اطلاعات نيز در بخش دوم صحبت‌هايش با اشاره به راهكارهايى از جمله فروش سوخت به نرخ خارج از كشور براى جلوگيرى از قاچاق گفت: مسوولان موثر مرزى مي‌توانند اين ابتكار را داشته باشند كه در آمدى كه بر جيب قاچاقچيان مي‌رود نصيب دولت كنند.
                          وى راهكار قضايى را نهايى و اصولى نداست و بر تنظيم راهكار سيستمى براى به حداقل رساندن قاچاق تاكيد كرد.


                          Comment


                          • به دنبال انتشار بيانيه جديد اقتصاددانان نئوليبرال در انتقاد از طرح مجلس براى تثبيت قيمت ها روزنامه رسالت در سرمقاله اى در مقام پاسخگويى به انتقادات برآمد. روزنامه شرق در سرمقاله خود به قلم صادق جناق صفت در مخالفت با طرح تثبيت قيمت ها نوشت: "تجربه جامعه بشرى در ميدان اقتصاد در دنيا و ايران دهه 1360 نشان مي‌دهد "تثبيت قيمت‌ها" نمي‌تواند موفق شود مگر اينكه همه كالاها را در برگيرد. چه كسى تضمين مي‌دهد كه در خرداد 1384 يك توليد‌كننده مواد غذايي، يك توليد‌كننده كاشى و سراميك، يك توليد‌كننده فولاد و يك توليد‌كننده لاستيك را مجبور نكنيم كه چون قيمت انرژى و آب و برق برايت تثبيت شده است تو نيز بايد قيمت‌هاى كنترلى را بپذيري؟ راهى كه رفته‌ايم و نتيجه‌ نگرفته‌ايم را تكرار نكنيم. مي‌توان اعتقاد داشت كه سياست اين گونه حكم مي‌كند كه قيمت‌ها بايد تثبيت شوند اما نمي‌توان گفت علم اقتصاد اين گونه حكم مي‌كند."
                            كاظم انبارلويى در پاسخ به انتقادى مشابه انتقاد سرمقاله نويس شرق و بيانيه اقتصاددانان نئوليبرال نوشت:"اگر از امضا كنندگان نامه سوال شود، قيمت تمام شده كالا و خدمات عمومى كه دولت هم به لحاظ تصدي‌گيرى و هم به لحاظ حاكميتى متكفل آن هست چگونه محاسبه مي‌شود چه پاسخى دارند؟
                            مثلا همين بنزين قيمت تمام شده‌اش چقدر است؟ قيمت تمام شده يك بشكه نفت در داخل چقدر است؟ اگر فقط همين يك سوال را حضرات اقتصاددانان با روش‌هاى علمى و منطق اقتصادى معقول پاسخ دهند فتح بابى مي‌‌شود براى طرح سوالات و كشف پاسخ‌هاى ديگر از همين باب.
                            2- همين سوال را مي‌شود در باب قيمت‌هاى تمام شده آب، برق، تلفن، آهن، آلومينيوم و صدها قلم از اقلام محصولات پتروشيمى مطرح كرد آيا اين تيم اقتصادى حاضرند به مردم كمك كنند تا معلوم شود آنچه در بازار به عنوان قيمت اين كالاها مي‌پردازند با چند درصد سود معامله مي‌شود؟"
                            ارگان موتلفه اسلامى كه از ديرباز از نحوه توزيع درآمدهاى نفتى در ايران در ميان دانه درشت هاى طبقه سياسى حاكم ناراضى است و سهم بيشترى مى خواهد در ادامه به ماجراى نفت پرداخت و پرسيد:"چگونه اقتصاددانان بزرگ كشور ما رضايت مي‌دهند كه در بزرگترين بنگاه اقتصادى كشور يعنى شركت نفت به هنگام تقسيم سود سهم شركت ملى نفت 95 درصد باشد و سهم 70 ميليون ايرانى 5 درصد؟!!
                            وقتى در سال 81 در مجلس ششم گزارش تفريغ بودجه سال 80 قرائت گرديد به هنگامى كه قرار بود گزارش تفريغ تبصره 29 قرائت شود فقط يك جمله گفته شد؛ گزارش عملكرد تبصره 29 به صورت محرمانه تهيه و به پيوست اين گزارش ارائه شده است شما چرا اعتراضى نكرديد؟"





                            سخنى با اقتصاددانان! عنوان سرمقاله امروز روزنامه رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويى است كه در آن آمده است: نامه دوم و سوم اقتصاددانان منتشر شد. نامه اول آنها در آبان ماه گذشته حكايت از دو جريان فكرى اقتصادى در كشور داشت كه آنها به نفع يكى از دو جريان حكم داده و در آن نامه تبليغات خوبى كردند. نامه دوم ديروز در شرق منتشر شد و زينت بخش صفحه اول ارگان "طبقه تيزهوشان" بود.
                            مخاطب نامه مجلس است چرا كه با مصوبات اخير بارى از دوش مردم برداشته و معمولا اين گونه اقدامات در قرائت برخى از جمله‌ ارگان طبقه تيزهوشان ,نگرش پوپوليستى به اقتصاد, تفسير و تعبير مي‌شود.
                            در اين نامه از روش علمى و منطق علمى در مواجهه با مسايل اقتصادى سخن رفته و نيز به استفاده از تجربيات كشورهاى توسعه يافته توصيه شده است.
                            در زير به طرح سوالاتى كه مبناى اين ديدگاه انتقادى را هدف قرار داده است اشاره مي‌كنم.
                            1- در دو جاى نامه به كنترل قيمت محصولات و خدمات دولتى از جمله بنزين ايراد گرفته شده و آن را برچسب اعمال قيمت‌هاى دستورى تخطئه كرده‌اند.
                            اگر از امضا كنندگان نامه سوال شود، قيمت تمام شده كالا و خدمات عمومى كه دولت هم به لحاظ تصدي‌گيرى و هم به لحاظ حاكميتى متكفل آن هست چگونه محاسبه مي‌شود چه پاسخى دارند؟
                            مثلا همين بنزين قيمت تمام شده‌اش چقدر است؟ قيمت تمام شده يك بشكه نفت در داخل چقدر است؟ اگر فقط همين يك سوال را حضرات اقتصاددانان با روش‌هاى علمى و منطق اقتصادى معقول پاسخ دهند فتح بابى مي‌‌شود براى طرح سوالات و كشف پاسخ‌هاى ديگر از همين باب.
                            2- همين سوال را مي‌شود در باب قيمت‌هاى تمام شده آب، برق، تلفن، آهن، آلومينيوم و صدها قلم از اقلام محصولات پتروشيمى مطرح كرد آيا اين تيم اقتصادى حاضرند به مردم كمك كنند تا معلوم شود آنچه در بازار به عنوان قيمت اين كالاها مي‌پردازند با چند درصد سود معامله مي‌شود؟
                            3- چگونه اقتصاددانان بزرگ كشور ما رضايت مي‌دهند كه در بزرگترين بنگاه اقتصادى كشور يعنى شركت نفت به هنگام تقسيم سود سهم شركت ملى نفت 95 درصد باشد و سهم 70 ميليون ايرانى 5 درصد؟!!
                            وقتى در سال 81 در مجلس ششم گزارش تفريغ بودجه سال 80 قرائت گرديد به هنگامى كه قرار بود گزارش تفريغ تبصره 29 قرائت شود فقط يك جمله گفته شد؛ گزارش عملكرد تبصره 29 به صورت محرمانه تهيه و به پيوست اين گزارش ارائه شده است شما چرا اعتراضى نكرديد؟
                            ...آيا روند 25سال گذشته كه خود شما جز معماران آن بوديد و اكنون جزو منتقدين جدى آن هستيد مورد تأييد شماست؟ پس اگر مورد تأييد شما نيست اين نامه پراكني‌ها براى چيست؟

                            Comment


                            • با روشن شدن تركيب اصلى كابينه احمدى نژاد، زمينه سازى براى تصفيه گسترده نظام مديريتى از كسانى كه در هشت سال گذشته تحت عنوان مديران نظام مشغول غارت و چپاول بوده اند از سوى رسانه هاى محافظه كار شدت يافته است. در همين راستا خبرهاى جنجال برانگيزى در باره "مافياى نفتى" اخيرا انتشار يافت كه مهم ترين ويژگى آن اين بود كه به شيوه ابهام آميز و تنها در حدى كه براى تغييرات پيش بينى شده زمينه سازى نمايد مطرح شد. در ادامه همين سياست خبرگزارى محافظه كار فارس به سر وقت مافياى سنگ و "سلطان سنگ" رفته است. مقاله اى كه اين خبرگزارى آن را انتشار داده در تاريخ 11 مرداد ماه گذشته در وبلاگ "شهبازخوانى" انتشار يافته است. البته نويسنده وبلاگ اطلاعات حساس را همه جا آشكارا و بيرحمانه سانسور كرده است. هر چند عليرغم سانسورها گزارش زير تنها عمق فساد و خصلت همه گير و فراجناحى و آلودگى همگانى گردانندگان و مجريان بخش هاى گوناگون انتخابى و انتصابى نظام اسلامى را نشان مى دهد.
                              آدرس وبلاگ شهبازخوانى در پايان آمده است:


                              شهبازخوانى: بزرگ‌ ترين چالش دولت احمدي‌نژاد مقابله با كانون‌هاى متنوع و گسترده مافيايى است


                              به گزارش خبرگزارى فارس ، عبدالله شهبازى با اشاره به سوابق تجربى و پژوهشى خود در زمينه مافياى نفتى و كمپاني‌هايى چون رويال داچ شل و مافياى زمين ‌خوار تصريح كرد: در دو دهه اخير در حوزه‌هاى بسيار متنوع و گوناگون انحصارهاى مافيايى شكل گرفته كه مقابله با آن‌ها كار هر كس نيست.
                              وى در مطلبى در سايت شخصى خود با بيان اينكه اين كانون‌ها به جناح سياسى معينى وابسته نيستند بلكه بر اساس اشتراك منافع مادى شكل گرفته‌اند، افزود: در اين عرصه ,پول, و بده بستان‌هاى مالى حرف آخر را مي‌زند. بنابراين، مي‌توان در اين گونه كانون‌ها پيوندهايى را يافت كه از منظر تحليل سياسى غير قابل توضيح است. مثلاً، مي‌توان رفاقت تنگاتنگ، ولى پنهان، فلان مقام عالي‌رتبه نظامى يا غيرنظامى منتسب به ,جناح راست, را با فلان مقام دولتى وابسته به جناح‌هاى مقابل، مثلاً ,جبهه مشاركت, يا ,كارگزاران سازندگى,، شناخت.
                              شهبازى با تعريف "مافيا" به عنوان "هر گونه گروه ذي‌نفوذى كه بر حيطه معينى از اقتصاد، سياست و فرهنگ سيطره انحصارى برقرار كرده و از روش‌هاى مافيايى براى حفظ اين انحصار بهره مي‌جويد"، يكى از عرصه‌هاى فعاليت اين كانون‌ها را "مافياى سنگ ايران" بيان كرد و افزود: ايران، پس از چين و ايتاليا، سوّمين توليد‌كننده سنگ‌هاى تزئينى جهان است. گران‌ترين سنگ تزئينى جهان سنگ كرم استخوانى در منطقه كاررارا Carrara ايتالياست. اين منطقه به عنوان مهد صنعت سنگ تزئينى شناخته مي‌شود و قدمت اين صنعت در آن به سده سوّم ميلادى مي‌رسد. همانند سنگ فوق در معادن ده‌بيد آباده (فارس) استخراج مي‌شود و به‌نام سنگ ايتاليايى در بازارهاى جهان با قيمت هر تن 350 دلار به فروش مي‌رسد.
                              وى با بيان اينكه به‌ رغم اهميت و ارزش سنگ ايران، اين شاخه از صنعت كشور به دليل سوء و فساد مديريت در آستانه ورشكستگى است، افزود: در سال‌هاى اخير، سنگ ايران نه تنها به سرعت بازار جهانى خود را از دست مي‌دهد بلكه در بازار داخلى نيز با بحرانى سخت مواجه است.
                              اين محقق و پژوهشگر برجسته كشور با اشاره به برخى دلايل فرعى به وجود آمدن اين وضعيت تصريح كرد: اين بحران به چند دليل است: اوّل، سيطره "مافياى سنگ" كه با تحميل باج‌هاى گزاف بر توليدكنندگان سنگ سبب گران شدن و در نتيجه غير رقابتى شدن قيمت اين كالا شده است؛ دوّم، واردات سنگ‌هاى خارجي، به ‌ويژه از چين، كه به دليل قيمت ارزان، سنگ ايرانى را در معرض رقابتى نابرابر قرار داده است و سوّم، گسترش فراوان كارخانه‌هاى سراميك در سال‌هاى اخير كه هر يك معادل صد واحد سنگ‌برى كاشى توليد مي‌كنند و با قيمتى بسيار ارزان‌تر از سنگ به دست مصرف‌كننده مي‌رسانند.
                              شهبازى خروج كارگران ارزان قيمت افغانى شاغل دركارگاه‌ها‌ى سنگ برى از ايران به عنوان نيروى انسانى عمده شاغل در اين حوزه را از ديگر دلايل اين وضعيت دانست و افزود: عقب‌ماندگى تكنولوژى كه منجر به فرآورى غيراستاندارد سنگ‌هاى تزئينى ايران شده است نيز سبب شده نه تنها روز به روز از صادرات سنگ ايران كاسته مي‌شود بلكه بازار داخلى آن نيز به سرعت كاهش مي‌يابد.
                              وى تاكيد كرد: اگر اين روند ادامه يابد، قطعاً در آينده‌اى نه چندان دور اين شاخه از صنعت سرنوشتى همانند صنايع نساجى و فرش‌بافى ايران خواهد يافت.
                              اين محقق و پژوهشگر در عين حال عامل اصلى نابودى صنعت سنگ تزئينى ايران را وجود "مافياى سنگ" در كشور دانست و افزود: اين مافيا در طول دو دهه گذشته با تحميل باج‌هاى سنگين غيرقانونى بر توليدكنندگان، گران شدن و در نتيجه غيراقتصادى شدن توليد سنگ ايران را سبب شده است.
                              وى اضافه كرد: اين "مافيا"، به‌رغم دستيابى آسان به درآمدهاى چند صد ميليون دلارى در سال، هيچ خدمتى به صنعت سنگ تزئينى ايران نكرده و در واقع، عملكرد آن بيش‌تر به "گردنه‌بگيران" شباهت داشته تا به "متوليان" صنعت فوق.
                              به گفته شهبازي، صنعت سنگ ايران در انحصار يك شبكه انحصارگر است كه در طول دو دهه گذشته با اتكا بر سيستم دولتى و با روش‌هاى مافيايى سيطره خود را بر اين صنعت برقرار كرده است.
                              وى با بيان اينكه تمامى معادن مطرح سنگ در سراسر كشور در تصرف اين مافيا قرار گرفته است، افزود: مكانيسم اين انحصار بسيار ابتدايى است: اعضاى "مافياى سنگ" پروانه بهره‌بردارى از معادن مستعد سراسر كشور را، بدون هيچ‌گونه كار قبلى بر روى اين معادن و صرفاً با ثبت پروانه به‌نام خود، اخذ كرده‌اند.
                              وى مديران سابق يا كنونى بخش سنگ وزارت صنايع و معادن را افراد اصلى اين شبكه دانست وافزود: اين افراد، كه بسيارى از آن‌ها خود در صنعت سنگ اشتغال ندارند و تنها در ازاى پروانه بهره‌بردارى استخراج سنگ تزئينى معادن ايران را به سرمايه‌گذاران و توليدكنندگان، كه "پيمانكار" ناميده مي‌شوند، واگذار مي‌كنند. عجيب‌ تر اينجاست كه وزارت صنايع و معادن پروانه بهره‌بردارى از محدوده‌هاى معدنى بيش از چهار هكتار را به احدى واگذار نمي‌كند ولى شركت‌هاى متعلق به اعضاى "مافياى سنگ" پروانه بهره‌بردارى از هزاران هكتار محدوده‌هاى معدنى را در سراسر كشور به‌نام خود دارند.
                              وى تصريح كرد: ارزشمندترين معادن سنگ كشور، معادن سنگ كرم استخوانى ده‌بيد فارس، واقع در منطقه قلعه مرغى ده‌بيد، است. پروانه بهره‌بردارى اين معادن به بنياد [...] تعلق دارد كه مؤسسه‌اى خصوصى است. مسئول اين معادن در بنياد فوق فردى به‌نام [...]است كه در سال‌هاى اخير به "سلطان سنگ ايران" معروف شده است. (پيش از انقلاب اين عنوان به ارباب قنبر رحيمى تعلق داشت.) [...] او از "پيمانكاران" (يعنى سرمايه‌گذاران و توليدكنندگان) معادن فوق هفتاد در صد توليدات سنگ آن‌ها را اخذ مي‌كند.
                              شهبازى ادامه داد: در منطقه ني‌ريز فارس، كه مركز مهم معادن سنگ چينى كشور است، پروانه بهره‌بردارى به شركتى خصوصى به‌نام [...] تعلق دارد. معدن‌داران ني‌ريز مجبورند 30 در صد از توليد خود را به صورت معادل نقدى به اين مجتمع پرداخت كنند. [...]
                              معادن سنگ چينى ازنا و اليگودرز و ساير معادن سنگ ايران نيز به همين روال در انحصار ,مافياى سنگ, است؛ افرادى كه صرفاً به دليل بهره‌بردارى از ,ارتباطات خاص, بر صاحبان واقعى صنعت سنگ تزئينى ايران، يعنى سرمايه‌گذاران و توليدكنندگان، فرمانروايى مي‌كنند.
                              وى با طرح سوالاتى چون حاميان "مافياى سنگ" چه كسانى هستند؟، رابطه اين مافيا با ساير شبكه‌هاى انحصارگر مافيايى كشور، مثلاً در بخش‌هاى آهن، شكر، نفت، گوگرد، قير، گازوئيل، مازوت، كشمش، روغن خوراكي، روغن موتور و غيره و غيره چگونه است؟، افزود: پژوهشگران بايد در آينده بايد داورى كنند كه آيا احمدي‌نژاد به شعارهاى انتخاباتى خود وفادار ماند و شبكه‌هاى انحصارگر و در هم تنيده مافيايى را در هم شكست و يا راه سازش و سكوت در قبال آنان را در پيش گرفت؟
                              اين محقق وپژوهشگر برجسته كشورمان كه در جريان رقابتهاى انتخاباتى نيز از احمدي‌نژاد حمايت كرده بود، تاكيد كرد: اكنون احمدي‌نژاد در آستانه انتخابى است كه سرنوشت دولت او، و سرنوشت نظامى به ‌نام جمهورى اسلامي، را رقم خواهد زد. وزراى او بايد از "سلامت"، "شهامت"، "دانش" و "درايت" كافى براى ستيز با اين شبكه‌هاى مافيايى برخوردار باشند.

                              Comment


                              • Comment

                                Working...
                                X