Announcement

Collapse
No announcement yet.

darohaye aram bakhsh

Collapse
X
 
  • Filter
  • Time
  • Show
Clear All
new posts

  • darohaye aram bakhsh

    داروهاي آرام بخش از تبليغات تا واقعيّت


    اضطراب، افسردگي، مشكلات روحي و .... از جمله مشكلاتي است كه رابطه اي مستقيم با زندگي جديد دارند، اگرچه در ابتداي ورود دارو‌هاي ضدافسردگي، تصور مي‌شد كه اين كالاي جديد راهگشاي اين مشكلات جديد است اما با گذشت زمان، شواهد گوناگون نشان داده است كه اين داروها نه تنها كمك چنداني به بشر نكرده كه حتي خود به مشكلاتي جديد دامن زده است. در بررسي اين پديده بي‌شك نبايد از بي‌مسؤوليتي پزشكان، صنعت تأثير گذار دارو و تبليغات غافل ماند.


    چكيده:

    اضطراب، افسردگي، مشكلات روحي و .... از جمله مشكلاتي است كه رابطه اي مستقيم با زندگي جديد دارند، اگرچه در ابتداي ورود دارو‌هاي ضدافسردگي، تصور مي‌شد كه اين كالاي جديد راهگشاي اين مشكلات جديد است اما با گذشت زمان، شواهد گوناگون نشان داده است كه اين داروها نه تنها كمك چنداني به بشر نكرده كه حتي خود به مشكلاتي جديد دامن زده است. در بررسي اين پديده بي‌شك نبايد از بي‌مسؤوليتي پزشكان، صنعت تأثير گذار دارو و تبليغات غافل ماند.


    واليوم، ليبريوم، موگادن؛ اين‌ها تنها نام تعدادي از داروهاي خانواده بتروديازپاين است كه امروزه اعتيادي وحشتناك را در بين بسياري از مردم عادي به وجود آورده‌اند.

    اگرچه پزشكان اين داروها را به نحوي گسترده به مردم تجويز مي‌كنند، اما اين‌ها نه تنها دارو‌هايي بسيار اعتياد آورند بلكه مي‌توانند با آسيب‌هاي مغزي، اختلالات ذهني و حتي خود اضطراب كه دليلي براي تجويز اين‌گونه داروهاست، همراه شوند.

    اگرچه از عمر اين داروها نيم قرن هم نمي‌گذرد، اما نام‌هايي چون واليوم، ليبريوم و مودگادن به رايج‌ترين داروها در جهان تبديل شده‌اند و به قدري رواج يافته‌اند كه اگر در هر جمعي، به سراغ كيف و يا جيب حاضرين رويم، خواهيم ديد كه بسياري از افراد حداقل يكي از اين داروها را به همراه دارند. اين داروها كه با هدف كمك به خواب مردم، كنار آمدن با اضطراب و مواردي از اين دست مورد استفاده‌اند، با آثار متعدد روحي و ذهني همراه مي‌باشند.

    متخصصان مدعي‌اند كه حتي ترك اين نوع داروها براي مصرف كنندگان دشوارتر از ترك هرويين است و با وجود اين حقيقت است كه شاهد تجويز گسترده اين داروها هستيم. در حالي كه آزمايشگاه‌هاي پزشكي در سراسر جهان غرق در مقالات، گزارش‌ها و نوشته‌هايي است كه به خطرات مرتبط با اين داروها پرداخته‌اند، اما شاهد تجويز اين داروها در مقياسي گسترده هستيم.

    آمارهاي مرتبط با مصرف اين داروها واقعاً گيج كننده است. اگرچه آمارهاي از كشوري به كشور ديگر متفاوت است، اما به طور متوسط مي‌توان مدعي شد كه از هر ده نفر، يك نفر از اين خانواده دارويي استفاده مي‌كند. اگرچه اين‌گونه تبليغ مي‌شود كه تنها مصرف بسيار كوتاه مدت اين داروها مي‌تواند نتيجه ‌بخش باشد اما شاهديم كه ميليون‌ها نفر حتي سال‌هاست كه از اين داروها مصرف مي‌كنند. اگرچه بيشتر اين‌گونه افراد را زنان به خود اختصاص مي‌دهد كه عمده آن‌ها هم سني بالاي چهل سال دارند، اما تعداد افراد معتاد به اين داروها به قدري زياد است كه هيچ طبقه‌اي را نمي‌توان از مصرف كنندگان آن مستثني نمود. بله، مردان، زنان و حتي كودكان هم امروزه از اين دارو‌ها استفاده مي‌كنند. سال‌هاست كه گروه‌هاي فعال در اين عرصه تلاش مي‌كنند تا افراد معتاد به اين داروها را از اين گرفتاري رها سازند، اما اين مبارزه بي نتيجه مانده است.

    به عقيده من يكي از دلايل اصلي اين پديده آن است كه از سويي پزشكان به تجويز اين داروها عادت كرده‌اند و از سويي ديگر هم بيماران اسير مصرف اين داروها شده‌اند. بر اين باورم كه راه‌حل واقعي آن آگاه ساختن مردم از پيامد‌هاي مصرف آن است و تا زماني كه بيماران مبتلا شده به اين داروها خود را مهياي مقابله با مصرف آن نكنند، اين داروها كماكان با همين روند تجويز مي‌شوند.

    براي بسياري از پزشكان غير متبحّر، اين‌گونه داروها به منزله پاسخي براي بسياري از مشكلات شناخته مي‌شود. ادعاي توليدكنندگان اين داروها آن است كه اين محصولات نه تنها ايمن هستند بلكه پاسخگوي همه مشكلات روحي و رواني مي‌باشند. همين مسأله است كه سب شده پزشكان با شور و شوق بي‌امان به استقبال داروهاي جديد بروند. تنها در عرض يك تا دو سال بود كه اين گروه داروها به پر تجويزترين داروها در سراسر دنيا مبدل شد و ليبريوم و واليوم به پرفروش‌ترين داروهاي دنيا تبديل شدند. اين داروها براي پزشكان به مثابه موهبتي عظيم شناخته شد. آن‌ها به نحوي به آغوش آن‌ها پناه بردند كه گويي تنها راه نجات هستند.

    از همان آغاز پزشكان دريافتند كه بيماران نيز به استقبال اين داروها مي‌روند و حتي در بين مردم اين‌گونه پزشكان به عنوان افرادي موفق و مشهور تبديل شدند. شرايط به شكلي درآمد كه درك آن سخت مي‌نمود. تجويز اين داروها به يك مد تبديل شد و مصرف آن نيز براي بيماران چنين حالتي يافت.

    در آغاز دهه شصت بود كه تجويز اين داروها نه تنها براي طبقه‌اي خاص كه مصرف كننده آن بودند، رواج يافت بلكه جمع گسترده‌اي از بيماران مختلف هم به آن روي آوردند به طوري كه حتي بيماران قلبي و مبتلايان به فشار خون هم به مصرف كنندگان اين داروها تبديل شدند. اين شرايط تا آنجا ادامه يافت كه به گزارش محققيني چون بيكن و شاپيرو، افراد مبتلا به حساسيت‌هاي پوستي، مبتلايان به بيماران تنفسي و افراد مبتلا به مشكلات غدد درون ريز نيز به مصرف اين داروها سوق داده شدند.

    در سال 1962، بيكن و فيشر تأييد نمودند كه پزشكان براي مشكلات قلبي و عروقي و نيز حتي مشكلات معده و روده هم اين داروها را تجويز كردند. در سال‌هاي بعد بود كه كاملاً مشخص شد پزشكان به ويژه پزشكان عمومي از اين داروها براي اختلالات جسمي و روحي كه به نحوي با استرس، فشار و اضطراب همراهند، استفاده كرده‌اند. به عبارت ديگر واليوم و دارو‌هاي هم خانواده آن به تنها پاسخ براي درمان مشكلات روحي و جسمي تبديل شدند.

    شور و شوق براي تجويز و استفاده اين داروها به حدي گسترش يافت كه از ديگر داروهاي اين گروه نيز به شيوه‌هاي نامناسب استفاده شد. به عنوان نمونه، در بررسي‌اي كه در سال 1968 توسط جانسون و كليفت انجام شد، مشخص گشت كه بيش از نيمي از بيماراني كه از داروهاي مسكن براي درمان بي‌خوابي استفاده مي‌كردند به اين داروها سوق داده شدند. افرادي كه حتي به واسطه بيماري‌هاي جسماني همچون آرتريت، درد عضلات و يا كمر درد هم مشكلات بي­خوابي داشتند به استفاده از اين داروها ترغيب شدند.

    درك اين نكته كه چرا پزشكان به تجويز اين داروهاي آرامش بخش براي درمان چاقي، برونشيت مزمن و بيماري‌هايي از اين دست روي آوردند، هيچ‌گاه آسان نبوده است. ظاهراً موفقيت‌هاي اوليه واليوم، بسياري از پزشكان را متقاعد نموده كه اين دارو، دارويي براي همه دردهاي بشري است.

    تحقيقات متعددي در اروپا، آمريكا، كانادا و استراليا تأييد مي‌نمايد كه زنان بيش از مردان، مورد تجويز و مصرف اين‌گونه داروها قرار دارند و مصرف آن‌ها به ويژه در اواخر دهه چهل و نيز دهه‌هاي پنجاه و شصت زندگي‌شان بسيار قابل توجه است، به طوري كه تجويز آن تقريباً اجتناب ناپذير شده است. به عنوان نمونه يك زن پنجاه ساله با مشكلاتي چون نشانه‌هاي يائسگي، بي‌خوابي، خستگي، اختلالات زناشويي، آكنه و .... پس از مراجعه به پزشك بلافاصله مورد تجويز يكي از اين داروها قرار مي‌گيرد . براستي چرا كه پزشكان بدون هيچ‌گونه توجيه منطقي‌اي اين داروها را پذيرفته‌اند؟

    بله! هزاران پزشكي كه ناگهان به تجويز اين داروها اقدام نمودند، واقعاً اطلاعات اندكي از آن داشتند و صرفاً آنچه مي‌دانستند از سوي توليدكنندگان به آن‌ها ارائه شده بود و شايد دو دليل عمده براي اين موضوع وجود داشته باشد:

    اول آن‌كه، عملاً در حال حاضر اين اطلاعات مرتبط با داروهاي توسط شركت‌هاي داروسازي ارائه مي‌شود و اين البته ساده‌ترين شيوه براي دسترسي به اطلاعات است. پزشكي كه مثلاً ده سال پيش شروع به كار كرده است از اطلاعات داروهاي جديد و داروشناسي بسيار فاصله دارد و حتي در فهم و درك يك مجله دارويي جديد هم مشكل دارد و در اينجاست كه ساده‌ترين راه، توسل به بروشورهاي جزوات مرتبط با داروهاست كه توسط شركت‌ها چاپ و منتشر مي‌شود.

    اما دومين دليل هم به اين واقعيت بازمي‌گردد كه پزشكان به اين باور رسيده‌اند كه هر چه مي‌خوانند و مي‌شنوند، درست است و هيچ تمايل و يا دليلي براي زير سؤال بردن ادعاهاي مطرح شده ندارند. در نتيجه چنين ناآگاهي‌اي است كه امروزه شاهديم كه تنها در قبال همين گروه از داروها، پزشكان دچار اين اشتباهات رايج مي‌شوند:

    1- پزشكان به بيماران خود اجازه مي‌دهند كه اين گروه از داروها را براي بيش از دو ماه مصرف كنند، اما اول آن‌كه اين داروها، اعتياد آورند و بايد صرفاً مورد استفاده كوتاه مدت قرار گيرند. دوم آن‌كه با گذشت چند هفته از مصرف اين‌گونه داروها اثر بخشي آن‌ها كم مي‌شود و براي حل اين مشكل بايد بر ميزان آن افزوده و سوم هم آن‌كه اين نوع داروها هيچ نقش مؤثري در درمان مشكلات طولاني مدت ندارند چرا كه نه داروهايي درمان بخش كه صرفاً آرامش بخش هستند.

    2- از لحاظ ميزان مصرف نيز در ميزان‌هايي نادرست تجويز مي‌شوند. از آن جا كه عمده بيماران مزمن نيازمند مصرف بالاي دارويي چون واليوم هستند، پزشكان بنا به همين رويه براي همه مصرف بالا را تجويز مي‌كنند. از ابتدايي‌ترين پيامدهاي اين مسأله، آثار جانبي آن است بدين معنا كه شروع استفاده از اين داروها در مصرف بالا مي‌تواند به افزايش شديد مصرف پس از يك يا دو ماه بينجامد.

    3- ديگر اشتباه رايج پزشكان تجويز چند دارو از اين گروه براي يك بيمار است، فارغ از آن كه تفاوت قابل توجهي بين اين داروها وجود ندارد.

    4- به طور معمول آن‌ها از اين داروها براي بيماراني كه نمي‌توانند به راحتي بخوابند استفاده مي‌كنند. تنها در بريتانيا آمار رسمي بيانگر استفاده شش درصد جمعيت اين كشور از قرص خواب در هر شب مي‌باشد و حتي در بيمارستان‌هاي اين كشور به نحوي است كه مصرف اين داروهاي خواب‌آور براي همه بيماران تجويز مي‌شود، يعني رقمي برابر صد در صد.

    نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران


    صادق هدايت؛ بوف کور

  • #2
    نكته‌اي كه غالباً مورد بي‌توجهي قرار مي‌گيرد آن است كه استفاده بلند مدت از قرص‌هاي خواب‌آور نه تنها بي‌فايده كه خطرناك مي‌باشد. بي‌فايده از آن جهت كه شواهد بيانگر آن است كه اثر بخشي واقعي آن‌ها بيش از چهارده روز نيست و پس از اين مدت از ميزان آن كاسته مي‌شود و به منظور رفع اين مشكل بايد بر ميزان آن افزود، اما خطرناكي آن هم به ايجاد وابستگي و اعتياد اين افراد به اين داروها باز مي‌گردد.


    اعتياد

    اگرچه توليدكنندگان و عرضه كنندگان متعدد اين محصولات ادعاهاي زيادي درباره توليدات خود دارند اما اين داروها اساساً شبيه به هم هستند. حقيقت آن است كه تفاوت چنداني بين اين‌گونه توليدات وجود ندارد. به عنوان مثال واليوم كه با هدف مقابله با افسردگي و ماگادون كه به عنوان يك قرص خواب‌آور استفاده مي‌شود، تفاوت اساسي‌اي با هم ندارند. تنها به پزشكان توصيه شده كه واليوم در روز مصرف شود و ماگادون هم در شب!

    از آنجا كه مؤلفه‌هاي تشكيل دهنده اين داروها شبيه به هم است، آثار و پيامدهاي جانبي آن‌ها نيز همانند مي‌باشد. از جمله اين آثار، اعتياد به اين داروهاست؛ مشكلي كه در سال‌هاي اخير تعداد بسياري از مردم را اسير خود ساخته است. مقالات متعددي در نشريات و روزنامه‌هاي مختلف به چاپ رسيده كه به اين مسأله پرداخته‌اند و تقريباً هر بار كه اين مسأله مطرح مي‌شود، نويسندگان صريحاً از دريافت صدها نامه از سوي خوانندگان خود خبر داده‌اند كه به اعتياد خود بدين داروها و يا به نشانه‌هاي اوليه شكل‌گيري اين نوع اعتياد، معترفند.

    اگرچه در دو دهه آغازين رواج اين داروها همواره ادعا بر اين بود، كه اين داروها هيچ مشكلي به وجود نمي‌آورند و اين ادعا هم با انتشار مقالات كارشناسان و متخصصان پزشكي كه به تمجيد و تحسين اين داروها مي‌پرداختند، تقويت شد. اما شواهد متعدد و مقالات و گزارش‌هاي بسياري، جملگي بيانگر آن است كه اين داروها سخت اعتياد آورند و به رغم وجود اين ادعاها باز هم شاهديم كه پزشكان به تجويز اين داروها ادامه مي‌دهند. حتي در جامعه پزشكي اين مسأله مطرح است كه اعتياد به اين داروها حتي به هرويين هم جدي­تر است .

    شايد اين مسأله به قدرت و كارآيي صنعت داروسازي باز مي‌گردد كه با توسل به مشاوران بازاريابي و ايجاد روابط عمومي قوي، توانسته‌اند از سويي پزشكان را به تجويز گسترده اين داروها ترغيب كنند و از سويي ديگر همراهي نهادها و سازمان‌هاي دولتي را بدست آورند.

    آسيب‌هاي مغزي

    براي نخستين بار در كنفرانسي در مؤسسه ملي سلامت آمريكا در سال 1972 بود كه مالكولم ليدر استاد برجسته انگليسي در گزارشي اعلام كرد كه اسكن‌هاي مغزي انجام شده بر روي گروهي از بيماراني كه براي سال‌ها از ديازپام استفاده نموده‌اند، نشان داد، كه مغز اين افراد آسيب ديده است.

    امروزه آمار دقيقي از ميزان مصرف كنندگان از ديازپام وجود ندارد اما در آن زمان دكتر ليدر اعلام نمود كه حدود دويست و پنجاه هزار نفر بريتانيايي و بيش از يك ميليون آمريكايي از جمله كساني هستند كه بيش از هفت سال به طور مرتب از ديازپام استفاده كرده‌اند.

    جداي از آسيب‌هاي مغزي، اثرات روحي و رواني اين داروها قابل توجه است. همواره تغييرات جدي در ساختار عاطفي مصرف كنندگان اين داروها وجود دارد كه از اولين آثار آن مي‌توان به بي‌علاقگي، احساس خستگي و كسالت روحي اشاره كرد. از دست دادن دوستان، همسر، شغل و.... از بارزترين پيامدهاي عيني اين داروهاست.


    تغيير توانايي‌هاي ذهني

    نسيان و فراموشي از ديگر پيامدهاي مصرف اين‌گونه داروهاست . محققان دانشگاه آرهوس بيانگر آن است كه ديازپام فراموشي را در مصرف كنندگان به همراه دارد. يافته‌هاي آن‌ها نشان داد كه فرد پس از مصرف ديازپام، حافظه‌اش تحليل مي‌رود و به فراموشي مي‌انجامد و اين خود به شرايطي گرفتار كننده براي مصرف كنندگان منجر مي‌شود.



    اضطراب و افسردگي

    معمولاً ديازپام و ديگر داروهاي مرتبط با آن براي بيماران مبتلا به اضطراب و يا افسردگي تجويز مي‌شوند، اما نكته شگفت‌آور آن كه شواهد متعدد بيانگر آن است كه اين گروه از داروها خود اضطراب و افسردگي را در فرد به همراه دارند. اگرچه شواهد متعدد بيانگر اين واقعيت است، اما هنوز هم پزشكان نشان داده‌اند كه با تجويز اين داروها اين مسأله را نپذيرفته‌اند.

    پرخاشگري

    اگرچه در همان آ‎غاز دهه شصت و با ورود اين گروه از داروها ادعا مي‌شد كه آن‌ها در آرام نمودن و اهلي ساختن حيوانات وحشي بسيار مؤثر بوده‌اند، از اين رو مي‌توانند آثاري آرامش بخش بر انسان هم داشته باشند، اما آزمايش‌هاي اوليه نتوانست به تأييد اين فرضيه بينجامد. در سال 1994 در آزمايشي كه توسط كالينا بر روي پنجاه و دو زنداني انجام شد، مشخص گشت كه نه تنها اين داروها آثار آرامش بخش و كنترل كننده نداشته بلكه حتي آثار معكوس هم داشته‌اند. آزمايش‌هاي بعدي نيز همگي تأييد كننده اين واقعيت بوده است اما نكته قابل تأمل آن‌كه به رغم همه اين شواهد هنوز هم شاهديم كه اين داروها در مقياس گسترده مورد استفاده هستند.
    نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران


    صادق هدايت؛ بوف کور

    Comment


    • #3
      jaleb bood, merc
      farghe taghdiro jonoono hichkasi be ma nagofte
      beza etefaghe akhar vase joftemoon biofte

      Comment

      Working...
      X