gg nemikharom vasat, choonke tu vatan foroosh boodi
Announcement
Collapse
No announcement yet.
Special Thread Of Jashn-e Nowruz & 13 Beh Dar
Collapse
X
-
vatan forooshi nakardam valak..shenasnamam gom shode bood...hala in reyboono bede biad..ye reyboonam vase in gorbe begir.(in gorbe he ham bache abadane)shabe eide eidie maro bede berimOriginally posted by abadani69gg nemikharom vasat, choonke tu vatan foroosh boodiLove like you never got hurtwork like you don't need the moneyDance like no one is watching
تا عاقلان راهی برای یکبار خندیدن پیدا کنند دیوانگان هزار بار خندیده اند
Comment
-
در شب آخرين چهارشنبه سال، مردم هيجان بيشتري پيدا ميکنند و در کوچهها و محلهها و خيابانها بل بل آتيش (آتش شعلهور) روشن ميکنند
چون بوته خشک در گيلان نيست، دستههاي کاه (کولوش) و چوبهاي نازک و خشک و کئونه جارو (جاروي کهنه) را آتش ميزنند و ميپرند و ميخوانند
کول کول چارشمبه بدر
سال بدر= سال بيرون
سينزده بدر= سيزده بيرون، نحوست بيرون
و بعد به اين کارها ميپردازند: حتما يک چيز نو ميخرند. بعضيها که تهيدستاند، حتا يک سوسکه (سنجاق سر زنانه) يا شأنه (شانه) ميخرند که شگون دارد
با تخته ساتور (ساتور تخته که تختهاي است لبهدار و با تبر تراشيده شده که سبزي و پياز را با ساتور بر روي آن خرد ميکنند)، حتما صدا ميدهند (چيزي در آن ميکوبند) كه اين رسم از خيلي قديم برجا مانده است
در املش و آباديهاي اطرف نيز کولوش (کاه ساقه برنج) را روشن ميکنند، ولي مردم کوهستانها گوند (گون) يا ابرسک (درختچهاي پهن) را ميافروزند
پارهاي از مردم کوهنشين معتقد بودند که از روي آتش پريدن فقر ميآرود يا آنرا نوعي آتشپرستي ميدانستند
صبح زود روز بعد از آيين کول کول چهارشمبه بدر بعضي از زنان اتاقها را با جاروي تازهاي تميز ميکنند، آشغالها را بيرون اتاق گرد ميآورند و روي لت پاره (تخته تبر تراش) يا بشکسته گمج (ديگ سفالين شکسته) ميريزند و آن را کنار راشي (گذرگاه) ميگذارند و پشت سر خود را نگاه نميکنند و به خانه بازميگردند
در روز چارشنبهسوري هيچکس به خانه کسي بهعنوان مهماني نميرود. براي شام تره (نوعي خورشت از انواع سبزي کوبيده به اضافه تخم مرغ که در تابه سرخ ميکنند) و از سبزيهاي اسفناج، شويد، کبار (تره)، نعناع، سير و گزنه كه ميپزند و سرخ ميکنند، ميخورند
انواع ماهي دودي، شور، سفيد، کولي (نوعي ماهي کوچولو) را در سفره حاضر ميکنند
دختران دم بخت را با جارو از خانه بيرون ميکنند و بعد يکي از بستگان ميانجيگري ميکند و او را به خانه ميآورد تا در سال جديد شوهر پيدا کند
Comment
-
MAHSA
[/CENTER]
Comment
-
chi gofti mahsa joon? ebzari ek yani che?Originally posted by mahsaakhey mersi ali jan ama mishe too ghesmate eid mobarake redwine ebzari ek tekrari nashe naaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa
eidetam mobarak, omidvaram sali khosh va por az shadi dashte abshi
Comment
-
کساچی خارتماق: کوسه در آوردن، ادای کوسه در آوردن. حرکات رقص عجيب وغريبی که با آويختن جارو به سر و صورت و پوشيدن لباسهای چل تکه رنگارنگ مردم روستا های ترک نشين اطراف ساوه در جشن فرا رسيدن بهار انجام می دهند. بازمانده ای از تماشای کوسه برنشين
کوسه برنشين: دسته شادی آور باستانی که طی آن کوسه ای موضوع تمسخر و بهانه رقص و آواز مضحک و ريشخند آميزمردم و مسخره ها بوده است. اين بازی منبع غالب دسته های شادی آور بعدی مانند دسته مير نوروزی، دسته های نوروزی خوان وغيره شد
کوسه گلين: عنوانی برای بازی دسته شادی آوری از مسخره ها با لباسهای عجيب وغريب که از کوسه برنشين جدا شدند
ميرنوروزی: شکل ديگری از کوسه برنشين، دسته شادی آوری که طی آن يک پادشاه ساختگی موضوع تمسخر و ريشخندهای بازی های مضحک مردم و مسخره ها بوده است
نوروزی خوان: هر بازيگری که در دسته های نوروزی خوان بازی کند. نوروزی خوان ها مرکب از سه یا چهار بازيگر مسخره که با رختهای رنگين و آرايش عجيب، از اواخر زمستان دوره می افتند و با خواندن و رقصيدن و بازی در آوردن و شيرين کاری و بذله گويی به پيشواز بهار می روند و هم مردم را سرگرم می کنند. اين دسته بازمانده کوسه برنشين و مير نوروزی است
حاجی فيروز: مردی که با چهره ی سياه کرده و رخت های سرخ رنگ، با نواختن و خواندن و شوخی ومسخرگی مردم را سرگرم کند
آتش افروز: بازيگر دوره گردی که با لباس رنگارنگ زنگوله دار و صورتک و با خواندن ورقصيدن ونواختن دوتخته به هم ومناسب خوانی و لودگی مردم را سرگرم کند. جز دسته نوروزی خوان
آتش باز: کسی که با رخت رنگ به رنگ و آويزه های مسخره وبزک غليظ دوره می گردد و سر شعله ور ميله کهنه پوشانده نفت آلودی را که در دست دارد به دهان فرو می برد و بيرون می آورد و درعين حال می خواند ومی رقصد. از نوروزی خوان ها
غولک دلقکی با رخت های رنگارنگ و زنگوله دار و نيز صورتک که رقص و آوازهای خنده آوری انجام می داد
اکنون تنها حاجی فيروزها با دايره زنگی در خيابان های شلوغ و پر ترافيک ايران به ويژه تهران ديده می شوند که بشارت بهار را می دهند که تقريباً با بی تفاوتی مردم نيز روبرو هستند. تا پيش از اين کودکان و نوجوانان تا مسيری او را دنبال می کردند
Comment
-
Tabrikkk, tabrikkk . khosh be hale oonayee ke alan iran an chon vaghean eydo az nazdik lams mikonan na faghat too roozname haye irani o ... anyway!
vali ye sonate khoobi ke ma to eyd darim, eydiyeomid varam in sonat to site tapesh ham hefz beshe o senior member ha va moderator ha va adminstarator e mohtaram eydishoon be member haye site faramoosh nashe
I wish you all the best year ever!
Comment
-
Inam didam engar kasi nazashte goftam heyfe sohbate eyd basheo ino nadashte bashim:
ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی مرواد از یادت
در شگفتم که در این مدت ایام فراق
برگرفتی ز حریفان دل و دل میدادت
برسان بندگی دختر رز گو به درآی
که دم و همت ما کرد ز بند آزادت
شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست
جای غم باد مر آن دل که نخواهد شادت
شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافت
بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت
چشم بد دور کز آن تفرقهات بازآورد
طالع نامور و دولت مادرزادت
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح
ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت
Comment
Comment